کنگر خوردهاند، لنگر انداختهاند و از حدود ١٠سال قبل بر قاب تلویزیون نشستهاند. شاید نیاز به گفتن نداشته باشد؛ یانگوم و بحران سوپ کلم برای پادشاه شروع این میهمانی طولانی مدت کرهایها در تلویزیون ایران بود که با زندگی جنگجویانه جومونگ به اوج رسید و با امپراتور بادها ادامه یافت و تا ماه رمضان همینسال هم با افسانه جونگ میونگ در شبکه ٥ از این سیل رهایی نیافت.
در گوشیهای یواشکی و غیریواشکی
در این سالها شایعات هم، همپای پخش و بازپخش چندین و چندباره چشم بادامیها رنگ و رو گرفت. پچ پچها از ارزان بودن سریالها و رانتی که در مراودات مربوطه وجود دارد، حرف میزنند. دوبلورها هم دل خوشی از ادامه روند دوبله سریالهای کرهای ندارند، بنابراین هرازچند گاهی هم باب انتقاد را باز میکنند. مثلا حامد عزیزی که یکی از اعضای انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم و خانه سینمای ایران است به «شهروند» میگوید که با وجود این همه سریال خوب در دنیا معلوم نیست چرا صداوسیما به دنبال سریالهای کرهای میرود.
«سریال جواهری در قصر یا جومونگ موفقیتهایی هم داشتند، اما از ١١سال قبل به قدری این رویه تکرار شده که به مرز تهوع رسیده است.» به گفته او «ما نه میتوانیم پا به پای کشوری که یک هشتم ایران هم مساحت ندارد، سریال تولید کنیم و نه میتوانیم تمرکز را از بازار محصولاتشان برداریم. نمیفهمم این هجمه کرهای از کجا میآید؟ در شأن رسانه نیست که این ماجرا را به یکسری بازبین سپردهاند در شرایطی که حتی خودشان هم اینقدر سریالهای خودشان را پخش نمیکنند.» عزیزی این را هم گفت که شاید تمایل مدیران به دلیل نوع پوشش است که نیاز کمتری به سانسور و اصلاح دارد: «مدیران احساس میکنند فضای فرهنگی آنها بیشتر به فضای فرهنگی ما نزدیک است. در صورتی که با توجه به شاخصههای مذهبی کشورهای آمریکای شمالی یا غرب اروپا به ما نزدیکتر هستند.»
موج کرهای و فرار از موج ترکیه؟
دهه ٧٠ و اوایل دهه ٨٠ بیشتر سریالهای اروپایی مثل کمیسر رکس و خانم مارپل یا مثلا کارآگاه کاستر از شبکههای محدود صداوسیما پخش میشد و ظاهرا روزهای اوج سریالهای اروپایی بود، بعد اما موجی که با سریالهای ٥٠ تا ٩٠ قسمتی در دنیا به وجود آمد آمریکایی بود. صداوسیما البته سراغ آن نرفت تا با سریال جواهری در قصر نوبت به موج کرهای رسید، زمانی که حدود ٩٠ کشور دنیا آن را خریداری کردند. بنابراین سریالهای کرهای روی بورس آمد و بعد از فروکش کردن تب آن موج دیگری رواج یافت: یادگاری میگوید«موج سریالهای ترکیهای در دنیا آغاز شد، اما خرید و پخش این سریالها با محوریت روابط غیرمتعارف افراد جزو اولویتهای رسانه نبود.»
شاید به نظر برسد که رسانه ملی برای فرار از موج ترکیهای روی همان موج قبلی خود مانده است، اما مدیرکل تأمین رسانه صداوسیما این گفته را رد میکند. او معتقد است که سریالهای کرهای زیاد هم در شبکههای سیما پخش نشده، اما قبول دارد که تکرار این نظر را پر رنگ کرده است. «از همه کشورها ازجمله چین، ژاپن، کانادا و آلمان سریال داشتیم، اما کرهایها بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. گاهی سریال چینی و ژاپنی پخش شده، اما بهدلیل شباهت سریالهای شرقی، این حس ایجاد شده است که کرهای است.»
ذائقه سازی نکردیم
رسانه از یک سو برای مردم ذائقه سازی میکند و از سوی دیگر دل به آنچه مردم دوست دارند، میدهد. در این مورد بیشتر به نظر میرسد که به دلیل پخشهای زیاد از حد، ذائقه مردم به این سمت رفته است، اما یادگاری آن را قبول ندارد و باز هم تأکید میکند که اتفاقا تکرار و بازپخش سریالهای کرهای به ذائقه مخاطب ارتباط دارد: «کم بودن ممیزی و ژانر تاریخی آن هم میتواند از دلایل انتخاب سریالها باشد. تا روزی که تقاضا باشد این فرآیند ادامه خواهد داشت، اما با توجه به افزایش تولید سریال داخلی از شدت پخش آثار خارجی کاستهایم. فرآیند معمول در انتخاب آثار ادامه پیدا خواهد کرد، ولی برنامهای برای افزایش پخش سریال کرهای در آینده نداریم.البته تعداد سریالهای کرهای جدید کاهش یافته و از دی ماه گذشته فقط یک سریال بوده که از شبکه پنج پخش میشود، اما بیشتر دیده میشود.»
نحوه انتخاب سریالهای خارجی
اما آنچه در صداوسیما درباره انتخاب سریالها مرسوم است، طبق تعریف یادگاری تقریبا در سه حوزه تقسیم میشود: «بازارهای فیلم که نمایندگان تأمین برنامه صداوسیما در آن حضور دارند، سایتهای اینترنتی که سریالهای موفق دنیا را معرفی میکنند و تقاضای شبکهها که براساس آن سریالها انتخاب میشوند.» ظاهرا رویه این است که بعد از انتخاب اثر، با شرکتهای دارای حق پخش تماس گرفته میشود تا سریال مورد مطالعه اولیه قرار بگیرد و به دنبال بررسی و بازبینی نسخه اولیه سریالها را با توجه به اولویتها و تعاریف آنها پخش کنند.»
به گفته او، معیار اول سیما این است که مشخصا از یک کشور سریال نداشته باشیم و سبد سریالها حتما رنگارنگ و جذاب باشد، جز سریالهای آمریکایی که جزو ماموریتهایمان نیست: «انتخاب فیلم از بقیه کشورهای اروپایی، آسیای جنوب شرقی و کشورهایی چون استرالیا وکانادا در دستور کارتلویزیون است. اولویت ما هم این است که سریال جذاب و با ماموریتهای صداوسیما همگام باشد.» بنابراین شایعات و درگوشیها از سوی مدیران رد شد و آنها همچنان سر حرفهای خود درباره درخواستهای پی در پی مردم برای سریالهای کرهای ماندند بدون آنکه آمار دقیقی دراینباره به «شهروند» بدهند.
باز هم پای زنان در میان است
مدیران سیما اما این حرف و حدیثها را قبول ندارند و همه چیز را به علاقه مردم ربط میدهند، آن هم در شرایطی که همچنان از شهرهای مختلف کشور، تقاضا برای پخش سریالهای کرهای وجود دارد. محمد مهدی یادگاری، مدیرکل تأمین رسانه صداوسیما در گفتوگو با «شهروند» چند دلیل را برای این علاقه مطرح میکند: «جذابیت این سریالها عدالتجویی شخصیت محوری داستان و تلاش او برای مبارزه با ظلم است و مردم به آن علاقه دارند. در این سریالها گرههای مداومی وجود دارد که سریع باز میشود و مخاطب را خیلی معطل حل شدن مسائل کوچک قصه نمیکند.
از سوی دیگر محوریت زنان، جذابیت آن را برای خانوادهها دوچندان میکند.» از نظر او سریالهای کرهای قصههای پرکشش خوبی دارد و مخاطبان پیگیر آن هستند بنابراین برجستهتر میشود: «مردم هنوز برای جواهری در قصر، جومونگ، خانواده کوچک و پرستاران تقاضای پخش دارند وگرنه چرا ارتش سری دوباره بازپخش نمیشود.» البته سعید شیخ زاده دوبلوری است که حرفهای این مقام مسئول را قبول دارد: «سریالهای کرهای بشدت از سوی مردم خواهان دارد و آنها هم مخاطب را در نظر میگیرند. حتی شرکتهای آگهی دهنده با شرط پخش تبلیغ در میان این سریالها هزینه میکنند.
اگر مخاطب نداشته باشد، اجازه خرید به آنها داده نمیشود.» با وجود این او هم نگران است که چرا مخاطب چنین سریالهایی را میپسندد، اما سریالی با کیفیت فرار از زندان را نه: «این ذائقه نگرانی اجتماعی را بیشتر میکند مثل همان چیزی که در سینما اتفاق افتاده است و کارهایی که از نظر درجهبندی رد هستند جذابیت بیشتری برای مردم دارد.»
خط قرمزهای «قرمز»
صداوسیما در انتخاب و پخش سریالهای خارجی محدودیتهایی هم دارد، مثلا روابط مثلثی و خاص از خط قرمزهای روشن در این حیطه است. به گفته یادگاری ورود شخصیتها با روابط خاص در سریالها مشکل جدیدی است که در انتخاب سریال به وجود آمده است. با این حال تأکید سیما بیشتر استفاده از سریالهایی است که برای جمع خانواده مناسب باشد درحالیکه سریال جذابی چون فرار از زندان مورد پسند قشر جوان است. بحثهای ضد فرهنگی و موارد ضد بنیان خانواده و روابط چندگانه خط قرمزهای ماست.
سریالهای کدام کشورها گرانترند؟
یکی از همان شایعات درگوشی که در محافل مختلف خبری پیچیده است، این است که چون سریالهای کرهای ارزانتر از بقیه سریالها هستند، رسانه ملی سراغ آن میرود، اما یادگاری میگوید که هزینه خرید سریال خارجی بهویژه برای ایرانیها بسیار ناچیز است.
«هزینه یک مجموعه ٣٠ قسمتی خارجی از هزینه ساخت یک قسمت از سریال ایرانی کمتر است. قیمت سریالهای کشورهای مختلف خیلی تفاوتی با هم ندارند و اصولا به تعداد رقبا و خریداران منطقهای که در آن پخش میشود بستگی دارد، اما در کل گرانترین سریالها در منطقه خلیجفارس، سریالهای ترکیهای و آمریکایی هستند. در کشورهای عربی بعد از سریال حریم سلطان، رقابت برای سریالهای ترکیهای اتفاق افتاد. رقابت شبکههای کشورهای عربی، باعث رشد قیمت سریالهای ترکیهای شد. البته در ایران چون یک خریدار تلویزیونی به عرضهکنندگان آثار مراجعه میکند همیشه قیمت تمام شده برای ما بسیار پایینتر است.»