جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۷ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۷

برادر میترا استاد: احتمال بخشش یک درصد است

آقای نجفی در دادگاه با من صحبت کردند و به روح پدرشان قسم خوردند که قصدشان کشتن خواهرم نبوده است. حتی چندین بار به مادرم گفتند واقعاً امانت دار خوبی نبودم و شما سفارش دخترتان را کرده بودید. پدر و مادر و خواهرزاده‌ام رأی – چه قصاص چه بخشش- را به من سپرده‌اند.
کد خبر : ۴۷۰۰۰۶

آقای نجفی در دادگاه با من صحبت کردند و به روح پدرشان قسم خوردند که قصدشان کشتن خواهرم نبوده است. حتی چندین بار به مادرم گفتند واقعاً امانت دار خوبی نبودم و شما سفارش دخترتان را کرده بودید. پدر و مادر و خواهرزاده‌ام رأی – چه قصاص چه بخشش- را به من سپرده‌اند.

به گزارش ایران همزمان با انتشار خبر صدور حکم قصاص محمد علی نجفی در برخی سایت‌های خبری برای تأیید این خبر با قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری، وکلای متهم و خانواده طرفین پرونده تماس گرفتیم، اما هیچ کدام صدور رأی را تأیید نکرده و در این باره ابراز بی‌اطلاعی کردند.

این در حالی است که خبرنگار «ایران» در تماس با برادر میترا استاد- مقتول- در این باره با وی به گفتگو پرداخت. مسعود که از صدور رأی ابراز بی‌اطلاعی می‌کرد گفت: برای ما ابلاغیه‌ای نیامده و در جریان صدور این حکم نیستم.

همچنان خواهان قصاص هستید؟
بله همچنان قصاص می‌خواهیم.

گاهی اوقات به‌جای قصاص می‌توان راه‌های دیگری را امتحان کرد که هم برای شما و هم برای مقتول آثار ماندگارتری به‌جا می‌گذارد آیا به آن‌ها فکر کرده‌اید؟ به عنوان مثال به‌جای قصاص به ساخت آسایشگاه، مدرسه، شیرخوارگاه و کارهای عام المنفعه فکر نکرده‌اید؟
من تا به حال به این موضوع فکر نکرده‌ام. البته فکر خوبی است و من اعتقاد دارم که کار خیر به آرامش روح خواهرم کمک می‌کند. روی این موضوع فکر می‌کنم.

پس امکان تغییر نظرتان وجود دارد؟
نمی‌دانم، ولی اگر روزی بخواهم تغییر عقیده بدهم که البته احتمالش یک درصد است شاید شرط بخشش ما این باشد که برای کمک به زنان بدسرپرست و بی‌سرپرست کاری انجام دهد. وقتی یک نفر اشتباهی را مرتکب می‌شود باید با زبان عذرخواهی صحبت کند نه اینکه وکیل معزول‌شان تهمت بزند. من از این قضیه نمی‌گذرم. اگر رضایت دهیم می‌گویند باج گرفتند و رضایت دادند.

به هر حال آقای نجفی در دادگاه با من صحبت کردند و به روح پدرشان قسم خوردند که قصدشان کشتن خواهرم نبوده است. حتی چندین بار به مادرم گفتند واقعاً امانت دار خوبی نبودم و شما سفارش دخترتان را کرده بودید. پدر و مادر و خواهرزاده‌ام رأی – چه قصاص چه بخشش- را به من سپرده‌اند.