ظرف کمتر از یک ماه، سه فیلم از رابطه غیراخلاقی منسوب به دو مسئول در کشور منتشر شده و مورد توجه برخی از کاربران در فضای مجازی نیز قرار گرفته است. گفته شده که این فیلمها منتسب به استاندار سابق کهگیلویه و بویراحمد و نیز شهردار سابق شهر صدرای شیراز است.
به گزارش روزنامه هفت صبح در مورد شهردار صدرا البته شک و شبهه زیاد است، اما در مورد استاندار سابق کهگیلویه و بویراحمد که عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس هم هست؛ همین دیروز رئیس دانشگاه تربیت مدرس اصالت فیلم را تایید کرد و گفت: «در این مورد وزارت اطلاعات و قوه قضائیه ورود کردهاند و در حال انجام تحقیقات هستند.
ضمن اینکه ما کسب اطلاع کردیم که متأسفانه این فیلم واقعیت دارد، اما در عین حال معتقد هستیم اگر مسئله نیز واقعیت داشته باشد باید شأن هیات علمی و دانشگاه به نحوی حفظ شود اگرچه دانشگاه مسئول تحقیق در این خصوص نیست، اما این خبر تکذیب نشده است و باید منتظر بررسیهای وزارت اطلاعات و قوه قضائیه باشیم.
ماجرای شجونی و فلسفی
با این حال قصه تصاویر «خیلی خصوصی» منتشر شده از افراد مشهور در ایران کمسابقه نیست. تاریخ درز تصاویر «خیلی خصوصی» از برخی مشاهیر ایران، به دهه ۵۰ شمسی برمیگردد. پرویز ثابتی، رئیس ساواک در کتاب خاطرات خود نوشته در آنها، ساواک با اغفال برخی از وعاظ مخالف حکومت پهلوی، از آنها فیلم و عکس تهیه کرد. مرحوم فلسفی و جعفر شجونی، مشهورترین این افراد بودند.
ماجرا بیشتر یک شایعه تاریخی بود تا اینکه جعفر شجونی در برنامه دید در شب رضا رشیدپور، ماجرای عکس فلسفی را به «محلل» بودن برای طلاق نسبت داد و در مورد خودش گفت «انشاءالله» که عکس مونتاژ است. با اینحال پس از این مصاحبه مرکز اسناد انقلاب اسلامی فیلمی از اظهارات آیتالله فلسفی منتشر کرد و به نقل از فلسفی و نیز به نقل از یک سند ساواک، این فیلمها را یکسره دروغ دانست.
داستان نرگس
در دهه پنجاه تا پایان دهه هفتاد شمسی، اگرچه شایعاتی پشت سر برخی از چهرههای مشهور در زمینه «خیلی خصوصی» وجود داشت، اما هیچکدام از آنها تصویری نشد. اصلیترین دلیل این ماجرا این بود که شرایط ضبط و تکثیر فیلمهای ویدئویی سخت بود. اما این اتفاق در میانه دهه هشتاد تغییر کرد. در این دوره شاهد مشهورترین درز تصاویر «خیلی خصوصی» هستیم. در سال ۱۳۸۵ زهرا امیرابراهیمی مشغول بازی در سریالی به نام نرگس به کارگردانی سیروس مقدم بود که فیلمی منتسب به او، به سرعت در فضای بلوتوثی آن دوران پخش شد.
امیرابراهیمی انتساب فیلم به خود را تکذیب کرد، ولی کار از کار گذشته بود و این فیلم به سرعت در فضای بلوتوثی و نیز سیدی آن دوران پخش شد تا جایی که برخی در آن دوران مدعی شدند این فیلم توانسته رکورد فروش یک فیلم در شبکه غیررسمی را بشکند. امیرابراهیمی ممنوعالکار شد و بعد از مدتی از ایران رفت.
ماجرای تغییر قانون
این اتفاق در کنار برخی اتفاقات دیگر مثل انتشار تصاویری از پارتی بازیکنان استقلال تهران، عروسی زیبا بروفه و نیز انتشار برخی تصاویر از برخی استخرهای زنانه، باعث شد که نمایندگان مجلس هفتم در دی ماه سال ۱۳۸۵، طرح اصلاح قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیرمجاز مینمایند که خود مصوب ۱۳۷۳ و مربوط به ابتدای دوران ویدئو بود را بنویسند.
قانونی که در مقدمه آن نوشته شده بود: «سوء استفاده از دانش و تکنولوژی ارتباطات توسط تعداد معدودی بزهکار، عفت عمومی را جریحهدار نموده و آرامش خاطر بسیاری از خانوادهها را مخدوش کرده است و در صورت عدم اتخاذ تدابیر مناسب و بازدارنده، کیان بسیاری از خانوادهها در مخاطره و حرمت دختران و بانوان زیادی در معرض هتک قرار خواهد گرفت.»
این طرح در نهایت، یک سال بعد به قانون تبدیل شد و البته قواعدی بسیار سختگیرانه را وضع کرد از جمله اینکه در برخی موارد، مجازات افساد فی الارض (اعدام) برای افرادی که فیلم مبتذل و مستهجن را منتشر میکنند در نظر گرفته شد. جالب است بدانید که همین مقررات، الهامبخش تدوین فصل سوم قانون جرائم رایانهای در سال ۱۳۸۸ شد و در شرایط فعلی مهمترین قانون سایبری کشور است.
اما با کمال تأسف باید گفت حتی این قانون سختگیرانه باعث نشده که جرم انتشار تصاویر خصوصی کنترل شود و بنا به آمار، این جرم بعد از مسائل اقتصادی، دومین جرم مهم سایبری ایران است.
آیا قانون جدید تاثیر گذار بود؟
با این حال مهمترین نشانه از عدم تاثیرگذاری این قانون را باید در انتشار فیلمی گسترده در تابستان ۱۳۸۷ دید که منسوب به یک روحانی و امام جمعه بود. پروندهای که از سوی دستگاه قضایی پیگیری شد و در نهایت ظاهراً فردی که در آن تصاویر بود به خلع لباس روحانیت و تبعید و نیز ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شد.