خاورمیانه مثل یک دیگ جوشان در حال جوشیدن است و بدون شک بخش بزرگی از این حرارت، مربوط به نیروهای شیعی است که به مرکزیت ایران در سراسر این منطقه در چارچوب محور مقاومت در حال مبارزه با آمریکا و البته برخی از متحدان منطقهای آن مثل رژیم صهیونیستی یا رژیمهای عربی هستند.
به گزارش هفت صبح با اینحال نباید تصور کرد که تمامی این نیروهای متحد در اهداف سیاسی، دارای اشترکات عقیدتی هم هستند. در فضای مجازی امروز نگاهی داریم به فرقههای مختلف شیعه. این تذکر را باید بدهیم که اطلاعاتمان را از ویکی شیعه گرفتیم که سایتی زیر نظر مجمع جهانی اهل بیت است.
یکی از اتهاماتی که مدتی است (به طور مشخص از سال ۲۰۰۴ و بعد از سخنرانی ملک عبدالله، پادشاه اردن) از سوی کشورهای غربی و نیز برخی از کشورهای عربی منطقه به ایران زده میشود، این است که ایران در منطقه یک "هلال شیعی" راه انداخته است. آنها مدعی هستند که شیعیان یمن، شیعیان شرق عربستان، شیعیان در بحرین، مردم ایران، شیعیان عراق، علویون در سوریه و دست آخر شیعیان لبنان حلقههای مختلفی هستند که با کمک هم یک هلال درست کردهاند و به یک قدرت ژئوپلتیک تبدیل شدهاند.
فارغ از هدف "ایران هراسی" نهفته در این حرف، این پرسش مطرح است که آیا واقعا تمام این شیعیان در این کشورها، عقاید دینی مشابهی دارند یا نه. در این مطلب به بهانه تحولات سیاسی خاورمیانه، فهرست فرقههای مختلف شیعه را با توجه به مسایل جغرافیای سیاسی مورد بررسی قرار میدهیم.
۱. شیعه امامیه
شیعه امامیه یا اثنی عشری یا دوازده امامی یا جعفری نام مهمترین فرقه در شیعه است که به امامت دوازده امام بعد از پیامبر باور دارند و معتقدند که امام دوازدهم هم نام پیامبر است و از سال ۹۴۰ میلادی، زنده، اما در غیبت کبری هستند. شیعه امامیه در حال حاضر قدرتمندترین مذهب شیعه در جهان هم هست چرا که مذهب رسمی در ایران به عنوان بزرگترین کشور شیعه است و حکومت در ایران بر مبنای قواعد این فرقه به حکمرانی میپردازد و به طور مثال تمامی قوانین باید از فیلتر شورای نگهبانی بگذرد که قوانین را با شرع شیعه امامیه منطبق میکند.
۲. کیسانیه
اگر این روزها، سریال مختار را دنبال کنید با شخصیتی تاریخی به نام محمد حنفیه آشنا هستید. به جز غُلات شیعه یعنی افرادی که در حق حضرت علی (ع) غلو میکنند که شهادت حضرت علی (ع) را نپذیرفتند و او را زنده پنداشتند. نخستین فرقهای که در میان شیعیان ایجاد شد، از افرادی بود که به امامت محمد بن حنفیه، فرزند حضرت علی (ع) اعتقاد داشتند. محمد حنفیه در واقعه کربلا امام حسین (ع) را یاری نکرد و در مدینه ماند. پس از شهادت امام حسین (ع) بنابر نقلی ابتدا ادعای امامت کرد، اما پس از مدتی از این ادعا دست کشید و به امامت پسر برادرش معتقد شد. با این حال، فرقه کیسانیه او را امام خود میدانند. فرقهای که البته این روزها در جهان تشیع اثری از آنها وجود ندارد.
۳. زیدیه
نام شیعیان زیدی این روزها بیش از هر چیز، با حوثیها در یمن گره خورده است. بعد از شهادت امام سجاد (ع)، برخی از شیعیان ایشان به امامت فرزند زید بن علی (و نه دیگر فرزند یعنی محمد بن علی که همان امام باقر (ع) شیعیان امامیه باشد) اعتقاد پیدا کردند. زیدیه از همان ابتدا اهل قیام به هر قیمتی بودند (و اساساً به تقیّه یعنی مصلحتاندیشی اعتقادی ندارند) و زید بن علی نیز در همان دوره علیه امویها قیام کرد و به شهادت رسید. این فرقه از دیگر فرق شیعه به تسنن نزدیکترند. نگفتن "حی علی خیر العمل" در اذان و قائل نبودن به متعه یا همان ازدواج موقت از اعتقادات آنهاست که مطابق با اهل سنت است.
برخی از علمای فرقههای اسلامی برای این گروه، سه، برخی دیگر هفده و برخی دیگر شش شاخه را توصیف کردند. مردم یمن زیدی مذهباند و تا پیش از برپایی نظام جمهوری، امام ایشان در شهر صنعا زندگی میکرد. در دوران معاصر مهمترین سکونتگاه زیدیان کشور یمن است که حدود ۴۵ درصد از جمعیت نزدیک به ۳۰ میلیونی آن را شیعیان تشکیل میدهند. (البته حوثیها، نام یکی از فرقههای زیدی نیست و نام یک خاندان است.)
۴. محمدیه
بعد از امام باقر (ع)، برخی به امامت محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن معتقد شدند که از نوههای امام حسن مجتبی (ع) بود. او در تاریخ اسلام به عنوان محمد نفس زکیه مشهور است. محمد نفس زکیه، نخستین قیام کننده علوی علیه خلافت بنی عباس است. پدر وی عبدالله محض با نسبت دادن لقب مهدی به او، مردم را به بیعت با وی دعوت کرد. بنی عباس در ابتدا با وی بیعت کردند؛ اما پس از سقوط امویان، قدرت را به دست گرفته، با نفس زکیه مخالفت کردند.
نفس زکیه علیه منصور عباسی قیام کرد ولی به همراه بسیاری از طرفدارانش کشته شد. امام صادق (ع) با بیعت با نفس زکیه به عنوان اینکه او مهدی (یعنی امام غایب است)، مخالف بود و از این رو او و نیز فرقه محمدیه که به نوشته برخی بعد از او ایجاد شدند مورد تایید شیعیان امامیه نیستند.
۵. اسماعیلیه
اصلیترین انشعابها در شیعه بعد از شهادت امام جعفر صادق (ع) به وجود آمده است، اما به جز ناووسیه و فطحیه که دو فرقه کوچک و کم اهمیت و با عمر کم بودند؛ مهمترین فرقه منشعب بعد از این امام، اسماعیلیه است. برخی از شیعیان، بعد از امام صادق (ع) به امامت اسماعیل که پیش از وفات پدر در گذشت معتقد شدند و پس از او به امامت محمد بن اسماعیل اعتقاد پیدا کردند. به این فرقه اسماعیلیه گفته میشود.
عقاید اسماعیلیه حتی در اصول دین نیز با شیعیان امامیه متفاوت است چرا که بهطور مثال، اسماعیلیان اعتقادی به بهشت و دوزخ جسمانی ندارند و در شریعت، آنان هفت رکن طهارت، نماز، زکات، روزہ، حج، جهاد و ولایت را دارند که البته رکن ولایت را از مابقی بالاتر و مهمتر میدانند. اسماعیلیه خود به شاخههای بسیار زیادی تقسیم شده است. اما در حال حاضر دو فرقه از آن باقی مانده است: اسماعیلیه آقاخانیه و اسماعیلیه بُهره.
آقاخانیه
باز مانده فرقه اسماعیلیه نزاری هستند که در حال حاضر به امامت کریم، معروف به آقاخان چهارم اعتقاد دارند. عنوان آقاخان برگرفته از لقب یکی از پدران او به نام حسن علی شاه است که در زمان قاجاریه از سوی فتحعلی شاه قاجار لقب آقاخان گرفت و در زمان محمد شاه قاجار حاکم کرمان شد. آقاخان بعد از اختلاف با قاجاریه، از ایران خارج شد و به افغانستان رفته و با حمایت دولت انگلیس در هندوستان اقامت کرد. تاکنون سه تن از نسل او به امامت اسماعیلیان رسیدهاند.
آقاخانها از زمان آقاخان سوم به اروپا مهاجرت کردند. امروزه پیروان فرقه آقاخانیه در کشورهای متعددی پراکنده اند. بیشتر آنان در شبه قاره هند و آسیای میانه و بخشی دیگر در کشورهای قاره اروپا و آمریکای شمالی و نیز آفریقا سکونت دارند. خود کریم آقاخان هم (که با ثروت صدها میلیون دلاری یکی از افراد ثروتمند جهان است، در حال حاضر در اروپا (ظاهراً در پاریس) سکونت دارد. البته او که متولد ژنو است، در فروردین سال جاری اعلام کرد که توانسته شهروندی افتخاری پرتغال را هم دریافت و یک نهاد برای این فرقه در آن کشور نیز تاسیس کند.
بُهره
بُهره یا بُهرهها، نام گروهی دیگر از اسماعیلیه هستند. بیشتر آنان به شاخه طیبی مستعلوی فرقه اسماعیلیه متعلقاند و اصل و نسبی هندو دارند. هم اکنون این گروه اجتماعی در گجرات، بمبئی و هند مرکزی و نیز پاکستان ساکناند. طبق برخی سرشماریها اکنون حدود پانصد هزار نفر بُهره در جهان وجود دارند. بُهرهها در بازسازی برخی زیارتگاههای شیعه و نصب ضریح بر آنان در کشورهای عراق، سوریه، اردن، مصر و فلسطین اهتمام ویژهای دارند. حتی گفته میشود که آنها از تعویض ضریح پیشین امام حسین (ع) که توسط خودشان ساخته و نصب شده بود، با ضریحی ساخته و پرداخته استاد فرشچیان که ایرانیها آن را ساختند، کمی هم دلگیر شدند.
در مورد اسماعیلیه شاید برایتان جالب باشد بدانید که در طول تاریخ، دولت فاطمیان در مصر اعتقادات این فرقه را داشته است و در حال حاضر نیز دروزیها در لبنان نیز بر اعتقادات اسماعیلیه هستند. از میان دروزیها کسی که در سیاست، بیش از همه نام او را شنیدید، ولید جنبلاط است که یکی از مهمترین رهبران دروزی لبنانی است.
۶. واقفیه
به دو گروه از شیعیان، واقفیه گفته میشود. یکی افرادی که بعد از شهادت امام موسی کاظم (ع) بر امامت ایشان توقف کردند و از اعتراف به امامت امام رضا (ع) سرباز زدند و معتقد بودند که امام کاظم (ع)، مهدی موعود است که در غیبت به سر میبرد و رجعت خواهد کرد. همچنین به گروهی از شیعیان که بر امامت امام حسن عسکری (ع) توقف کردند و وی را مهدی موعود دانستند.
۷. جعفریه
یکی از آخرین فرقههای شیعه ایجاد شده در زمان زیست امامان شیعه است. جعفر بن علی، یکی از فرزندان امام هادی (ع) و برادر امام عسکری (ع) بود. او در شیعه به جعفر کذاب شهرت پیدا کرده چرا که پس از شهادت برادرش امام حسن عسکری (ع) ادعای امامت کرد. جعفر برای تثبیت امامت خود، تولد امام زمان را انکار کرد و مدعی میراث امام عسکری (ع) شد. همچنین میخواست بر جنازه امام یازدهم نماز بخواند، اما امام زمان (عج) مانع او شد. پیروان جعفر را جعفریه میگفتند.
علویون در سوریه چه اعتقاداتی دارند؟
علویان سوریه در حقیقت یک فرقه دینی منشعب از شیعه نیستند. آنها در کنار علویان لبنان و جنوب غرب ترکیه مانند انطاکیه و ازمیر نسب خود را به ابوعبدالله حسین بن حمدان خصیبی میرسانند و علمای علویان نیز قائل به فصلالخطاب بودن دیدگاه او در امور هستند که مشابه جایگاه ولایت فقیه در عصر حاضر است و لذا به این علویان، خصیبیان نیز گفته میشود. علویان در حقیقت مانند شیعه دوازده امامی به خداوند، پیامبر و ائمه باور دارند و تنها تفاوت آنها با شیعیان در این است که برخی از مسائل شرعی را مانند شیعیان رعایت نمیکنند.
در مورد چرایی این موضوع دلایل مختلفی بیان شده و به طور مثال برخی از فشار دولت عثمانی روی این افراد صحبت کردهاند. با اینحال برخی نیز میگویند که نقل قولی تاریخی به اشتباه به خصیبی نسبت داده شده (در حالی که متعلق به فردی دیگر بوده است). اما در هر حال نتیجه این است که در حال حاضر علویان (یا دستکم بسیاری از آنها بر این اعتقادند که تکلیف در مورد آنها ساقط شده است.
اهل حق چه کسانی هستند؟
ممکن است برایتان این سؤال ایجاد شود که چرا در این متن از اهل حق (که بهطور عمده در کردستان ایران و عراق زیست میکنند) صحبت نکردیم. با وجود اینکه اکثر فرقههای متعدد و متفاوت صوفیه از جمله اهل حق از دید افراد تاریخی از دل مذهب شیعه برآمدهاند، اما به دلیل اعتقادات فرقه اهل حق و برخی دیگر از فرق صوفیه، آنها از دید برخی علمای امامیه، واجد عنوان مسلمان نیستند. با این حال این موضوع در مورد همه فرقههای صوفیه نیز صدق نمیکند.
بهطور کلی به قول سایت نهاد نمایندگی رهبری (پرسمان) اگرچه بر اساس مولفههای اسلامی، نمیتوان گروهها و فرقههای مختلف تصوف را با شدت و ضعفهای آنها به علت عدم تبعیت از موازین شرعی و احکام الهی و سنت پیامبر (ص) و مکتب امامان، مومنان حقیقی و مسلمانان واقعی دانست ولی به هر حال و با تسامح باید گفت تا زمانی که دراویش اظهار اسلام میکنند، میتوانند در دایره مسلمانان داخل شوند.
آیا مذهب شیعیان لبنان با مذهب شیعیان ایران متفاوت است؟
یکی از سؤالات جدی در خصوص فرقههای شیعه این است که آیا مذهب شیعیان لبنان و بهطور مشخص حزبالله لبنان با شیعیان ایران و بهطور مشخص مذهب جمهوری اسلامی متفاوت است. این سؤال از این جهت به وجود میآید که در سبک زندگی این دو شاخه از شیعیان تفاوت محسوسی دیده میشود و مثلاً شیعیان لبنان در جامعهای با دولت سکولار زیست میکنند و این در حالی است که مردم ایران در جامعهای با دولت اسلامی زندگی میکنند.
در پاسخ باید گفت تفاوت این دو تصویر از شیعه، نه به دلیل اعتقادات متفاوت که به دلیل راهبردهای متفاوت است. شیعه در ایران بر بستر اکثریت جمعیتی و البته با ذهنیت سیاسی انقلابی امام خمینی به سمت ایجاد یک حاکمیت اسلامی رفت و تلاش کرد که قوانین شرعی را نیز در جامعه پیاده کند، اما در لبنان، این مذهب در اقلیت است و عملاً امکان چنین کاری را ندارد. از سوی دیگر رهبران شیعی در لبنان و بهطور مشخص امام موسی صدر تفکری سیاسی انقلابی را در اولویت نداشتند و بیش از هر چیز به ارتقای سطح زیست فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه شیعیان در لبنان میاندیشند.
به همین دلیل است که مصطفی چمران در لبنان، معلم یک هنرستان میشود تا به ارتقای مهارتهای فنی جوانان شیعه کمک کند، اما در ایران نماینده مجلس و وزیردفاع میشود بنابراین تفاوتی که میان این دو دیده میشود در واقع بر بستر مسائل جمعیتی و البته به دلیل تفاوت ذهنیت رهبران شیعی در جامعه است که خود را در سبک زندگی مردم نشان داده، اما ارتباطی به عقاید مردم ندارد.