بسیاری از ما شنیدهایم، جابربن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا(ص) که از مدینه به قصد زیارت قبر اباعبدالله الحسین(ع) و یاران فداکارش حرکت کرده بود، بیستم ماه صفر به کربلا رسید و اول کسی بود که امام(ع) را زیارت کرد. این روز مصادف با چهلمین روز واقعه عاشورا و شهادت اباعبدالله الحسین(ع) و اصحاب و نزدیکانش بود که دلیرانه تسلیم شهادت شدند.
به گزارش روزنامه ایران از جابر بهعنوان کسی که سنت زیارت اربعین را تأسیس نموده یاد میشود، آگاهیها از وی به همین حد محدود است، بلکه اغلب او را پیرمردی فرتوت و نابینا فرض کرده و از جایگاه رفیعش بیخبریم.
اما جابر بن عبدالله کیست و از چه موقعیت و منزلتی برخوردار است. جابر بن عبدالله انصاری از چهرههای مشهور صحابه و درعرصه فقه و حدیث، تفسیر قرآن کریم و مهمتر از همه، سیره نگاری از شخصیتهای حائز اهمیت بسیار است. تاریخنگاری مسلمانان با ثبت سیره یعنی هر آنچه به پیامبر(ص) مربوط بوده بصورت حدیث آغاز شده است. از اینرو دانش سیره و حدیث به هم گره خورده و از هم تفکیکناپذیرند. تعیین افرادی که در عصر صحابه بازگوکننده اخبار سیره بودند بسی دشوار است، اما با رصد کردن روایات و تعیین راوی اصلی میتوان حدس زد چه افرادی از صحابه و تابعین به این امر توجه و اهتمام بیشتری داشتهاند.
به طور مثال در طبقه صحابه؛ عایشه، ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری را میتوان گفت که از این دسته بودند، اما امتیازاتی که جابر دارد حاکی از پیشگامی و نقش مؤثر وی نسبت به سایر سیرهگویان و سیرهنویسان است. او با حضور فعال در حوادث دوران رسالت و توفیق تعلیم دانش در عرصههای مختلف از پنج امام معصوم(ع) بهطور مستقیم، از جایگاه ممتازی برخوردار و علاوه بر صحابه، بر بسیاری از تابعین نیز تقدم دارد. او در بسیاری از غزوات و سرایا شرکت فعال داشته و گزارش آنها را انعکاس داده است. رسول خدا(ص) در یکی از غزوات (ظاهراً مریسیع) برای جابر بیست و پنج بار طلب آمرزش نموده و درخواست کاغذ و قلم در آخرین لحظات عمر پیامبر(ص) به نقل از جابر گزارش شده است.
پس از وفات پیامبر(ص) وی در کنار امیرالمؤمینن علی(ع) بود و ابن قدامه او را در شمار سلمان، مقداد، ابوذر و عمار و کسانی قرار داده است که پس از پیامبر(ص) به حقانیت علی(ع) معتقد بودند. در جنگ یرموک، قادسیه، دمشق و مصر نیز حضور داشت و مصریان حدود ده حدیث از او نقل کردهاند. زمانی که مصریان معترض در اطراف مدینه اردو زده بودند، عثمان، جابر را برای مذاکره با آنان فرستاد و پس از گفتوگو توانست به طور موقت صلح ایجاد کند.
شیخ طوسی او را در شمار اصحاب پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) نام برده است. همچنین کشّی روایات زیادی در مدح جابر آورده که نشان از جایگاه رفیع او دارد. از اخبار بر میآید که جابر مانند سلمان با رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) مراوده بسیار نزدیک داشته است به طوری که رسول خدا(ص) او را نیز از اهل بیت(ع) شمرده و میزان دوستی و دشمنی با خدا قرار داده است و او را همراه خود به خانه حضرت فاطمه(س) میبرد. جابر در جنگ های جمل، صفین و نهروان در کنار علی(ع) حضور داشت و از وی روایات زیادی در فضائل علی(ع) وارد شده است.
سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا پس از بیان جایگاه خود نسبت به رسول خدا(ص) از آنان خواست چنانچه به سخنان او اطمینان ندارند از اصحابی چون جابر بن عبدالله انصاری بپرسند. در روایتی امام باقر(ع) وثاقت و شفاعت جابر را تأیید و ضمانت کرده است. امام صادق(ع) جابر را از خواص اهل بیت و از جمله هفت نفری شمرده که به آیه مودّت وفا کردند و پس از شهادت امام حسین(ع) بر اعتقاد به اهل بیت باقی ماندند. همچنین امام صادق(ع) دوستی کسانی چون جابر را واجب شمرده است.
روایات مختلف حکایت از جامعیت علمی او را در زمینه های فقه، تفسیر، تاریخ و کلام دارد تا آنجا که فقهای شیعه و سنی به احادیث و آرای فقهی او توجه و عنایت کامل داشته و به وفور بدانها استناد کردهاند.
جابر را از طبقه نخست مفسران از اصحاب رسولالله(ص) نام بردهاند و اهل سنت او را از مفسران بزرگ و از صحابهای که پس از رحلت پیامبر(ص) به تفسیر اشتغال داشته معرفی کردهاند.
جابر را یکی از پرگویندهترین احادیث رسول خدا(ص) و حافظ سنن نبوی برشمردهاند. احادیث نقل شده از جانب او را 1540 حدیث شماره کردهاند. از خود او نقل است که میگوید: «هفتاد حدیث به تنهایی از پیامبر(ص) شنیدم.»
گزارشهای او درباره حوادث دوران رسالت جسته و گریخته نیست، بلکه همپای حوادث به سیره رسول خدا(ص) پرداخته و گزارشهای مفصل و بلندی از وی نقل شده که نشان می دهد جابر به این امر اشتغال کامل داشته است.
مقایسه گزارشهای جابر با صحابه و در مرحله بعد تابعین بخوبی پیشگامی جابر و ممتاز بودن او را بهعنوان راوی برتر سیره نبوی نشان میدهد. بنابراین در دو بخش سیره گویی و سیرهنویسی از نظر قدمت و اعتبار کسی به رتبه جابر نمیرسد.