تحفهای از گنجينهی معارف امام موسی كاظم عليهالسّلام
امام كاظم عليه السّلام میفرمايند:
وَ اللهِ ما اُعطِىَ مُؤمِنٌ قَطُّ خَيرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ اِلّا بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجائِهِ مِنهُ ... وَ اللهِ لا يحسِنُ عَبدٌ مُؤمِنٌ ظَنّاً بِاللهِ اِلّا كانَ اللهُ عِندَ ظَنِّهِ بِهِ، ِلاَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَريمٌ يستَحيى اَن يخلِفَ ظَنَّ عَبدِهِ وَ رَجائَهُ. فَاَحسِنوا الظَّنَّ بِاللهِ وَ ارغَبوا اِلَيهِ:
به خدا سوگند به هيچ مؤمنى هرگز خير دنيا و آخرت عطا نشد مگر به خاطر حُسن ظنّ و خوشبينى او به خداى عزّوجلّ و اميدش به او ... و به خدا سوگند هيچ مؤمنى گمان نيكى به خدا نبرد مگر اينكه خدا نزد گمان آن مؤمن به خدا بود (همانگونه كه گمان میبرد، خدا با او رفتار كرد). پس گمانتان را به خدا نيكو كنيد و به سوى او رغبت و ميل پيدا كنيد.[۱]*
[۱]. مجلسی، بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۳۹۹.
*برگرفته از كتاب شراب طهورنوشتهی استاد مهدی طيب
- تعدادی از عبّاد و زهّاد زمان امام كاظم عليه السّلام، به مكّه مشرّف شده و پس از انجام مناسك، در گوشهای از مسجد الحرام به گفتگوی با يكديگر مشغول بودند.
يكی گفت: چه زمان خوبی موفّق به اعمال شديم،
ديگری گفت: چقدر هوا مناسب بود.
سومی اظهار داشت: چقدر راحت و آسان اعمالمان انجام شد.
به همين ترتيب هر يك از آنها به نكتهی مثبتی در مورد زيارت خانهی خدا كه نصيبشان شده بود اشاره كرد.
در پايانِ همهی اين اظهار خرسندیها، گفتند: همهی اينها درست، لكن اگر خدا اين اعمال را قبول كند. يعنی در پذيرفته شدن اعمالشان اظهار ترديد كردند.
در همين اثنا امام كاظم عليه السّلام كه در آن زمان در سنين جوانی بودند، از كنار آنها عبور میكردند. حضرت در حالی كه سرشان را به سوی آنها برگرداندند، خطاب به آنها فرمودند:
خداوند اگر نمیخواست اعمالتان را قبول كند، از آغاز، توفيق تشرّف به خانهاش و انجام مناسك را نصيبتان نمیكرد.*
*برگرفته از كتاب رهتوشهی ديدار نوشتهی استاد مهدی طيب