دوشنبه ۷ بهمن ماه بود که نصرت ۷ ساله و مادرش در منطقه قوچحصار از کار به خانه برمیگشتند، نصرت که کمی جلوتر از مادرش مشغول بازی بوده مورد حمله تعدادی سگ ولگرد قرار میگیرد و به شدت مجروح میشود. مادرش هم که فرزند دیگر دو سالهاش را در آغوش داشته نتوانسته او را نجات دهد و اتفاقی تلخ رخ میدهد.
به گزارش خبرآنلاین، همان زمان مادرش او را به چند بیمارستان میبرد اما از آنجایی که مدارک مورد نیاز را نداشتند، از پذیرش نصرت ممانعت میکنند و در نهایت بیمارستان ولیعصر او را پذیرش میکند. آنطور که معلم نصرت میگوید آثار زخم آنقدر بر بدن این کودک عمیق بوده که بخشهای زیادی از بدنش بخیه شده است.
نکته قابل توجه این است که برادر نصرت حدود دو ماه پیش مورد حمله سگهای ولگرد قرار گرفت و جان باخت. هرچند این مرگ مشکوک بوده و همچنان روند قضایی آن در جریان است اما تکرار دو اتفاق تلخ آن هم در یک خانواده نشان میدهد که آسیبهای آن منطقه از ناامنی گرفته تا مشکلات مهاجرین و شرایط زندگی و ... با دستگیری و قلع و قمع و رد مرز حل نمیشود.
نصرت دو برادر دیگر ۲ و ۸ ساله دیگر نیز دارد که حدودا دو شب پیش بهزیستی آنها را با مادرشان از خانه برده و در حال حاضر در بهزیستی به سر میبرند. مادر و دوفرزندش در حال حاضر در یک اتاق در بهزیستی دولتآباد نگهداری میشوند تا اتفاق دیگری برایشان رخ ندهد و طبق گفته بهزیستی امنیتشان تامین شود.
نصرت نیز از بخش آیسییو به بخش کودکان منتقل شده و ممنوعالملاقات است. بهزیستی هم اعلام کرده این خانواده فعلا ردمرز نمیشوند. پیگیریهای خبرآنلاین برای تماس با حبیبالله مسعودیفرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی هم علیرغم تماسهای چندباره به جایی نرسید.
در همین میان حدود دو سال گذشته بود که در طرحی با عنوان «طرح جمعآوری اتباع غیرمجاز در قوچ حصار» خانههای آنها را ویران کردند؛ درست زمانی که خانوادههای زیادی آنجا زندگی میکردند و همین طرح بدون پشتوانه و برنامه سبب شد تا تعدادی کودک گم شوند. آن هم در منطقهای ناامن و پرآسیب که هر لحظه احتمال میرفت سگهای ولگرد به آنها حمله کرده باشند یا از ترس رد مرز و دستگیری فرار کرده باشند. تجربه شکستخوردهای که سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور به خوبی از آن یاد میکند و به ایلنا گفته است: «این خانواده به صورت غیرمجاز در کشور حضور دارند و پلیس امنیت، اداره اتباع، شهرداری در فرآیند تعیین تکلیف این خانواده دخیل هستند اما هنوز اطلاعی نداریم که در این خصوص اقدامی انجام شده است یا خیر. البته حدود دو سال پیش یکبار پلیس امنیت این منطقه را پاکسازی کرده است. طبق قانون اگر یکی از والدین همراه بچهها باشند باید رد مرز شوند و این کار برعهده اداره اتباع است و اداره اتباع باید وضعیت این خانواده را مشخص کند.»
فعلا رد مرز تنها راه حل مشکل عنوان شده در حالی که تجربه شکستخورده مشترک دیگری هم طرح دستگیری کودکان کار بود که پس از ۳۰ بار اجرایی شدن هیچ برآورد مثبتی نداشت. بهزیستی در حالی میگوید نصرت مهاجر غیرقانونی است و باید ردمرز شود که انگار نه انگار توسط گروهی سگ ولگرد به شدت مجروح شده و نیاز به حمایتهای ویژه دارد.
بهزیستی اقرار میکند که این منطقه یک بار پاکسازی شده اما نمیپذیرد که پاکسازی را هحل درستی برای کاهش آسیبهای آن منطقه نبوده است. علاوه بر این طبق ماده دو بند یک پیماننامه جهانی حقوق کودک، کشورهای طرف کنوانسیون حقوقی را که در این کنوانسیون در نظر گرفته شده، برای تمام کودکانی که در حوزه قضایی آنها زندگی میکنند، بدون هیچگونه تبعیضی از جهت نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عق اید سیاسی، ملیت، جایگاه قومی و اجتماعی، مال، عدم توانایی، تولد یا سایر احوال شخصی والدین یا قیم قانونی محترم شمرده و تضمین خواهند کرد.
نکته قابل توجه دیگر این است که بسیاری از مسئولین ناامنی قوچحصار را فقط حضور سگهای ولگرد میدانند؛ در حالی که حضور سگ در بیابان کاملا طبیعی است. اگر قرار بر کنترل سگهای آن منطقه است، باید واکسینه و پلاکدار شوند. قوچحصار یک منطقه بیابانی است که حاشیه آن هم آسیبهای مربوط به خودش را دارد. بنابراین تاکید بر حضور سگها به عنوان تنها عامل ناامنی آن منطقه یک شوخی است.