جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۹
قاسم جعفری

سخنان مولوی عبدالحمید در محک منطق دینی

با آگاهی که از هر دو جامعه شیعه و سنی، به ضرس قاطع می‌گویم اگر افرادی در هر یک از طرفین با تمسک به فروعات، حتی برخی مشکلات اجتماعی را علَم می کنند در واقع باورهای دینی مردم را ابزار تامین منافع دنیایی خود قرار داده اند.
کد خبر : ۴۹۹۲۰۱

قاسم جعفری عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی طی یادداشتی در واکنش به اظهارات اخیر مولوی عبدالحمید نوشت: سخنان حدودا یک ماه پیش مولوی عبدالحمید امام جمعه محترم اهل سنت زاهدان را در خصوص نازله کرونا از سایت رسمی تلگرامی شان خواندم و بعضا استماع کردم. مقدمتا چند نکته را یاد آور می شوم:

شخص حقیر شدیدا تقریبی هستم. به طوری که رئیس محترم فراکسیون اهل سنت مجلس نهم که از قضا در صحن علنی یک سال در کنار هم بودیم بارها به شوخی می گفت شما را باید در جلسه فراکسیون عضو کنیم. البته توفیق داشتیم با هم در فراکسیون تقریب باشیم. 

وحدت را به معنای واقعی و با همه وجودم باور دارم و همانگونه که مشرب حضرت امام (ره) و نیز امام حاضر جامعه مد ظله بر آن استوار است فکر نمی کنم سیاست جمهوری اسلامی در پی شیعه کردن عزیزانی از اهل سنت باشد و اصلا چنین نگاهی سطحی انگاشتن انقلابی است که جهانی را که با خدا قهر کرده بود  با دین، معنویت و آموزه های وحیانی آشتی داد.

البته می پذیرم انسان ها آزادند و چه بسا افرادی، در اثر تحقیق و پژوهش راه اهل البیت (ع) را پذیرفته باشند کما این که در این سال ها بسیاری از بی دینان و  غیرمسلمانان اسلام اختیار کرده اند تا جایی که ارباب سلطه و استکبار در اروپا و امریکا نگران رشد سریع جمعیت مسلمانان و تسخیر دل های بسیاری در دیار غرب هستند و طبیعی است که جاذبه مکتب اهل البیت(ع) کسری از این پذیرندگان دین مبین را به خود اختصاص داده باشد و باز می پذیرم که مذهب استعمار ساخته وهابیت، همین پدیده طبیعی را برای حفظ منافع خود به مدد نفت، دلار، رسانه و حمایت استکبار زخم خورده از انقلاب اسلامی، به طور وحشتناکی بزرگنمایی و تبدیل به پروژه شیعه هراسی در میان عزیزان اهل سنت کرده است.

البته بیشترین شاهدان و مصادیق استنادی انان نیز اعمال شنیع برخی جاهلان و عمله فرقه معروف به شیعه انگلیسی است که همگان می دانند رهروان راستین اهل البیت ع از آنان متبری هستند. 

همچنان که بزرگان مدرسه اهل البیت (ع) بارها در مقاطع مهم تاریخی اعلام کرده اند تمسک به اصول، نسخه نجات بخش امت است و فروع را باید به مراکز و معاهد علمی و مباحثات برادرانه و  عالمانه واگذار  کرد و نیز سب و دشنام از هر طرفی نه تنها مقبول نیست که متعلق نهی شدید قرآنی است و بالتبع از منظر عقل سلیم نیز مردود است.

زادگاه حقیر خراسان شمالی و شهرستانی است که اکثریت آن را برادران اهل سنت تشکیل می دهند. با بسیاری از آنان رفاقت صمیمانه دارم. یکی از این علما که امام جمعه هم هست هر وقت دیداری حاصل می شود با ترکمنی غلیظ خطاب به حقیر مثلی می گوید که ترجمه اش این است: « دوست قدیمش خوبه، یار جدیدش خوبه». لذا با آگاهی که از هر دو جامعه شیعه و سنی، به ضرس قاطع می گویم اگر افرادی در هر یک از طرفین با تمسک به فروعات، حتی برخی مشکلات اجتماعی را علَم می کنند در واقع باورهای دینی مردم را ابزار تامین  منافع دنیایی خود قرار داده اند و حقیر بر این ادعا از هر دو طرف مصداق و سند دارم. 

پس از طرح این نکات وارد موضوعی می شوم که جناب مولوی در این شرایط خاص فرصت را  مناسب برای طرح آن دیده اند. گرچه می خواستم بگویم انصافا، عالم باید زمان شناس باشد و وقتی مردم از هراس کرونا قیامت را در پیش چشم مجسم می دانند چه جای طرح دعوای مذهبی است اما، یادم آمد که در جنگ صفین و در هنگامه چکاچک شمشیرها کسی در مقابل امام علی (ع) ایستاد و پرسید: « هل رأیت ربک یا أمیر المؤمنین فقال علیه السلام أ فأعبد ما لا أرى» علی (ع) نگفت در زمان نبرد این چه سوالی است، بلکه پاسخش را داد. لذا حقیر هم ضمن احترام به جناب مولوی عرض می کنم: ایشان به گونه ای حرف زده اند که گویی ویروس مسریه فقط به خاطر چین و جامعه شیعه ایران و به دلایلی که ایشان از نگاه خود احصا کرده نازل شده است. خوب است حال که سفر در آفاق ممنوع است در همراهی ایشان مختصر سیری در تاریخ را تجربه کنیم.

الف : نمونه های وقوع وبا در بلاد مسلمین: 

وقوع وبای ویرانگر به سال ۱۸ هجری دوران خلافت جناب عمر بن الخطاب، در روستای عمواس- روستایی در ۲۸ کیلومتری یافا که صهیونیست ها در سال ۱۹۶۸ آن را  کاملا ویران کردند. - تاریخ گواه است که آن وبا کل بلاد شام را فرا گرفت و تعداد فراوانی از صحابه مشهور و تابعان از جمله ابوعبیده جراح و معاذ بن جبل را را در کام مرگ فرو خورد. طرفه آن که امام احمد حنبل در مسند خود از ابن حوشب نقل می کند که پس از معاذ ولایت امور مردم به دست عمرو عاص افتاد و او مردم را دعوت به فرار از شهر و پراکندگی در کوه ها کرد که ابو وائله هذلی با تندی به او گفت : من سال ها در مصاحبت پیامبر ص بوده ام ، تو دروغگویی، تو از از خر من پست تری. 

حافظ بن حجر در کتاب " انباء الغمر بابناء العمر" در ضمن وقایع سال ۸۲۷ هجری می نویسد: در این سال طاعون وسیع مکه را در گرفت که در کمتر از یک ماه ربیع الاول،  ۱۷۰۰ نفر مردند تا جایی که در مسجد الحرام در کنار مقام ابراهیم نماز جماعت تنها با دو ماموم برگزار می شد.

در سال ۳۹۵ هجری با شیوع وبا اکثر مردم تونس مردند.

ذهبی در کتاب تاریخ اسلام وبای اندلس و اشبیلیه را در سال ۴۴۸ بی نظیر و آن سال را سال گرسنگی بزرگ می خواند. 

ابن جوزی وبای ۴۴۹ آسیای میانه و ما وراء النهر تا مرز عراق را آنقدر وسیع می خواند که از مرگ بیش از یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار نفر تا زمان نوشتن کتابش خبر می دهد. 

مقریزی از آثار سوء اجتماعی طاعون ۷۴۹ هجری مصر که در  نزد اروپاییان به " مرگ سیاه " مشهور است چنین می نویسد. تا سال ها کسی را خندان ندیدیم. عروسی برپا نشد. اکثر مساجد بسته بود و دیگر حتی صدای اذان نیامد. 

ابن حجر در خصوص وبای سال ۸۴۸ هجری شامات می نویسد روزانه بین صد تا ۱۵۰ نفر می‌مردند اما با بازگشت حاجیان از مکه و در اثر اجتماع مردم در استقبال آنان همگان از مرد و زن ، اطفال و آزاد و برده به کام مرگ بلعیده شدند. یکی دیگر از همین موارد نقل ابن حنبلی حلبی از طاعون ۹۷۱ هجری در شهر حلب است که در اثر آن خیلی ها مردند. 

محمد الکتانی م ۱۴۱۹ هجری و محمد الصباغ المکی م  ۱۳۲۱ هجری از جاری شدن سیل‌های عظیم بر محوطه مسجد الحرام خبر داده اند. او می گوید سیل ۹۸۳ هجری تا قفل در کعبه مشرفه بالا آمد و جالب است که نقل می کنند برای برخی از افراد، خالی بودن اطراف کعبه از طائفین سخت آمد و کسانی را به طواف در میان آب تشویق کردند که بیچارگان چون شنا نمی دانستند غرق شدند.

البته کتب تاریخ پر است از بلایای طبیعی و فتنه های اجتماعی بین دینی ، بین مذهبی ، طایفه ای و غیره که بلاد مسلمین از گذشته با آن دست به گریبان بوده است.

جناب شیخ الاسلام عبدالحمید در نماز جمعه تلویحا و نیز در ویدیوی منتشره از ایشان در دامنه کوهپایه فرموده اند: کشور ایران در این سال ها به دلیل عدم محبت، عدم مدح و بلکه به خاطر ذم صحابه دچار عذاب و بلایایی چون سیل، زلزله تحریم و اخیرا کرونا شده است و باید همگی توبه کنند! سوال ما این است ایشان بفرمایند این مصائب و بلایای طبیعی و اجتماعی که در کتب معتبره آمده و بنده هم ذکر آنان را از مقاله یکی از نویسندگان اهل سنت اقتباس کردم  که همه موارد هم در بلاد برادران اهل سنت اتفاق افتاده نتیجه چیست؟

ب : فتنه های مهلک اجتماعی:

ابن کثیر می گوید در سال ۴۴۷ هجری فتنه و اختلافی بین حنابله و اشاعره روی داد که اشعری ها به دلیل قهر و غلبه حنبلی ها مدت ها جرات حضور در نماز جمعه و جماعت را نداشتند ، می شود مولوی مکرم بفرمایند در آن ماجرا و حتی ماجرای معروف به فتنه خلق قران که میراث شومش هزاران خون هدر رفته شد  عذاب چه اعمالی بود؟ 

ج : سوال دیگر آن است که علت و فلسفه نزول بلایا چیست؟ بر اساس قرآن کریم و سنت صحیحه نبوی بلاها می تواند ناشی از عللی باشد مثل ۱- قرب الهی که ابتلائات انبیاء و اولیای الهی از این قبیل است.

رسول خدا فرمود : البلاء للولاء یا البلاء للانبیاء ثم للاولیاء ثم الامثل فلامثل . ۲- برای تادیب و بخشش گناهان ۳- و البته در جاهایی هم برای عذاب عاصیان و کافران است.این که فردی عالم به خود جرات دهد و به هنگام نازله با جزم و یقین قوم و ملتی را متهم به خروج از صراط الهی نماید خود بسی اعجاب برانگیز است!

د: معارف دینی به ما یاد می دهد که اگر قومی یا ملتی و یا حتی شخصی دچار مصیبتی شد او را تسلی دهند و اگر هم موعظه ای هست به طریقه حسنه باشد و نه عتاب و زخم بان زدن و امثال آن.

ح: سوال دیگر این است که تمسک به اخبار غیر رسمی و نه تنها تایید نشده که کاملا رد شده مثل این که علت شیوع کرونا آمد و شد طلاب چینی است و آنگاه زیر سوال بردن یک مرکز معظم علمی و دینی مثل جامعةالمصطفی و ایجاد فتنه مذهبی چه وجهی دینی دارد و متخذ از کجای سنت نبوی است که ان شاء الله ایشان پاسخ خواهند داد. 

ط: عجیب تر آن که ایشان می فرماید خدا کرونا را برای عذاب چینی ها فرستاده  به دلیل ظلمی که در حق مسلمانان کرده اند و بعد هم کرونا ، با پشت سر گذاردن چندین کشور ایران را در بر گرفته است ! در حالی که هم اکنون حدود دویست کشور درگیر ماجرایند و در زمانی که ایشان این افاضات را فرموده اند نیز ده ها کشور در تسخیر این بلیه مسریه بوده است. چگونه بدون تبین و تحقیق و بی ملاحظه نسبت به احتمالات پیش رو چنین بی مهابا زبان به سخن می گشایند در حالی که خود بارها خوانده اند: «مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدࣱ» (ق 18) و نیز فرمود :" « وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ کُلُّ أُو۟لَـٰۤىِٕکَ کَانَ عَنۡهُ مَسۡـُٔولࣰا» اﻹسراء (36) .

در این شرایط که ملت ایران دچار تحریم های ظالمانه است. سواره و پیاده نظام اردوگاه شیطان، از شش جهت با همه امکانات مادی و معنوی در داخل و خارج به آن هجوم آورده اند؛ بهترین مجاهدت های فرزندان این ملت را نادیده می گیرند و مثبت ترین نقاط را منفی جلوه می دهند تو گویی فقط جای فتنه مذهبی  کم است که بر افروخته شود!

 یکی از اظهارات عجیب آن است که ایشان می فرماید: " اعمال ما باعث شده حتی حرم های مکه و مدینه بسته شود! مگر ایشان در این عالم زندگی نمی کند و اعمال شنیع و جنایت بار آل سعود را نمی بیند؟! .ظلم های بی نظیر او در حق مردم عربستان و بویژه مناطقی که پیروان اهل البیت ع سکونت دارند را چگونه با تغافل می گذرانند؟!

گردن زدن عالمی دینی چون شهید علامه باقر النمر و نیز حتی اره کردن روزنامه نگاری چون خاشقچچی که نه چندان مخالف آل سعود بود و تنها از ترس فرار کرده بود و از همه بدتر بیش از ۶ سال است ملتی مظلوم با دستانی خالی را از هوا و  زمین و دریا آتش باران می کنند. نسل کشی و نابودی زیرساخت های عمومی  ملت بی پناه یمن را عامل عذاب نمی بینند ولی اعمال مردم ایران را عامل تعطیلی حرمین  شریفین می خوانند؟! 

خوب است حضرت ایشان جواب دهند کدام جنایت در جهان اسلام است که دستان خون آلود آل سعود بدان آغشته نباشد؟ مگر یازده سپتامبر که بهانه ویرانی و قتل نفوس و غارت دار و ندار ملت افغانستان شد دستپخت آل سعود نیست؟ داعش که دو ملت عراق و سوریه را حداقل به صد سال قبل برگردانده به پشتوانه کدام دولت ها این همه جنایت را انجام داده است؟ واقعا اگر حشد الشعبی، نیروهای مردمی سوریه و مساعدت های مادی و معنوی ملت ایران و سردارانی چون قاسم سلیمانی نبود فکر می کنید دامنه جهاد النکاح تا کجا پیش می رفت؟ 

جناب مولوی محترم در بیانیه دفتر جنابعالی جهت توجیه اقامه نماز جمعه دو نکته وجود دارد

۱- اقامه جمعه بر مومنان فرض است.

۲- چون نماز را در فضای باز برگزار می کنیم کرونا اثر ندارد!

این نحوه سلوک در تاریخ بی نمونه نیست؛ ابن حجر در کتاب " انباء الغمر " با اشاره به طاعون ۸۳۳ هجری می گوید حاکم منطقه فردی به نام شریف  به توصیه عالمی دینی ۴۰ نفر از مردانی را که نام محمد داشتند جمع کرد و پس از توجیه آنان و تلاوت قرآن و ابتهال زیاد همگی در بین مردم پراکنده شدند و خلق را برای اجتماع و تضرع جمعی در محیط باز تحریض و تشویق کردند. او ادامه می دهد دقیقا پس از این تجمع تلفات وبا شمول یافت و ده ها برابر شد.

چگونه است جنابعالی در مراحل اولیه به اولیای امور در کشور خود بر خلاف نظریه مشهور اطاعت اولی الامر اعتماد و التزام نشان ندادید؟ این سوال از جایی جدی تر می شود که پس از تعطیلی حرمین شریفین توسط آل سعود،  شما هم از حکم تعطیلی تمکین کردید؛ آیا پیام مطلب آن است که اولی الامر جنابعالی جایی خارج از ایران است؟ 

جناب مولوی در ضمن صحبت هایشان می فرمایند در این سال ها  ملت ایران دچار بلایایی است که باید توبه کند ! آنگاه در ضمن احصای مصادیق ، تحریم ها را هم ذکر می کند. در این خصوص چند سوال مطرح است ؛ به نظر شما مقصر تحریم ها ملت ایران است یا دشمن نابکار ؟   شیطان بزرگی که اصلی ترین کینه اش با ملت و نظام جمهوری اسلامی ، مظلوم یاری ،  ظالم ستیزی ، دشمنی با صهیونیست ها و دفاع از حق تاریخی فلسطینی ها و قبله اول مسلمانان است. از قضا لابد مستحضرید که مردم عزیز فلسطین اهل سنتند و نه شیعه. 

نکته دیگر این که با این منطق مقصر سال های حصر پیامبر ص و یارانش در شعب ابی طالب و تحمل آن همه سختی ها ، نعوذ بالله شخص پیامبر ص است و نه کفار و مشرکان قریش .نکته بعدی آنکه راه حل لغو تحریم ها توبه دانسته اید؛ در بحث تحریم ها توبه کردن یک ملت و نظام انقلابی یعنی چه ؟ لابد مقصود آن است که ایران هم مثل حکام آل سعود  به دامن ترامپ پناه ببرد و بساط جشن رقص شمشیر را برپا کند. البته نسخه بومی اش می شود جشن تخت جمشیدی و امثال آن . تنها نتیجه ای که از این سخنان می شود گرفت آن است که می خواهید به سیاست مقاومت ملت ایران در برابر استکبار اعتراض کنید. 

جناب مولوی این که تلاش دارید خود را سالک طریق اعتدال و تقریب بخوانید گر چه نکته ای مطلوب است اما هر چیز ملزوماتی دارد که مقدمات و موخرات رفتار و گفتار جنابعالی با آن ناسازگار است. ما فکر می کنیم سوء استفاده از دین و بهره گیری دنیایی از حسن ظن متدینان بدترین گناه دنیاست.

چرا تلاش می فرمایید هر ریز و درشتی را در جامعه به تفاوت های مذهبی و مسائل خلافی ارتباط دهید ؟ کما این که برخی افراد تابع جنابعالی مساله ای مثل مصادیق انتخابات را هم به فقه و شرع و آموزه های مذهبی ربط می دهند.

یکی از عجایب اظهارات جناب مولوی آن است که مرگ بر اثر کرونا اگر عذاب نیست پس چیست؟ واقعا چنین قضاوتی جزمی از سوی یک عالم دینی بسیار عجیب است! مگر در طول تاریخ نداشته ایم که برخی اولیاء الله به بدترین شرایط و در ظاهر ذلیلانه ترین وضع کشته شدند یا جان دادند آیا الزاما این به معنای عذاب است؟ عمرو عاص پس از فتح مصر حاکم منصوب امام علی(ع) را داخل شکم الاغ گذارد و آتش زد، به نظر شما محمد بن ابی بکر مستحق عذاب الهی بود؟ 

البته به دلیل اطاله سخن نمی خواهم وارد مقوله هایی چون توسل ، شفاعت و چندین نکته دیگر بشوم چون هم دیگران مستوفا مطلب نوشته اند و هم از عهده این نوشته ی نه چندان موجز ، خارج است. فقط آنقدر بگویم که در بحث جواز شرعی توسل به اولیاء الله تقریبا اجماع مسلمین جز وهابی مسلک ها است و در طول درخواست از خداوند متعال تعریف می شود. 

در پایان یک تقاضا هم دارم؛ حالا که حرف از شفافیت به میان آوردید و از جامعة المصطفی چنین درخواستی داشته اید ما تعدادی از دانشگاهیان به دلیل سوالات زیادی که داریم درخواست می‌کنیم ترتیبی اتخاد فرمایید تا در اولین فرصت جهت شفاف سازی- البته پس از کرونا- قسمت های مختلف مگاپروژه مسجد مکی و بخش های تابعه را از نزدیک بازدید کنیم و پاسخ سوالات خویش را دریافت کنیم. 

با تقدیم احترامات فائقه -  قاسم جعفری ، معلم دانشگاه و فعال اجتماعی و رسانه‌ای.