مروری بر خاطرات سالیان گذشته، حاکی از آن است که ظاهرا کشور ما روی خط بلایای طبیعی قرار دارد و هر از چند گاهی با اتفاقات غیرمترقبهای مواجه میشویم که شاید یک نمونه از آنها، خطر فروپاشی را برای کشورهای کوچکتر داشته باشد.
به گزارش فارس شیوع ویروس کرونا هم با اینکه در گستره جهانی بود اما خارج از آن مدار بلایا نیست و تمامی سیستمهای اجرایی، نظارتی و حاکمیتی کشور ما را نظیر اغلب کشورهای دیگر، با فعل و انفعالاتی درخور دوران بحران مواجه کرد که به دنبال آن، تیمهای واکنش سریع در قد و قامتهای مختلفی در اقصی نقاط این سیستم پدید آمد.
از جمله گامهای ابتدایی در مقابله با این پدیده همهگیر، اتخاذ تصمیماتی برای به حداقل رساندن روابط فیزیکی انسانی در سطح جامعه و حذف ارتباطات رو در رو برای ایزولهسازی و ممانعت از تکثیر این ویروس بود.
بر این اساس، ستاد ملی مبارزه با کرونا سریعا به سر وقت مدارس و سیستم آموزشی کشور رفت تا پیش از هر تصمیم ملی دیگری، امیدهای آینده کشور را با فرمان واحد تعطیلی از هفته اول اسفند، ایمنسازی کند که نتیجه چنین تصمیمی، تأثیرگذاری 50 درصدی مثبت بر ساختار مدیریت و کنترل شیوع کرونا در کشور بود.
طبعا اگر چنین تصمیمی که مثمرثمر نمیبود، سازمان بهداشت جهانی را به تحسین ایران در این مقوله وانمیداشت؛ اما اجرای خام این تصمیم به خودیخود میتوانست زمینهساز بحران دیگری تحت عنوان «بحران آموزشی» در کشور شود.
لذا شعار «آموزش تعطیل شدنی نیست» سریعاً از سمت وزارت آموزش و پرورش سر داده شد و متولیان این امر را به فکر زمینهچینی برای پیشبرد امور تحصیلی دانشآموزان و رفع دغدغه خانوادهها انداخت.
پر واضح است که در شرایط قرنطینه خانگی، تنها با ابزار رسانه میتوان خود را به خانه مردم رساند و با سوار شدن بر امواج برودکست، مطالب یکپارچه و یک شکل را در ابعاد ملی توزیع کرد؛ از سوی دیگر سازمان صداوسیما با توجه به تجارب برگزاری کلاسهای آموزش از راه دور، قطعا گزینه اول وزارت آموزش و پرورش برای مواجهه با این شرایط جدید بود و نهایتا هم به سرانجام رسید.
اما در عصر اطلاعات، عنصر تکگو جای خود را به عناصر در تعامل داده و همین باعث شده سالیان سال، رسانهها منتقد شیوههای صرف برودکستینگ باشند زیرا اعتبار خود را در چشم مخاطب از دست دادهاند و کاربران اطلاعاتی، ترجیح میدهند در تعامل با ابزارها باشند.
با اینکه سازمان صداوسیما پخش زنده دروس باقیمانده دانشآموزان را متقبل شد اما از جهت تعاملپذیری پایین و همان مدل تکگویی، به هیچوجه تأمین کننده نیازهای آموزشی دانشآموزان نبود؛ در خوشبینانهترین حالت تنها توانست جلوی التهاب در بدنه خانوادهها را بگیرد و کنترلی سطحی به وجود آورد.
آموزش و پرورش هم با علم بر این نقصان و برای تحت مدیریت درآوردن کاملتر جامعه آموزشی که تعامل دانشآموزان و معلمان در آن وجود داشته باشد و نظارت را قویتر کند، ایدهای را پیادهسازی کرد که از زبان کاربران شبکههای اجتماعی، باید آن را «دستاورد طلایی دوران کرونا» نامید.
برخلاف انتظار عموم، وزارت آموزش و پرورش با چابکی تمام اقدام به ارزیابی پلتفرمهای فناوریمحور کشور برای ایجاد «شبکه فراگیر ارتباط معلم با دانشآموز» کرد که شاید در ابتدا تصورش را هم نمیکرد، در این حد و اندازه فوقالعاده بتواند نقشآفرینی کند و تعطیلی 700 هزار کلاس و 100 مدرسه را به حاشیه بکشاند.
پلتفرم شاد سریعا توانست 1300000000 پیام و ۴۸۰ میلیون محتوا توسط ۶۳۰ هزار معلم دلسوز در قالب دو و نیم میلیون گروه کلاسی را مدیریت کند؛ همچنین ظرف 10 روز آماری بالغ بر 17 میلیون نصب فعال، حضور 12 میلیون کاربر یکتا، ثبت 143 هزار مدرسه، فعالیت بیش از 8 میلیون کاربر فعال روزانه و تبادل بیش از 480 میلیون محتوای درسی بر روی این سامانه ثبت شد
با توجه به اینکه معمولا در زمان بروز بحران، سیستم اجرایی دچار آشفتگی و هرجومرج میشود که همین منجر به افت بهرهوری میگردد، اما متولیان امر آموزش با فرض اینکه بحران تمامی ندارد و ممکن است هر زمان، کشور با ابعاد جدیدی از بحرانها مواجه شود، شبکه فراگیر ارتباط معلم با دانشآموز را پیگیری و راهبری کرد تا از این پس بتواند جایگزین و پشتیبانی برای مدارس کشور باشد. با این حساب کار تحقیق و ارزیابی سامانههای موجود به سرعت پیش رفت.
در ابتدا تصور بر این بود که تعامل با پیامرسانهای داخلی میتواند تأمین کننده این نیاز باشد. لکن اختصاصی نبودن این فضا، عدم همراهی مناسب پیامرسانها با بخش فنی برای انجام تستهای مورد نیاز، عدم تأمین ویژگیهای خواسته شده آموزش و پرورش از سوی پیامرسانها و بروز ملاحظات مهم فنی و نیز انتقاد درست برخی متخصصان درباره امکان درز اطلاعات دانشآموزان، لزوم راهاندازی شبکه اختصاصی در مالکیت آموزش و پرورش مورد مطالبه جدی معلمان و متخصصان فنی و تربیتی قرار گرفت. لذا آموزش و پرورش تصمیم به راهاندازی شبکهای اختصاصی، مستقل و ایزوله که در مالکیت خودش باشد، گرفت.
متعاقب بررسیهای تخصصی برای یافتن پلتفرم اختصاصی، اپراتورهای ارتباطی برای ایجاد چنین ظرفیتی مناسب تشخیص داده شدند. با تعیین شروط فنی بسیار سختگیرانه و پذیرش آن از سوی یکی از اپراتورهای تلفن همراه، توافقنامهای برای ایجاد «شبکه آموزشی دانشآموز» موسوم به «شاد» بین دو طرف به امضا رسید و پروانه بهرهبرداری تمامی پلتفرمهای مربوط به شاد در راستای مسؤولیت اجتماعی آن اپراتور به وزارت آموزش و پرورش بصورت نامحدود هبه شد.
نهایتاً با بهرهگیری از توان متخصصان جوان و نخبه کشور، تلاش شبانهروزی هر دو طرف و موفقیتآمیز بودن تستهای سختگیرانه برای جلوگیری حداکثری از بروز خطاهای احتمالی، شبکه تعاملی «شاد» در روز پنجشنبه 21 فروردین مقارن با نیمه شعبان راهاندازی شد.
به این ترتیب برای نخستین بار در تاریخ آموزش کشور، وزارت آموزش و پرورش پلتفرم اختصاصی با مالکیت انحصاری خودش را راهاندازی کرد که معلمان و دانشآموزان میتوانند به راحتی در فضایی امن همچون فضای مدرسه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
بعد از این تصمیم بزرگ و پیادهسازی شبکه شاد، محسن حاجیمیرزایی وزیر آموزش و پرورش اظهار کرد: تعهد تیم فنی این است که سرعت دانلود فیلم و ارسال اطلاعات از پیامرسانهای خارجی بالاتر و ارزانتر باشد که بهتدریج اشکالات را برطرف میکنیم، ما نیاز داریم تمام معلمان و دانشآموزان به شبکه شاد بپیوندند تا کار آموزش لطمه نخورد.
مسؤولان وزارت آموزش و پرورش «شاد» را یک دستاورد تلقی میکنند از این جهت که توانسته برای اولین بار در تاریخ کشور، بحثهای نظارتی، سنجشی و مدیریتی را به شکل واحد در قالب یک پکیج درآورد.
بنابراین اگر پیشتر همواره از عدم مسؤولیتپذیری و درس نگرفتن سیستم اجرایی از بلایا و اتفاقات غیرمترقبه میگفتیم که سرانجامی جز تکرار اتفاقات تلخ برای مردم و کشور نداشت، اکنون باید در برابر سیستم آموزش و پرورش دست ادب بر سینه گذاشته و از درایت مسؤولان آن در مواجهه مسؤولیتپذیرانه و ارائه راهحل ریشهای با قابلیت تکرارشوندگی در موعدهای زمانی مشابه، تقدیر کنیم.