این روزها اخبار مربوط به حواشی آغاز بکار یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است. در این بین اما نقطه اشتراک تمامی اختلافات و اظهارنظرها در این باره بر محوریت تنها یک فرد استوار است و آن کسی نیست بجز «محمدباقر قالی باف»!
به گزارش صراط فرقی ندارد که دعوا بر سر انتخاب رئیس مجلس باشد یا گزینش رئیس جمهور یا انتصاب شهردار پایتخت يا رياست ستاد اجرايي فرمان امام(ره) یا نشاندن استادی اعظم نواصولگرایی؛ در تمام این عرصه ها، این مرد همهفنحریف و استاد همهچیدان، آماده خدمتگزاری به هر شکل ممکن است!
بررسی سوابق مرد عمل نشان می دهد که با وجود اینکه محمدباقر قالی باف، با اندکی تاخیر و از سن 29 سالگی به فکر تحصیل در رشته جغرافیای انسانی دانشگاه تهران همزمان با بر عهده داشتن فرماندهی لشکر مازندران، افتاده اما این تعلل آنچنان انگیزه ای در نامبرده ایجاد کرد که طی سه دهه آتی، ره سیصد ساله را در چشم به هم زدنی بپیماید! اگرچه تحصیل در دوران اشتغال و کارمندی ممنوع است؛ اما وی در 33 سالگی همزمان با تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و بدون هیچگونه سابقه و تحصیلات در زمینه فنی و مهندسی، بعنوان رئیس بزرگترین هولدینگ مهندسی کشور یعنی قرارگاه سازندگی خاتم منصوب می شود. پس از آن همزمان با فرماندهی نیروی هوایی سپاه، بدون توجه به محدودیت سنی پذیرش راهبری هواپیمای ایرباس، راهی فرانسه می شود و عنوان خلبانی را هم به کارنامه اش می افزاید و همچنین در همین اثنا نیز بعنوان دانشجوی دکتری بر سر کلاس های درس جفرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، حضوری فعال و همیشگی دارد!
فرمانده نیروی انتظامی (79 الی 84)، شهردار تهران (84 الی 96)، عضو هیات علمی دانشگاه تهران (80 تاکنون)، عضو مجمع تشخیص مصلحت (96 تاکنون) و ده ها سمت و مسئولیت ریز و درشت دیگر از جمله عناوینی است که قالی باف تاکنون دست رد به سینه هیچکدامشان نزده و همه را با آغوش باز پذیرا بوده است. اینبار اما سردار دکتر خلبان پس از چشیدن طعم شکست های پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری، توانسته با تنها یک میلیون و 265هزار رای از جمعیت 7 میلیونی واجدان شرایط تهرانی، به مجلس راه پیدا کرده و وجود آکنده از شیفتگی خدمت خویش را در بوته ریاست مجلس یازدهم به آزمون بگذارد!
به گزارش صراط با این همه بسیاری از فعالان سیاسی در هر دو جناح، نقدهای بسیار تندی را طی 16 سال گذشته همواره نسبت به مواضع و عملکرد نامبرده داشته اند. از جنجال موسوم به «املاک نجومی» و «خیریه امام رضا(ع)» گرفته تا «پرونده عیسی شریفی و هلدینگ یاس»؛ همه و همه از جمله دلایلی است که موجب می شود حتی افرادی در جناح خودی نیز به او با دیده تردید بنگرند. از سوی دیگر، قالی باف همیشه تلاش کرده خاکستری بماند تا رای چپ و راست، فقیر و غنی و تندرو و میانهرو را از دست ندهد. این مشی سیاسی مذبذبانه موجب شده تا از نامبرده بعنوان خیرالموجودین هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب در دوران قحط الرجالی یاد شود. فردی که اگرچه خود را انقلابی دوآتیشه می پندارد اما کیست که فراموش کند پس از شکست در انتخابات سال 92 و برای قدردانی از حمایت پشت پرده رئیس دولت اصلاحات، برای انتخاب سهباره اش بعنوان شهردار تهران در رقابت با محسن هاشمی رفسنجانی، به دیدار محمد خاتمی رفت!
در پایان، باید از نفر اول منتخبین تهران در مجلس یازدهم این سوال را پرسید که چرا هرجا سخن از کرسی ریاست است، نام قالی باف میدرخشد و علت اینکه این شیفته خدمت از تلاش برای کسب هر نوع کرسی قدرت، دست بردار نیست، چیست؟!
مگه سردبیر صراطه؟
نقد تندی داشتین مشخص خیلی از قالیباف کینه دلخوری و .... داری
کلا منمتقد قالی باف هستی اما چرا؟؟؟؟
نقد هات هم خلی منصفانه نیست و اینکه خیلی از افراد سیاسی کانامه افتضاحی دارند ولی هرگز در این سایت نقد نمی شن که ازشون تعریف هم میشه
میشه صادقانه بگی داستان شما با قالی باف چیه؟؟؟؟؟؟؟؟
رسالت خبرنگاری ؟؟؟؟
من سایت صراط رو دوست دارم اما واقعا این کینه شما از قالیباف برا خیلی عجیبه و بنظرم اصلام منطقی نیست!!!!
اقای قالیباف سگش به شما خائنین وطن فروش شرف داره!
اصولگراها با صدقه سر قالیباف مجلس رفتند حالا جفتک اندازی میکنند.
با وجو جبهه پاداری این مجلس روی مجلس ششم را سفید می کند اصولگراها حب قدرت لیاقت اداره کشور ندارند