در حالی که تقریبا تمامی کشورهای دنیا درگیر چالش نوظهور ویروس کووید-۱۹ هستند، سفر اخیر مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به سرزمینهای اشغالی در بحبوحه این همه گیری، از نگرانیهای دونالد ترامپ و حامیان او برای انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر (آبان) در این کشور حکایت داشت.
اگرچه تا چند ماه پیش بسیاری پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ را امری بدیعی میدانستند، پیدا شدن سر و کله این مهمان ناخوانده و برملا کردن بی کفایتیهای دولت ترامپ در مواجهه با آن، تمام معادلات میلیاردر کاخ سفید نشین را بر هم زد و اکنون تحلیلگران سیاسی بر این باورند که بعد از انتخابات ماه نوامبر او باید با کاخ سفید خداحافظی کند. این همان واقعیتی است که پمپئو را به سرزمینهای اشغالی کشاند، تا با جلب حمایت صهیونیستها افراطی از سقوط سیاسی ترامپ جلوگیری کند.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص در یادداشتی به قلم دیوید روتکوف، سفر وزیر خارجه آمریکا را آخرین تقلاهای دولت فعلی برای کمک به برون رفت ترامپ از مخمصه کنونی دانست و نوشت پمپئو رفت تا برای حمایت از ترامپ در انتخابات، دست به دامن صهیونیستها شود، همانهایی که تیم اصلی او را تشکیل میدهند. بهای تقلا برای بقای ترامپ در کاخ سفید را البته کل خاورمیانه، از ایران تا فلسطین خواهند پرداخت.
ترامپ دست به دامان صهیونیستها شده است
پمپئو روز چهارشنبه گذشته در حالی وارد سرزمینهای اشغالی شد که محوریت مذاکرات او با مقامات رژیم صهیونیستی، ایران، کرونا و طرح تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی برای الحاق کرانه باختری اعلام شد. اما موضوع اصلی مذاکرات، مسئله ناگفتهای مهم دیگری بود. به نوشته این روزنامه صهیونیست، حاضران در این مذاکرات، صدای تیک تیک ساعتی را میشنوند که زمان آنها برای انجام امری مهم رو به پایان است و باید از زمان باقی مانده، نهایت بهره را ببرند.
در یادداشت هاآرتص آمده است: اگر نتایج نظرسنجیهای و عمق بحران داخلی آمریکا صحت داشته باشد، زمان زیادی به خروج قطار ترامپ در ژانویه آینده از ایستگاه پایانی باقی نمانده است، اما این اتفاق برای بنیامین نتانیاهو و بنی گانتس، هم پیمان جدید او و دیگر صهیونیستهای راستگرا چندان خوشایند نیست، زیرا آنها حامی تندرو خود در کاخ سفید را از دست خواهند داد.
به ویژه آنکه جو بایدن، رقیب دموکرات احتمالی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰، که در اکثر نظرسنجیها انتخاباتی، بخصوص در ایالتهای تاثیرگذار آمریکا پیشتاز است، در صورت راهیابی به کاخ سفید در روابط با تلآویو سیاست مشابه با باراک اوباما را در پیش خواهد گرفت و این زنگ خطری برای نتانیاهو و دیگر صهیونیستهای افراطی است، تا قدر ترامپ و روزهای ریاست جمهوری او را بدانند. نتانیاهو و نزدیکانش بخوبی میدانند شکست ترامپ در انتخابات آتی، به منزله از دست دادن حمایت او، پمپئو و البته جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ خواهد بود.
پیامدهای چنین چرخش سیاسی و حذف ترامپ و اطرافیان صهیونیست او از گردونه سیاسی آمریکا بر هیچ کسی بیشتر از نتانیاهو عیان نیست، زیرا او روابط با آمریکا در دوران دموکراتها را هنوز به خاطر دارد. ورود هر دموکراتی به کاخ سفید تبعاتی همانند تکرار شرایط دوران اوباما را به همراه دارد و ممکن است روابط دو طرف در نوعی رکود و فریز سیاسی قرار گیرد.
یادداشت نویس هاآرتص البته این نکته را یادآور میشود که ترامپ هنوز شانس پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به طور کامل از دست نداده است. روتکوف، اما با توجه به شرایط بحرانی آمریکا متاثر از شیوع ویروس کرونا، که بزرگترین بحران سلامتی از زمان همه گیری آنفلوآنزای سال ۱۹۱۸ است، و رکود اقتصادی و بیکاری سرسام آور در سراسر این کشور که نشات گرفته از همین اپیدمی هستند، شانس اندکی برای ترامپ متصور است. به دلیل دست و پنجه نرم کردن دولت ترامپ با این دو بحران بزرگ است، که بسیاری از نتانیاهو تا گانتس و حتی پمپئو نیز آینده سیاسی روشنی پیش روی خود نمیبینند و احتمال وقوع تغییرات فاحش در آینده نزدیک را در حلقه سیاسی اصلی دولت آمریکا میدهند.
رویاهای صهیونیستها پس از ترامپ بر باد میرود
روتکوف بر این باور است که تغییر کلیددار کاخ سفید، مستقیما در سرنوشت صهیونیستها تاثیرگذار خواهد بود. از اولین تاثیرات خداحافظی ترامپ از کاخ سفید، تضعیف در سیاستهای فشار حداکثری علیه ایران و تلاشهایی برای بازگشت به توافق هستهای ایران، برجام، است که قطعا به مذاق صهیونیستها خوشایند نخواهد بود. از سوی دیگر ورود یک رئیس جمهور دموکرات به دولت آمریکا برنامههای شهرک سازی و الحاق کرانه باختری را با دردسر مواجهه میکند و به همراه آن فشارها برای رعایت حقوق فلسطینیان افزایش مییابد.
هاآرتص اینگونه نتیجه گیری میکند که شکست احتمالی ترامپ در انتخابات نوامبر، حاوی این پیام برای نخست وزیر رژیم صهیونیستی و متحدانش است که آنها برای الحاق سرزمینهای فلسطینی به خود و نیز عملیات ضد مواضع ایران در سوریه و عراق تنها ۶ ماه فرصت دارند. این ۶ ماه برای نتانیاهو به معنای زمان باقی مانده برای نابودی نهایی برجام نیز خواهد بود. همچنین این زمان، پایان خیال پردازیهای داماد ترامپ در خصوص معامله قرن و برنامههای ابداعی صلح خواهد بود.
یادداشت نویس هاآرتص از این برنامهها در کنار راهکارهای کوشنر برای مقابله با کرونا، به عنوان مهمترین و بزرگترین شکستهای دوران ریاست جمهوری ترامپ نام میبرد. هر چند خوشبختانه، عواقب و تلفات انسانی طرح ادعایی صلح کوشنر، که نه طرح صلح و نه در راستای صلح بود، بسیار کمتر از توصیه های کارشناسانه او در خصوص مبارزه با کرونا به پدرزنش بود.
اگر بی بی (بنیامین نتانیاهو) بداند که برای الحاق کرانه باختری تنها شش ماه زمان دارد، قطعا تقلاهای خود را برای رسیدن به این اهداف افزایش میدهد، زیرا بخوبی بر این حقیقت آگاه است که در صورت شکست ترامپ در انتخابات ماه نوامبر و راهیابی بایدن به کاخ سفید، باید منتظر واکنشهای قابل توجه و برخی تغییر رویهها از سوی دولت واشنگتن در خصوص اقدامات رژیم صهیونیستی باشد و در نتیجه تمام اهتمام خود را برای تحقق این اهداف تا روز موعود بکار خواهد بست.
پمپئو، سیاستمداری با جاهطلبیهای زیاد
وزیر خارجه آمریکا نیز به خوبی از این مسئله آگاه است و به عنوان سیاستمداری که «با یا بدون ترامپ» جاه طلبیهای زیاد دارد، فشارها علیه ایران را تشدید خواهد کرد و به کابینه نتانیاهو برای افزایش اعتبار خود دست کم در میان اوانجلیستها و جناح راست حزب جمهوری خواه کمک خواهد کرد.
هاآرتص یادآور میشود سفر پمپئو به سرزمینهای اشغالی برای بحث با محوریت کرونا چیزی جز ظاهرسازی نبود. زیرا هر کسی با اندک آگاهی از بحران فعلی کرونا در آمریکا، بخوبی میداند که عملکرد و سوء مدیریت ترامپ در مواجهه با این بحران موجب شده که هیچ عقل سلیمی از دولت او برای کنترل این همه گیری توصیه نگیرد. این حقیقت که پمپئو برغم مشاورههای خود وزارت خارجه آمریکا در خصوص محدودیتهای مسافرتی دست به این سفر میزند، حاکی از آن است که ترامپ و متحدانش با نادیده گرفتن حقیقت اوضاع، بی پروا به دنبال اعلام پیروزی در مهار این ویروس هستند و در این راه دست از بی کفایتی و بی احترامی به علم پزشکی، ریاضیات و تاریخ برنمی دارند.
یادداشت نویس هاآرتص اینگونه به تحلیل خود پایان میدهد: برای اسرائیل، مردم فلسطین، خاورمیانه و جهان عیان است، که رکورد اقتصادی و بحران کرونا که دنیا را درگیر خود کرده، تنها تهدیداتی نیستند که دنیا در برهه کنونی با آن مواجه است. بلکه یک ترامپ ناامید و اطرافیان بدبین و فرصت طلب او از جمله پمپئو و نتانیاهویی که حتی به مراتب در شرایط دشوارتری از ترامپ قرار دارد، با سوء استفاده از شیوع کرونا میتوانند دنیا را به وادی تاریکتری بکشانند.
بویژه آنکه وزیر خارجه آمریکا به رغم تکبر و گستاخی، هوشمندتر از بسیاری از نزدیکان ترامپ بوده و در این مسیر حتی میتواند از خود رئیس جمهور آمریکا نیز پیشتر رود. در چنین شرایطی تنها میتوان به برخی از اعضای دولت آمریکا چشم امید داشت تا زیانهای ناشی از اقدامات پمپئو و کابینه نتانیاهو را به حداقل برسانند؛ امیدی که دور از دسترس و ذهن به نظر میرسد، زیرا دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در ایجاد زیانهای جبران ناپذیر بسیار کارکشته شده اند.