چند روز پیش بود که افشین معاصر، فرزند آخرین دختر ملکالشعرای بهار، وقتی پا به بهشت زهرا گذاشت تا با قدیمیترین گور قطعه هنرمندان که ۲۶ سال پیش مهرداد بهار را در خود جای داد، دیداری تازه کند آن را نیافت! البته دایی معاصر، همچنان همانجا آرمیده بود، اما تغییر سنگ گور و نشاندن نامی دیگر بر آن باعث شد در ابتدای امر، گور فرزند اسطورهشناس ملکالشعرا به چشم نیاید. سنگ عوض شدهبود و به همراه نام زندهیاد مهرداد بهار، نام متوفایی دیگر نیز بر سنگ قید شدهبود: امیر کاووس بالازاده که از قضا از شاگردان فاضل مهرداد بهار هم بود و زمستان گذشته درگذشت.
معاصر که بالازاده را از کتابی که سالها پیش درباره مهرداد بهار نوشته و منتشر کردهبود میشناخت، با خانواده او تماس گرفت تا پی ببرد چطور شده حالا داییاش، بیاطلاع خانواده، همسایه ناخواندهای در طبقه دوم یافتهاست. این مترجم میگوید توضیحات سحر قدیمی، همسر زندهیاد بالازاده دراینباره مطلقا قانعکننده نبوده و قدیمی ضمن توسل به گزارههایی متافیزیکال ازجمله اینکه تقدیر چنین بوده است، به معاصر گفته، شخص سومی به آنها گفته در این زمینه از خانواده بهار کسب اجازه کردهاست. البته که افشین معاصر میگوید نه از او و نه از هیچیک از اعضای خانواده بهار کسب اجازه نشده و اتفاقا ناراحتی آنها دقیقا از همین بابت است.
چهرزاد بهار، خواهر مهرداد بهار و مادر افشین معاصر، در نامهای سرگشاده خطاب به شهرداری و شورای شهر، این تصمیم بدون کسب اجازه از خانواده بهار را بیاحترامی به مهرداد بهار قلمداد کرده و خواستار رسیدگی به ماجرا شدهاست. حالا معاصر میگوید این مکاتبات را با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز داشتهاند و منتظر پاسخ هستند.
۲ خانواده رودر روی هم
حالا نامهنگاریهای خانواده بهار و پاسخ همسر کاووس بالازاده در رسانهها دستبهدست میشود. خواهر مهرداد بهار در نامه به شهرداری نوشته که وقتی بر سر مزار برادرش رسیده، دیده که مردی ناشناس را آنجا به خاک سپردهاند. سحر قدیمی، همسر بالازاده هم درآمده که همسر من ناشناس نبوده و اتفاقا با مهرداد بهار دوستی نزدیک داشته و چهها کرده در پژوهش. حالا افشین معاصر که فرزند خواهر مهرداد بهار است میگوید منظورش از اطلاق واژه «ناشناس» بیاحترامی به زندهیاد بالازاده نبوده و صرفا اشارهای بوده به اینکه در وهله اول خانواده با نامی دیگر بر سنگ قبر بهار مواجه شدهاند. با این حال، همسر بالازاده حالا از سر همین دلخوری، ظاهرا قصد عذرخواهی هم ندارد و توپ را به زمین آن شخص سوم و مسؤولان انداخته است.
کاستی و کاهلیها باعث شده حالا دو خانواده که عزیزان درگذشتهشان اتفاقا با هم رابطه شاگرد و استادی داشتهاند، روبهروی یکدیگر قرار بگیرند.
آغاز فاجعهای فرهنگی؟
مهرداد بهار، اسطورهشناس و پنجمین فرزند ملکالشعرای بهار بود؛ ۲۲ آبان ۱۳۷۳ درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپردهشد. از مزار او به عنوان نخستین آرامگاه این قطعه یاد میشود؛ بنابراین میتوان گفت حالا این قبر، واجد ارزشی تاریخی و میراثی نیز هست. اتفاقی که برای آن افتاده، هم میتواند به عنوان تخریب میراث فرهنگی مطرح باشد و هم به عنوان به صدا درآمدن زنگ هشداری فرض شود برای دیگر اهالی قبور قطعه هنرمندان. مالکیت قبر مهرداد بهار آنچنان که سند آن میگوید در دوطبقه در اختیار خانواده بهار بوده و چنان که در این سند ذکر شده، طبقه دوم نیز باید مورد استفاده این خانواده قرار میگرفتهاست. افشین معاصر میگوید در این سند به مدتدار بودن مالکیت اشارهای نشده و بنابراین، این سند قطعی و دائمی است و مسائلی که در رابطه با گذشت ۳۰ سال از تدفین میگویند در این باره صدق نمیکند. هر چند اگر چنین هم باشد، مهرداد بهار نه ۳۰ سال پیش بلکه کمتر از ۲۶ سال پیش در آنجا به خاک سپرده شدهاست.
به نظر نمیرسد در رابطه با مزار مهرداد بهار و امیرکاووس بالازاده، اتفاق بهخصوصی بیفتد. کار از کار گذشته به نظر میرسد. هر دو خانواده حالا ناراحتند. بابت چه؟ بابت سهلانگاری چند نهاد مرتبط؛ نوعی از سهلانگاری که اگر به رویه تبدیل شود، آرامآرام باید منتظر تکرار اتفاقاتی مشابه برای قبور قطعه هنرمندان باشیم، بهخصوص آندسته از قبوری که سالها از آرمیدن هنرمندی در آنها میگذرد.
معاصر که بالازاده را از کتابی که سالها پیش درباره مهرداد بهار نوشته و منتشر کردهبود میشناخت، با خانواده او تماس گرفت تا پی ببرد چطور شده حالا داییاش، بیاطلاع خانواده، همسایه ناخواندهای در طبقه دوم یافتهاست. این مترجم میگوید توضیحات سحر قدیمی، همسر زندهیاد بالازاده دراینباره مطلقا قانعکننده نبوده و قدیمی ضمن توسل به گزارههایی متافیزیکال ازجمله اینکه تقدیر چنین بوده است، به معاصر گفته، شخص سومی به آنها گفته در این زمینه از خانواده بهار کسب اجازه کردهاست. البته که افشین معاصر میگوید نه از او و نه از هیچیک از اعضای خانواده بهار کسب اجازه نشده و اتفاقا ناراحتی آنها دقیقا از همین بابت است.
چهرزاد بهار، خواهر مهرداد بهار و مادر افشین معاصر، در نامهای سرگشاده خطاب به شهرداری و شورای شهر، این تصمیم بدون کسب اجازه از خانواده بهار را بیاحترامی به مهرداد بهار قلمداد کرده و خواستار رسیدگی به ماجرا شدهاست. حالا معاصر میگوید این مکاتبات را با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز داشتهاند و منتظر پاسخ هستند.
۲ خانواده رودر روی هم
حالا نامهنگاریهای خانواده بهار و پاسخ همسر کاووس بالازاده در رسانهها دستبهدست میشود. خواهر مهرداد بهار در نامه به شهرداری نوشته که وقتی بر سر مزار برادرش رسیده، دیده که مردی ناشناس را آنجا به خاک سپردهاند. سحر قدیمی، همسر بالازاده هم درآمده که همسر من ناشناس نبوده و اتفاقا با مهرداد بهار دوستی نزدیک داشته و چهها کرده در پژوهش. حالا افشین معاصر که فرزند خواهر مهرداد بهار است میگوید منظورش از اطلاق واژه «ناشناس» بیاحترامی به زندهیاد بالازاده نبوده و صرفا اشارهای بوده به اینکه در وهله اول خانواده با نامی دیگر بر سنگ قبر بهار مواجه شدهاند. با این حال، همسر بالازاده حالا از سر همین دلخوری، ظاهرا قصد عذرخواهی هم ندارد و توپ را به زمین آن شخص سوم و مسؤولان انداخته است.
کاستی و کاهلیها باعث شده حالا دو خانواده که عزیزان درگذشتهشان اتفاقا با هم رابطه شاگرد و استادی داشتهاند، روبهروی یکدیگر قرار بگیرند.
آغاز فاجعهای فرهنگی؟
مهرداد بهار، اسطورهشناس و پنجمین فرزند ملکالشعرای بهار بود؛ ۲۲ آبان ۱۳۷۳ درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپردهشد. از مزار او به عنوان نخستین آرامگاه این قطعه یاد میشود؛ بنابراین میتوان گفت حالا این قبر، واجد ارزشی تاریخی و میراثی نیز هست. اتفاقی که برای آن افتاده، هم میتواند به عنوان تخریب میراث فرهنگی مطرح باشد و هم به عنوان به صدا درآمدن زنگ هشداری فرض شود برای دیگر اهالی قبور قطعه هنرمندان. مالکیت قبر مهرداد بهار آنچنان که سند آن میگوید در دوطبقه در اختیار خانواده بهار بوده و چنان که در این سند ذکر شده، طبقه دوم نیز باید مورد استفاده این خانواده قرار میگرفتهاست. افشین معاصر میگوید در این سند به مدتدار بودن مالکیت اشارهای نشده و بنابراین، این سند قطعی و دائمی است و مسائلی که در رابطه با گذشت ۳۰ سال از تدفین میگویند در این باره صدق نمیکند. هر چند اگر چنین هم باشد، مهرداد بهار نه ۳۰ سال پیش بلکه کمتر از ۲۶ سال پیش در آنجا به خاک سپرده شدهاست.
به نظر نمیرسد در رابطه با مزار مهرداد بهار و امیرکاووس بالازاده، اتفاق بهخصوصی بیفتد. کار از کار گذشته به نظر میرسد. هر دو خانواده حالا ناراحتند. بابت چه؟ بابت سهلانگاری چند نهاد مرتبط؛ نوعی از سهلانگاری که اگر به رویه تبدیل شود، آرامآرام باید منتظر تکرار اتفاقاتی مشابه برای قبور قطعه هنرمندان باشیم، بهخصوص آندسته از قبوری که سالها از آرمیدن هنرمندی در آنها میگذرد.