او در این باره گفت: «تمام دنیا با تصاویر کرونا درگیر هستند و تصاویر فضای بیمارستانی در همه جای دنیا به ثبت رسیده است. اگر بخواهیم به عنوان عکاس با عکاسان کشورهای دیگر رقابت کنیم، باید تصاویری داشته باشیم که دیگر عکاسان ندارند و در این بین مراسم کفن و دفن ما با کشورهای دیگر متفاوت و برای عکاسی مناسب بود.»
مجید سعیدی، عکاس مستند، درباره تجربیات عکاسی در دوران کرونا که با دوربین گوشی همراهش به ثبت رسانده است، میگوید: «کرونا یک اتفاق معمولی نیست؛ کل دنیا با آن درگیر هستند. این بیماری شیوه زندگی مردم را تغییر داده و جان انسانها را به خطر انداخته است. این اتفاق باعث تغییر نوع نگاه به خانه و هنر شده است و انسانها در این دوره از زندگی خود محک بزرگی خوردهاند.»
در ادامه صحبتهای سعیدی که عنوان کرد «شیوع کرونا جان انسانها را به خطر انداخته است»، این مسئله توجهمان را جلب میکند که عکاسی از کرونا همانند سایر بحرانها نیست و عکاس میتواند جزئی از بحران باشد؛ او درباره این مساله توضیح میدهد: «از آنجا که در سالهای کاری خود با بحرانهای مختلف مانند جنگها، سر و کار داشتهام، مرگ برایم موضوع هراسانگیزی نیست؛ البته این بیماری در اوایل شیوع برایم ناشناخته بود و من هم در دل ماجرا وارد نمیشدم؛ با وجود اینکه از رسانههای بزرگ نیز پیشنهادهای کاری داشتم. ولی پس از گذشت یک ماه به استان مازندران برای دیدن خانوادهام رفتم. این استان یکی از نقاط قرمز بود؛ به همین جهت تصمیم گرفتم مجموعهای را درباره کرونا کار کنم که البته پروژه کوچکی بود.»
از این عکاس سوال میکنیم که شیوع بیماری در روستاها را به چه صورت دیده است؟ او پاسخ میدهد: «مردم روستاها خیلی بیماری را جدی نمیگیرند؛ زیرا با توجه به شرایط حاکم در چنین فضاهایی، پذیرفتن تغییر دادن رویه زندگی خود به خاطر ویروسی مانند کرونا کار سختتری است؛ مثلا در یکی از روستاها دیدم که خانواده یکی از افرادی که از بین رفته بود، این واقعیت را که دلیل از دست دادن عزیزشان، کرونا بوده است را نمیپذیرفتند و قبول نمیکردند که نباید مراسم خاکسپاری داشته باشند.»
او ادامه میدهد: «البته تعداد افرادی که جان خود را در روستاها از دست دادند، کمتر بود؛ زیرا پیک اصلی بیماری در شهر بود و روستاییها رفتوآمد کمتری به شهر داشتند، ولی هر کسی که به شهر رفته بود ویروس را با خود به روستا برده و به دیگران منتقل کرده بود؛ البته این بیماری هنوز هم در جریان است ولی گویا مردم راحتتر با بیماری برخورد میکنند؛ زیرا وقتی که مدام قرار باشد عاملی به شما آسیب بزند ولی همواره خودش را نشان ندهد، در نتیجه آن را دست کم خواهید گرفت. دست کم گرفتن این بیماری نیز با توجه به آمارهایی که اعلام میشود، ممکن است کشور را با بحران بدتری از بحران اولیه رو بهرو کند.»
نگاهم به افراد جهادی تغییر کرد
این عکاس در توضیح بیشتر تجربه عکاسی خود از شیوع کرونا، میگوید: «در پروژهای که در مازندران داشتم، نگاهم به افراد جهادی تغییر کرد و افراد فوقالعاده خوب و از خود گذشتهای را ملاقات کردم. مردم عادی و جهادی در جریان اتفاقی که در کشور ما در حال رخ دادن است، فوقالعاده عمل کردند و یکی از دلایلی که کشور خیلی سریع از مرحله اوج گذشت، حضور افراد داوطلب بود؛ زیرا شروع به تولید ماسک، ضد عفونی کردن معابر، کفن و دفن اموات، کمک به کادر پزشکی و ... کردند.»
او ادامه میدهد: «چند بار به همراه نیروهای داوطلب برای عکاسی از ضد عفونی کردن مکانهای مختلف رفتم که بین آنها افراد مختلفی مانند مهندس، کارخانهدار و ... حضور داشت. دولت باید قدر این افراد را بداند. اینها نیز مانند همان افراد جهادی هستند که به صورت خودجوش کمک میکنند و همه به یک هدف یعنی ایران آباد فکر میکنند.»
در پاسخ به این پرسش که «چرا از خاکسپاری قربانیان کرونا عکس گرفتید؟»، سعیدی توضیح میدهد: «تمام دنیا با تصاویر کرونا درگیر هستند و تصاویر فضای بیمارستانی در همه جای دنیا به ثبت رسیده است. اگر بخواهیم به عنوان عکاس با عکاسان کشورهای دیگر رقابت کنیم، باید تصاویری داشته باشیم که دیگر عکاسان ندارند؛ درواقع باید به نکاتی بپردازیم که کمتر به آنها پرداخته شده است. از طرفی مراسم کفن و دفن ما با کشورهای دیگر متفاوت است؛ زیرا ما نماز میخوانیم، میت را غسل میدهیم، کفن میکنیم، اقوام میآیند و گریه و زاری و خداحافظی میکنند. این اتفاق در سایر کشورها که اکثرا مسلمان نیستند، کمتر دیده میشود و نایاب است؛ به همین دلیل در این مدت تنها موضوعی که مرا به خود جذب کرد و حاضر بودم به خاطر آن ریسک کنم و به دل خطر بروم، مراسم کفن و دفن بود. در نتیجه تصاویری ثبت کردم که در کل دنیا بازتاب گستردهای داشت، مخصوصا عکسی که سنگ قبر را میگذارند و خانواده متوفی از فاصله دوری ایستادهاند و منظره را نظاره میکنند.»
عکس مردم عادی میتواند دنیا را تکان دهد
مجیدی همچنین درباره ثبت وقایع از بحرانها توسط مردم عادی اظهار میکند: «اینکه مردم عادی از اتفاقات پیش روی خود فیلم و عکس میگیرند اتفاقی مثبت و کمک بزرگی به عکاسان خبری و یا مستند است؛ زیرا وقتی که در اخبار جا میمانیم کسانی هستند که به گردش اخبار کمک میکنند. البته شاید یکی از پربینندهترین بخشهای اخبار ایران یا خارج از کشور نیز بخش عکس و فیلمهای شهروند خبرنگار باشد.»
او ادامه میدهد: «گاهی تصاویر یا فیلمهایی که مردم عادی به ثبت میرسانند، میتواند دنیا را تکان دهند و اتفاقات بزرگی را رقم زده بزنند؛ مانند اتفاقی که در امریکا برای جورج فلوید سیاهپوست افتاد.»
این عکاس همچنین تصاویری که توسط مردم عادی به ثبت میرسند را با عکسهای حرفهای مقایسه میکند و میگوید: «تصاویری که شهروندان ثبت میکنند به مراتب قدرت بیشتری دارند؛ چون عکاس خبری درصد کوچکی از جامعه را تشکیل میدهد. ولی مثلا جایی که قرار است یک جانباخته کرونا به خاک سپرده شود، عکاس حرفهای به خاطر تخصص و تجربهای که در کار دارد، برای ثبت آن عکس در محل حضور پیدا میکند؛ گرچه که شاید گذر شهروند خبرنگار به آنجا نیفتد یا اصلا اجازه ورود به آن مکان را نداشته باشد. البته باید در نظر گرفت که شهروند خبرنگار در زمان رخ دادن اتفاقات لحظهای حضور دارد و آن لحظه است که باعث تأثیرگذاری کار او میشود، وگرنه در روز میلیونها عکس و فیلم آپلود میشود که کاربران فضای مجازی شاید حتی آن عکسها را باز نکنند؛ چون ارزش خبری ندارند.»
سعیدی میافزاید: «ولی ما به عنوان یک عکاس خبری و مستند برای اینکه قصد اطلاعرسانی و آگاهی دادن به مردم را داریم، هر چیزی را منتشر نمیکنیم مگر اینکه بدانیم تأثیرگذاری خواهد داشت و از لحاظ هنر عکاسی، حرفی در سطح قابل قبولی باشد.»
او درباره تاثیر کرونا بر آینده عکاسی میگوید: «این بحران در همه چیز تأثیرگذار است، در عکاسی نیز تأثیرگذار خواهد بود. برای خود من نیز این سوال همیشه مطرح بوده که چه خواهد شد؟ در هنر عکاسی نیز یکی از ضررها از جنبه اقتصادی خواهد بود؛ زیرا وقتی پول به گردش نیفتد همه اقشار جامعه ضربه خواهند خورد. ولی بعد مثبت این اتفاق خلق اثر هنری جدید عکاسان و فرصتی است که برای پرداختن به موضوعات پیرامون آن به وجود میآورد.»
مجید سعیدی، عکاس مستند، درباره تجربیات عکاسی در دوران کرونا که با دوربین گوشی همراهش به ثبت رسانده است، میگوید: «کرونا یک اتفاق معمولی نیست؛ کل دنیا با آن درگیر هستند. این بیماری شیوه زندگی مردم را تغییر داده و جان انسانها را به خطر انداخته است. این اتفاق باعث تغییر نوع نگاه به خانه و هنر شده است و انسانها در این دوره از زندگی خود محک بزرگی خوردهاند.»
در ادامه صحبتهای سعیدی که عنوان کرد «شیوع کرونا جان انسانها را به خطر انداخته است»، این مسئله توجهمان را جلب میکند که عکاسی از کرونا همانند سایر بحرانها نیست و عکاس میتواند جزئی از بحران باشد؛ او درباره این مساله توضیح میدهد: «از آنجا که در سالهای کاری خود با بحرانهای مختلف مانند جنگها، سر و کار داشتهام، مرگ برایم موضوع هراسانگیزی نیست؛ البته این بیماری در اوایل شیوع برایم ناشناخته بود و من هم در دل ماجرا وارد نمیشدم؛ با وجود اینکه از رسانههای بزرگ نیز پیشنهادهای کاری داشتم. ولی پس از گذشت یک ماه به استان مازندران برای دیدن خانوادهام رفتم. این استان یکی از نقاط قرمز بود؛ به همین جهت تصمیم گرفتم مجموعهای را درباره کرونا کار کنم که البته پروژه کوچکی بود.»
از این عکاس سوال میکنیم که شیوع بیماری در روستاها را به چه صورت دیده است؟ او پاسخ میدهد: «مردم روستاها خیلی بیماری را جدی نمیگیرند؛ زیرا با توجه به شرایط حاکم در چنین فضاهایی، پذیرفتن تغییر دادن رویه زندگی خود به خاطر ویروسی مانند کرونا کار سختتری است؛ مثلا در یکی از روستاها دیدم که خانواده یکی از افرادی که از بین رفته بود، این واقعیت را که دلیل از دست دادن عزیزشان، کرونا بوده است را نمیپذیرفتند و قبول نمیکردند که نباید مراسم خاکسپاری داشته باشند.»
او ادامه میدهد: «البته تعداد افرادی که جان خود را در روستاها از دست دادند، کمتر بود؛ زیرا پیک اصلی بیماری در شهر بود و روستاییها رفتوآمد کمتری به شهر داشتند، ولی هر کسی که به شهر رفته بود ویروس را با خود به روستا برده و به دیگران منتقل کرده بود؛ البته این بیماری هنوز هم در جریان است ولی گویا مردم راحتتر با بیماری برخورد میکنند؛ زیرا وقتی که مدام قرار باشد عاملی به شما آسیب بزند ولی همواره خودش را نشان ندهد، در نتیجه آن را دست کم خواهید گرفت. دست کم گرفتن این بیماری نیز با توجه به آمارهایی که اعلام میشود، ممکن است کشور را با بحران بدتری از بحران اولیه رو بهرو کند.»
نگاهم به افراد جهادی تغییر کرد
این عکاس در توضیح بیشتر تجربه عکاسی خود از شیوع کرونا، میگوید: «در پروژهای که در مازندران داشتم، نگاهم به افراد جهادی تغییر کرد و افراد فوقالعاده خوب و از خود گذشتهای را ملاقات کردم. مردم عادی و جهادی در جریان اتفاقی که در کشور ما در حال رخ دادن است، فوقالعاده عمل کردند و یکی از دلایلی که کشور خیلی سریع از مرحله اوج گذشت، حضور افراد داوطلب بود؛ زیرا شروع به تولید ماسک، ضد عفونی کردن معابر، کفن و دفن اموات، کمک به کادر پزشکی و ... کردند.»
او ادامه میدهد: «چند بار به همراه نیروهای داوطلب برای عکاسی از ضد عفونی کردن مکانهای مختلف رفتم که بین آنها افراد مختلفی مانند مهندس، کارخانهدار و ... حضور داشت. دولت باید قدر این افراد را بداند. اینها نیز مانند همان افراد جهادی هستند که به صورت خودجوش کمک میکنند و همه به یک هدف یعنی ایران آباد فکر میکنند.»
در پاسخ به این پرسش که «چرا از خاکسپاری قربانیان کرونا عکس گرفتید؟»، سعیدی توضیح میدهد: «تمام دنیا با تصاویر کرونا درگیر هستند و تصاویر فضای بیمارستانی در همه جای دنیا به ثبت رسیده است. اگر بخواهیم به عنوان عکاس با عکاسان کشورهای دیگر رقابت کنیم، باید تصاویری داشته باشیم که دیگر عکاسان ندارند؛ درواقع باید به نکاتی بپردازیم که کمتر به آنها پرداخته شده است. از طرفی مراسم کفن و دفن ما با کشورهای دیگر متفاوت است؛ زیرا ما نماز میخوانیم، میت را غسل میدهیم، کفن میکنیم، اقوام میآیند و گریه و زاری و خداحافظی میکنند. این اتفاق در سایر کشورها که اکثرا مسلمان نیستند، کمتر دیده میشود و نایاب است؛ به همین دلیل در این مدت تنها موضوعی که مرا به خود جذب کرد و حاضر بودم به خاطر آن ریسک کنم و به دل خطر بروم، مراسم کفن و دفن بود. در نتیجه تصاویری ثبت کردم که در کل دنیا بازتاب گستردهای داشت، مخصوصا عکسی که سنگ قبر را میگذارند و خانواده متوفی از فاصله دوری ایستادهاند و منظره را نظاره میکنند.»
عکس مردم عادی میتواند دنیا را تکان دهد
مجیدی همچنین درباره ثبت وقایع از بحرانها توسط مردم عادی اظهار میکند: «اینکه مردم عادی از اتفاقات پیش روی خود فیلم و عکس میگیرند اتفاقی مثبت و کمک بزرگی به عکاسان خبری و یا مستند است؛ زیرا وقتی که در اخبار جا میمانیم کسانی هستند که به گردش اخبار کمک میکنند. البته شاید یکی از پربینندهترین بخشهای اخبار ایران یا خارج از کشور نیز بخش عکس و فیلمهای شهروند خبرنگار باشد.»
او ادامه میدهد: «گاهی تصاویر یا فیلمهایی که مردم عادی به ثبت میرسانند، میتواند دنیا را تکان دهند و اتفاقات بزرگی را رقم زده بزنند؛ مانند اتفاقی که در امریکا برای جورج فلوید سیاهپوست افتاد.»
این عکاس همچنین تصاویری که توسط مردم عادی به ثبت میرسند را با عکسهای حرفهای مقایسه میکند و میگوید: «تصاویری که شهروندان ثبت میکنند به مراتب قدرت بیشتری دارند؛ چون عکاس خبری درصد کوچکی از جامعه را تشکیل میدهد. ولی مثلا جایی که قرار است یک جانباخته کرونا به خاک سپرده شود، عکاس حرفهای به خاطر تخصص و تجربهای که در کار دارد، برای ثبت آن عکس در محل حضور پیدا میکند؛ گرچه که شاید گذر شهروند خبرنگار به آنجا نیفتد یا اصلا اجازه ورود به آن مکان را نداشته باشد. البته باید در نظر گرفت که شهروند خبرنگار در زمان رخ دادن اتفاقات لحظهای حضور دارد و آن لحظه است که باعث تأثیرگذاری کار او میشود، وگرنه در روز میلیونها عکس و فیلم آپلود میشود که کاربران فضای مجازی شاید حتی آن عکسها را باز نکنند؛ چون ارزش خبری ندارند.»
سعیدی میافزاید: «ولی ما به عنوان یک عکاس خبری و مستند برای اینکه قصد اطلاعرسانی و آگاهی دادن به مردم را داریم، هر چیزی را منتشر نمیکنیم مگر اینکه بدانیم تأثیرگذاری خواهد داشت و از لحاظ هنر عکاسی، حرفی در سطح قابل قبولی باشد.»
او درباره تاثیر کرونا بر آینده عکاسی میگوید: «این بحران در همه چیز تأثیرگذار است، در عکاسی نیز تأثیرگذار خواهد بود. برای خود من نیز این سوال همیشه مطرح بوده که چه خواهد شد؟ در هنر عکاسی نیز یکی از ضررها از جنبه اقتصادی خواهد بود؛ زیرا وقتی پول به گردش نیفتد همه اقشار جامعه ضربه خواهند خورد. ولی بعد مثبت این اتفاق خلق اثر هنری جدید عکاسان و فرصتی است که برای پرداختن به موضوعات پیرامون آن به وجود میآورد.»