ساده‌اندیشی است که اگر خیزش و قیام بی سابقه مردم آمریکا و همراهی سایر ملل غربی را در قتل جرج فلوید منحصر و محدود ببینیم.
به گزارش فارس این قتل ظالمانه فقط جرقه‌ای بر انبار باروت بی عدالتی است که حکایت از عمق بی هویتی در غرب دارد، چنانچه شاهدیم در لابلای اظهارات چند روز اخیر رجال نسبتا" عاقل غربی هم به این حقیقت اعتراف شده است!
خداوند متعال بعنوان خالق انسان اهدافی متعالی درخلقت دارد و برای نیل به این اهداف مقدس و سعادت بشر، برنامه دقیق و جامعی ارائه کرده.
برای پروژه هدایت انسان ۱۲۴ هزار پیامبر مبعوث شده اند، این پیامبران الهی بتدریج و متناسب با رشد نبوغ عقلانی بشر آمدند، حوزه هدایت و ماموریت برخی فقط در محدوده خانواده، برخی در محدوده طایفه، برخی در محدوده منطقه‌ای و برخی دیگر در گستره کل عالم بشریت بود، هر کدام از این بزرگواران در مقطع تاریخی خاصی و با شرایط و اقتضائات خاصی برای هدایت و سعادت بشر مجاهدت کردند، محصول مجاهدت این انبیاء بستری برای شریعت الهی فراهم آورد که انبیاء اولوالعزم الهی هدایت را در قالب شریعت بر آن بستر تدوین و مستقر کردند.
به تدریج و با رشد عقلانی بشر، شریعت الهی کامل شد و متناسب با همه نیاز‌های انسان توسعه یافت، و با بعثت پیامبر اسلام (ص) نسخه هدایت و سعادت بشر کامل شد و بوسیله ائمه هُدای علیهم السلام این نسخه ضمانت و از تحریف مصون شد. اما طواغیت زمان همواره از تبعیت شریعت الهی سر باز زدند، بویژه قوم بنی اسرائیل و در مقطع رسالت حضرت موسی (ع) همواره مسیر انحراف را پیمودند و برای کامیابی و پیش برد اهداف شوم خود دست به تحریف شریعت زدند، این داستان غم انگیز در بخشی از پیروان حضرت مسیح (ع) هم تداوم پیدا کرد و تحریف دین برای ادامه انحراف بشر به اوج خود رسید، بگونه‌ای که از تورات واقعی تقریبا" چیزی باقی نمانده است، شاهد و مصداق غیر قابل انکار قصّه تلخ تحریف انجیل هم این است که امروز در دنیای مسیحیت رسما" بیش از ۴ انجیل با محتوای کاملا" متفاوت وجود دارد.
در ادامه‌ی داستان غم انگیز سرکشی طواغیت، بزرگان مسیحیت تحریف شده، و اربابان کلیسا برای ادامه حیات خود و رونق دُکان کلیسا چاره‌ای جز معامله نداشتند و بدین سان با صاحبان قدرت یعنی حاکمان و صاحبان ثروت یعنی فئودال‌ها پیوند خوردند و مثلث زَر و زور و توجیه دینی شکل گرفت و در اصل ثروت فئودال‌ها و زور پادشاهان و توجیه دینی کلیسا، بشریت را بویژه در غرب به بند کشید و این اسارت بیش از ۱۰۰۰ سال به طول انجامید که از این دوران در تاریخ با عنوان قرون وسطی یاد می‌شود.
بشریت در بند مانند امروز قیام کردند و قیامشان هم بحق و بجا بود و زنجیر ِاین مثلث را بدرستی پاره کردند، اما بجای بازگشت به خدا محوری و پذیرش ولایت الهی به دام انسان محوری افتادند.
انسان محوری یا همان اومانیسم در قاب ایسم‌های مختلف قریب به پانصد سال است بشریت بی هویت را درغرب و بخشی از شرق سرگردان کرده و امروز کفگیر همه‌ی ایسم‌ها به ته دیگ خورده باثبت این همه جنایت وخون ریزی وبی عدالتی چنین فرجامی را رقم زده است!
قیام امروز مردم آمریکا و غرب هم ضروری و هم اجتناب ناپذیر است، اما بیم گرفتار شدن بیداری ملتها در دامهای جدید شیاطین نگرانی مضاعف عُقلای عالم است!
انشاالله عُقلای عالم بویژه اندیشمندان جهان اسلام دراین پیچ تاریخی ایفای نقش کنند و با ارائه الگوی مناسب بشریت را از گمراهی مجدد دردام پرهزینه انحراف مددی برسانند!
