تقریبا هیچ پیادهرویی نیست که از شر موتورسوارها در امان باشد! این را وقتی بیشتر متوجه میشوید که هر روز عابرپیاده باشید و چارهای جز تردد در پیادهروها نداشته باشید. در چنین احوالاتی سلامتی و جان شهروندان پیاده بهطور جدی در خطر است؛ شما جرات نمیکنید چند دقیقه در آرامش و امنیت در پیادهرو تردد کنید. این وضعیت برای زنان، کودکان، افراد کمتوان و سالمند به مراتب خطرناکتر است. کار تا جایی پیش رفتهاست که متاسفانه دیگر حرکت موتورسوارها در پیادهروها به امری معمولی و مرسوم تبدیل شده! شما تا کنون چند رسانه، روزنامهنگار، جامعهشناس یا فعال حوزه شهروندی را دیدهاید که درباره این موضوع مهم و عمومی موضعگیری کرده باشد؟
به گزارش فرارو در برخی مواقع حتی برخی موتورسوارها طلبکارانه از پیادهها توقع دارند مسیر را برای عبور آنها در پیادهرو باز بگذارند! و اینها در حالی است که دیگر مدتهاست حتی شاهد ممانعت یا برخورد حداقلی پلیس راهور با تخلفات موتورسوارها در پیاده روها نیستیم! بارها شاهد بودهام که موتورسوارها در پیادهروها تردد میکنند و ویراژ میدهند در حالی که پلیس راهور در چند متری یا حتی چند قدمی آنها حضور دارد و واکنشی نشان نمیدهد!
سردار سیدکمال هادیانفر در مراسم تودیع و معارفه روسای جدید و قدیم پلیس راهور تهران بزرگ، گفتهاست: ما باید به رعایت حق تقدم با اولویت عابران پیاده برسیم و به سمت جریمه کردن افراد برویم. در هیمن راستا سامانهای طراحی کردهایم؛ کد ملی و چهره افراد را هم داریم که میتوان تطبیق داد و جریمه کرد. اگر عابر پیاده تخلف کرد، میتوان با این شیوه او را جریمه کرد.
واقعا اگر قرار باشد اولویتهایی برای پلیس راهور تعریف کرد کدامیک در اولویت است؟ مواجهه با جولان موتورسوارها در پیادهروها، که امان عابران را بریده است، یا طرح مذکور؟ مهتر از همه اینکه چرا پلیس راهور در عمل، برخورد جدی و فرهنگسازانهای با موتورسواری در پیادهروها ندارد؟ چرا شهرداری در زمینه طراحی و ساخت پیادهروها به بازدارندگی از ورود موتورسوارها به حریم عابر پیاده در پیادهروهای سکوت کردهاست؟ آیا بهتر نیست پلیس راهور از تجربه خوب فرهنگسازی در زمینه بستن کمربند خودروسوارها استفاده کند و با سیاستگزاری، جدیت و جریمه و شدت عمل، درباره موتورسواری نکردن در پیادهروها، فرهنگسازی کند؟
اگر با کمبود یا ناکافی بودن قوانین و مقررات یا با کمبود نیروی راهور در این زمینه مواجهیم چرا تاکنون اقدامی نشدهاست؟ ـ اگرچه کمبود نیروی انسانی نمیتواند دلیل قانعکنندهای برای این کمکاری باشد، زیرا با امکانات تکنولوژیکی (دوربینهای هوشمند)، برخوردهای جدی (جریمه و ...)، ممارست، آموزشها و هشدارهای رسانهای و ... میتوان ظرف مدتی در این زمینه فرهنگسازی کرد ـ همانگونه که چنین نحوه مواجهای در تغییر الگوی رفتاری شهروندان برای بستن کمربند ایمنی موثر بود و میتوان آن را تجربهای موفق دانست.