علیرضا منصوریان یکی از مربیانی بود که خیلی زود وارد فوتبال شد و نتایج خوبی با تیم هایش گرفت. پس از دستیاری در استقلال و تیم ملی در دوران کیروش، او به تیم ملی امید رفت و اگر اتفاق عجیب دو کارته بودن کمال کامیابی نیا در بازی مقابل عراق رخ نمی داد، شاید منصوریان الان تنها مربی ایران پس از انقلاب اسلامی بود که موفق شده بود با تیم امید به المپیک صعود کند. منصوریان پس از تیم ملی امید دو فصل در نفت تهران بود نتایج خیلی خوبی با این تیم گرفت. او حتی در لیگ پانزدهم موفق شد پرسپولیس برانکو که برای قهرمانی می جنگید را در استادیوم آزادی و مقابل 100هزار تماشاگر شکست دهد تا قهرمانی را از سرخپوشان بگیرد. همین نتایج کافی بود تا منصوریان خیلی زود به نیمکت استقلال برسد. منصوریان در استقلال هم دوران پر فراز و نشیبی داشت. او در فصل اول حضورش ستاره های خوبی همچون کاوه رضایی، بختیار رحمانی و... به خدمت گرفت و حتی موفق شد پس از چند سال استقلال را در دربی پیروز کند. با علیرضا منصوریان درباره اتفاقات استقلال، تیم ملی و ... صحبت کردیم که در ادامه می خوانید.او چند روز قبل مهمان موسسه خبر بود.
از روزی که به وزارت ورزش رفتید و به عنوان سرمربی استقلال انتخاب شدید شروع می کنیم. شما با انگیزه زیادی به نیمکت استقلال رسیدید و حتی هواداران هم برای شما روزشمار گذاشته بودند.
اولین روزی که سر تمرین استقلال آمدم را هرگز فراموش نمیکنم. فضا برایم فوق العاده سنگین بود. شما تصور کنید که از ۱۱ بازیکن اصلی، حداقل ۹ نفر یا ملیپوش بودند یا سابقه حضور در تیم ملی را داشتند. انگار داشتم خواب می دیدم. همیشه این روزها در ذهنم تصور می کردم و خودم را برای آن روز آماده می کردم اما اصلا تصور نمی کردم انقدر روز سختی باشد.
شنیده بودیم که برای آن روز با امیر قلعه نویی هم هماهنگ کرده بودید.
بله درست است. با امیر قلعهنویی برای رفتن سر تمرین هماهنگ کردم و البته در اولین جلسه، جواد زرینچه هم کنارم بود. حضور این دو نفر واقعاً برایم قوت قلب شد. اتفاقاً هر دو نفر مصاحبه کرده و از من تعریف کردند، حتی بحث بر سر این بود که زوج زرینچه- منصوریان تشکیل شود تا خاطرات بازی کردن آقاجواد در کنار مجید نامجومطلق دوباره برای هواداران تکرار شود، اما شرایط تاکتیکی استقلال به گونهای پیش رفت که با زرینچه زوج نشدم.
شما در آن فصل بازیکنان زیاد و مطرحی را جذب کردید و حتی در آستانه بستن قرارداد با بیرانوند و وحید امیری بودید.
من با هر سه بازیکن در نفت کار کرده بودم و به جرات می توانم بگویم جز بهترین بازیکنانم بودند. صادقانه بگویم وحید امیری آن زمانی که بازیکن نفت بود، نه آبی بود و نه قرمز. بچه بسیار خوب و استثنایی است ولی از نفت پول خوبی نگرفته بود و به من گفت: علیآقا! پول برایم خیلی مهم است. واقعیت این بود که ما نمیتوانستیم در استقلال پولی را که پرسپولیس به او میپرداخت، بپردازیم. درباره بیرانوند هم بسیار علاقه مند بودم او را به استقلال بیاورم اما حضور رحمتی باعث شد تا علیرضا به پرسپولیس برود و خدا رو شکر خیلی هم خوب درخشید.
در آن زمان به دنبال جذب سیدجلال هم بودید؟
این را قبلا گفتم الان هم می گویم، من نگذاشتم سیدجلال حسینی استقلالی شود. سیدجلال بازیکن بسیار فوق العاده ای است و آرزوی هر مربی است که با او کار کند اما سیدجلال یک پرسپولیسی اصیل بود ولی، چون این تیم را از دست داده بود، از روی عصبانیت و لجبازی با برانکو میخواست در سال ۹۴ همان کاری را بکند که علی انصاریان در سال ۸۵ انجام داد.
شما چه حرفی به حسینی زدید که استقلالی نشد؟
من که آن زمان سرمربی نفت بودم به حسینی گفتم: جلالجان، دوران فوتبال یک روز تمام میشود و باید دست بچهات را بگیری و در خیابان راه بروی بنابراین فقط با یک تیم باش. بیا و این فصل در نفت بازی کن، حتی اگر استقلال ۳ برابر دستمزد هم میدهد، به آنجا نرو. به نفت بیا و شاید فصل آینده بتوانی دوباره به پرسپولیس برگردی. اتفاقاً همینطور هم شد و از وقتی سیدجلال حسینی به پرسپولیس برگشت، این تیم سه قهرمانی متوالی کسب کرده است.
شما نتایج خوبی در استقلال گرفتید. دربی را بردید و در آسیا هم نتایج قابل قبولی گرفته بودید. به نظرتان کدام بازی بیشتر به شما چسبید؟
پیروزی مقابل السد قطر و برتری در شهرآورد سال ۹۵ بهترین روزهای مربیگری من در استقلال بود که اتفاقاً هر دو مسابقه نیز بهمنماه آن سال برگزار شد. پیش از آغاز فصل قول قهرمانی نداده بودم، اما تأکید داشتم پرسپولیس را میبریم. خوشحالم که به قولی که داده بودم، عمل کردم. السد قطر را هم در حالی بردیم که ژاوی را در اختیار داشت. بازیکنی که تا چند ماه قبل از آن بازی در بارسلونا توپ میزد.
شما اما بازی بد هم داشتید. بازی مقابل العین. خیلی ها معتقد بودند شما باید بعد از آن بازی استعفا می دادید
اگر زمان به عقب بازگردد، باز هم پس از شکست سنگین مقابل العین امارات از سمت خودم کنارهگیری نمیکردم. آرسن ونگر در خاطرات خودش میگوید: پیروزیها و شکستهای سنگین برای هر مربی درس هستند. او باید تلاش کند تا بردهای پرگلش بیشتر شده و شکستهای سنگینش کمتر شود. شما وقتی فوتبالیست هستید در واقع یک نفر از ۱۱ نفر تلقی میشوید و بار شکست میان همه نفرات تقسیم میشود ولی وقتی سرمربی باشید تحت هر شرایطی باید همیشه خودتان جوابگوی ناکامیها باشید.
شما مدتی قبل پدرتان را از دست دادید. آن بزرگوار هم استقلالی بودند.
وقتی پدرم به رحمت خدا رفت، احساس کردم ستون خانواده را از دست دادهام. پدرم یک استقلالی اصیل بود و اصلاً ما را قبول نداشت! همه عشقش بازیکنان دهه ۵۰ استقلال بودند. غلامحسین مظلومی، ایرج داناییفرد، حسن نظری، حسن روشن، علی جباری و...
یکی از عکس های معروف شما، عکسی است که در کنار پدرتان در تمرین استقلال گرفته اید
ایشان هیچ وقت سر تمرین استقلال نمیآمد ولی آن اوایل که سرمربی استقلال شده بودم، ناگهان یک روز خودش را سر تمرین رساند و دید که هواداران دارند مرا تشویق میکنند. شاید باورتان نشود ولی فکر میکنم پس از ازدواج و تولد فرزندانش، آن روز بهترین روز زندگی پدرم بود و لبخندی بر لبانش داشت که هرگز فراموش نمیکنم. من خودم ترسیده بودم و به اطرافیانم گفتم: حاجی را بگیرید. این بنده خدا قلبش را جراحی کرده و میترسم الان سکته کند. تماشاگران هم فهمیدند که پدرم آمده حسابی تشویقش کردند. یک روز به یاد ماندنی شد. وقتی از او پرسیدم جو چطور بود، لبخندی زد و گفت: علیجان، کیف کردم.
این روزها استقلال با فرهاد مجیدی نتایج خوبی گرفته است و هواداران هم به آینده این تیم امیدوار هستند. شما توصیه ای به مجیدی دارید؟
فرهاد یکی از سرمایه های باشگاه است و به نظرم پتانسیل موفقیت در این تیم را دارد. هم روی سکوها محبوب است و هم بازیکنان او را قبول دارند. من به فرهاد مجیدی اکیداً توصیه میکنم که هرگز به عقب نگاه نکند و اصلاً توجه نداشته باشد که چه کسی در موردش چه چیزهایی میگوید. استقلال تیم فوق العاده خوبی دارد که میتواند با تلاش و تمرکز بالای کادر فنیاش موفق شود ولی اگر فرهاد حواسش را به اطراف و حرف دیگران معطوف کند، آن وقت آب از دستش میریزد و دیگر نمیتوان آن را جمع کرد.
شما با کارلوس کیروش کار کردید و یکی از موافقان او بودید. به نظر شما کی روش چقدر در فوتبال ما تاثیر گذاشت؟
نمی دانم چطور بعضی ها به خودشان اجازه می دهند به کارنامه کی روش در فوتبال ایران ایرادی بگیرند. کارنامه کارلوس کیروش در فوتبال ایران کاملاً درخشان است. دو بار حضور مقتدرانه و متوالی در جام جهانی که البته مرتبه دوم آن در حالی رقم خورد که ما در میان تیمهای صعودکننده صاحب بهترین خط دفاعی شدیم. در جام ملتهای آسیا هم پس از سالها به نیمه نهایی رسیدیم، اما اشتباه بازیکنان حاصل زحمات کیروش را در آنجا بر باد داد.
بسیاری می گویند او برای فوتبال ما آورده ای نداشته است؟
باید از این دوستان پرسید منظورشان از آورده چیست؟ وقتی مسی در سال 2014 در دقیقه 93 پس از گلزنی به ایران آنطور خوشحالی می کند، وقتی یاران کریس رونالدو با خوش شانسی در مقابل ما توانستند از گروه صعود کنند و اسپانیا با آن همه ستاره مقابل ما زمین گیر شده بود. شاید برایتان عجیب باشد، اما گلی که اسپانیا به ما زد یکی از بهترین لحظات زندگی من بود! بابت گل خوردن تیم ملی فوق العاده ناراحت بودم، اما وقتی میدیدم ترکیبی از بهترین بازیکنان رئالمادرید، اتلتیکومادرید و بارسلونا برای باز کردن دروازه ایران و عبور از لایههای دفاعی که توسط کارلوس کیروش چیده شده تا این حد خوشحال هستند و گلزنی به ایران بینهایت برایشان مهم شده، احساس غرور میکردم.