مدیا وار (Media War) از جمله کاربردیترین ابزار فشار در عرصه بین الملل است که سابقه استفاده از آن به دوران جنگ سرد و تنازع کشورهای بلوک غرب علیه اتحاد جماهیر شوروی باز میگردد. با رخداد انقلاب اسلامی و انحلال شوروی سابق در اواخر قرن بیستم، این شگرد امتحان پس داده، اینبار علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران امتحان شد که رهبر فرزانه انقلاب عمدتاً از آن با مسمای «جنگ نرم» نام میبرند. بر طبق آمار رسمی، وجود بیش از ۳۰۰ شبکه ماهوارهای فارسی زبان اپوزیسیون که عمدتاً از سوی کشورهای غربی و حتی شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس پشتیبانی مالی میشوند، نشان از تمرکز بیش از پیش دشمنان و ضدانقلاب خارجنشین، برای اقدام علیه منافع و امنیت ملی ایران اسلامی دارد. از آنجا که قدم نخست در مواجهه با هر خصمی، شناخت دقیق از او یا به عبارت بهتر «دشمنشناسی» است، قصد داریم تا سلسله نوشتارهایی تحت عنوان «راپورتچی صراط» به معرفی عناصر وطنفروش و مزدور شاغل در شبکههای اپوزیسیون فارسی زبان پرداخته و وجوه آشکار و پنهان زندگی این خائنان خودفروخته را مرور کنیم:
* معصومه علینژاد قمی معروف به «مسیح علینژاد» در بیستم شهریور ماه، سال ۱۳۵۵ در قمیکلای بابل متولد شد. فرزند پنجم خانواده است و دو برادر و دو خواهر دیگر دارد. پدرش کشاورز و دستفروش و مادرش خیاط بوده است. علینژاد دو بار ازدواج کرده است که از ازدواج اولش فرزند پسری به نام پویان دارد. او برای دومین مرتبه در سپتامبر سال ۲۰۱۴ با کامبیز فروهر خبرنگار ارشد بلومبرگ ازدواج کرد و در حال حاضر ساکن نیویورک است.
علی نژاد خبرنگاری را از سال ۱۳۷۸ با روزنامهی «همبستگی» آغاز کرد و بعد از آن خبرنگار پارلمانی خبرگزاری «ایلنا» در مجلس ششم بود. او همچنین در روزنامههای شرق، بهار، هممیهن و اعتماد ملی هم فعالیت داشته است. علینژاد در مجلس شورای اسلامی ششم و هفتم خبرنگار پارلمانی بود.
او در سال ۱۳۸۸ به بهانه ادامه تحصیل راهی انگلستان شد و در آنجا با گروههای مختلفی آشنا شد و دیگر به ایران بازنگشت. در تابستان ۱۳۸۸، علینژاد مدتی را در ایالات متحده آمریکا به سر برد و تلاش کرد با باراک اوباما مصاحبه کند، ولی با وجودی که ویزای آمریکا به منظور مصاحبه با اوباما به او داده شده بود، تا زمان پایان مهلت ویزایش، موافقت دولت آمریکا با درخواست مصاحبه نهایی نشد و علینژاد به انگلستان برگشت. وی از دانشگاه Oxford Brookes مدرک رسانه و ارتباطات را دریافت نموده است.
در مدت حضور در آمریکا، علینژاد در چند جا در جمع ایرانیان معترض حاضر شد و از جمله در روز ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۹ در سانفرانسیسکو سخنرانی کرد و از جمله خطاب به حاکمیت ایران گفت «سی سال ما لرزیدیم، اینک شما بلرزید». او در ۲۹ اوت ۲۰۰۹ نیز مصاحبهای با صدای آمریکا انجام داد که به همراه قطعاتی از کارهای ویدیویی علینژاد با عنوان «یک توفان هوای تازه» پخش شد.
مسیح علینژاد در اردیبهشت ۱۳۹۳ صفحه آزادی یواشکی زنان در ایران را در فیسبوک راهاندازی کرد که در آن زنان ایرانی عکسهایی از خودشان را منتشر کرده و دربارهی تجربههایشان از نبود آزادی پوشش برای زنان ایرانی و آرزوها و خواستههایشان در این مورد حرف میزنند. نامبرده از ابتدای سال ۱۳۹۶ نیز کمپینی با عنوان «چهارشنبههای سفید» راه اندازی کرد که زنان با پوشش سفید در معابر حاضر شوند و با اینکار به حجاب اجباری اعتراض نمایند. این درحالیست که برای پیش بردن چنین پروژه هایی، مطابق اطلاعات منتشر شده در سایت insidegov.com مسیح علینژاد بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ سه قرارداد چندصد هزار دلاری با «شورای مدیران خبررسانی» (مشهور به «BBG») وابسته به دولت آمریکا منعقد کرده است. نامبرده همکاریهای بسیاری با شبکههای ضدانقلاب همچون ایران اینترنشنال و من و تو در لندن دارد و برنامه هفتگی تبلت را نیز برای صدای آمریکا اجرا میکند.
گفته میشود نامبرده در سال ۲۰۱۴ در لندن پس از مصرف قرصهای روانگردان مورد تجاوز گروهی سه مرد قرار گرفته به نحوی که پسرش «پویان» نیز شاهد تعرض به مادرش بوده است!
+ در جمع بندی نهایی و تحلیل کلی از وی میتوان گفت، به جهت تحمل حقارتهای متعدد و ناکامیهای بسیار در دوران زندگی در ایران، از شمایل ظاهری و عقلی یک انسان سالم برخوردار نیست! در عین حال بسیار خودشیفته است و سعی در عرضه خود بعنوان نفر اول رسانهای به هر قیمت دارد. این روحیه خودشیفتگی، اما چه در زمان حضورش در ایران –از فعالیتهای غیرعقلانی و شاذ در هنگام حضور در مجلس بعنوان خبرنگار گرفته تا آوازهخوانی در پیشگاه سید محمد خاتمی- و چه در زمان فرار از کشور، بطور کامل مشهود میباشد.
در عین حال زیاده طلبی او موجبات اعتراض بسیاری از همقطاران اپوزیسیون او را فراهم نموده بنحوی که هر ایده جدید علیه جمهوری اسلامی را حاصل فکر و استعداد خود میداند! بعنوان نمونه اگرچه هشتگ «برقص تا برقصیم» پس از دستگیری «مائده هژبری» در توئیتر علیه نظام، ترند شد، اما چند روز بعد مسیح علی نژاد، با انتشار مطلبی با همین هشتگ، خود را مبدع آن دانست و وقتی با اعتراضات بسیار مواجه شد، ادعای خود را پس گرفت و آن مطلب را حذف نمود!
در اوایل حضورش در خارج از کشور، سعی داشت با ساخت مستندهایی نظیر «۸۸» برای شبکه من و تو و فعالیتهای سیاسی از این دست، نامی برای خود در عرصه سیاسی علیه جمهوری اسلامی دست و پا کند؛ اما ضعف شدید این تحرکات و عدم همراهی مخاطبان با این نوع برنامه سازی موجب شد تا نامبرده تغییر رویکرد داده و با سرمایه گذاری بر حوزه زنان و مقولات فرهنگی، شانس خود را در این زمینه امتحان کند.
* معصومه علینژاد قمی معروف به «مسیح علینژاد» در بیستم شهریور ماه، سال ۱۳۵۵ در قمیکلای بابل متولد شد. فرزند پنجم خانواده است و دو برادر و دو خواهر دیگر دارد. پدرش کشاورز و دستفروش و مادرش خیاط بوده است. علینژاد دو بار ازدواج کرده است که از ازدواج اولش فرزند پسری به نام پویان دارد. او برای دومین مرتبه در سپتامبر سال ۲۰۱۴ با کامبیز فروهر خبرنگار ارشد بلومبرگ ازدواج کرد و در حال حاضر ساکن نیویورک است.
علی نژاد خبرنگاری را از سال ۱۳۷۸ با روزنامهی «همبستگی» آغاز کرد و بعد از آن خبرنگار پارلمانی خبرگزاری «ایلنا» در مجلس ششم بود. او همچنین در روزنامههای شرق، بهار، هممیهن و اعتماد ملی هم فعالیت داشته است. علینژاد در مجلس شورای اسلامی ششم و هفتم خبرنگار پارلمانی بود.
او در سال ۱۳۸۸ به بهانه ادامه تحصیل راهی انگلستان شد و در آنجا با گروههای مختلفی آشنا شد و دیگر به ایران بازنگشت. در تابستان ۱۳۸۸، علینژاد مدتی را در ایالات متحده آمریکا به سر برد و تلاش کرد با باراک اوباما مصاحبه کند، ولی با وجودی که ویزای آمریکا به منظور مصاحبه با اوباما به او داده شده بود، تا زمان پایان مهلت ویزایش، موافقت دولت آمریکا با درخواست مصاحبه نهایی نشد و علینژاد به انگلستان برگشت. وی از دانشگاه Oxford Brookes مدرک رسانه و ارتباطات را دریافت نموده است.
در مدت حضور در آمریکا، علینژاد در چند جا در جمع ایرانیان معترض حاضر شد و از جمله در روز ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۹ در سانفرانسیسکو سخنرانی کرد و از جمله خطاب به حاکمیت ایران گفت «سی سال ما لرزیدیم، اینک شما بلرزید». او در ۲۹ اوت ۲۰۰۹ نیز مصاحبهای با صدای آمریکا انجام داد که به همراه قطعاتی از کارهای ویدیویی علینژاد با عنوان «یک توفان هوای تازه» پخش شد.
مسیح علینژاد در اردیبهشت ۱۳۹۳ صفحه آزادی یواشکی زنان در ایران را در فیسبوک راهاندازی کرد که در آن زنان ایرانی عکسهایی از خودشان را منتشر کرده و دربارهی تجربههایشان از نبود آزادی پوشش برای زنان ایرانی و آرزوها و خواستههایشان در این مورد حرف میزنند. نامبرده از ابتدای سال ۱۳۹۶ نیز کمپینی با عنوان «چهارشنبههای سفید» راه اندازی کرد که زنان با پوشش سفید در معابر حاضر شوند و با اینکار به حجاب اجباری اعتراض نمایند. این درحالیست که برای پیش بردن چنین پروژه هایی، مطابق اطلاعات منتشر شده در سایت insidegov.com مسیح علینژاد بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ سه قرارداد چندصد هزار دلاری با «شورای مدیران خبررسانی» (مشهور به «BBG») وابسته به دولت آمریکا منعقد کرده است. نامبرده همکاریهای بسیاری با شبکههای ضدانقلاب همچون ایران اینترنشنال و من و تو در لندن دارد و برنامه هفتگی تبلت را نیز برای صدای آمریکا اجرا میکند.
گفته میشود نامبرده در سال ۲۰۱۴ در لندن پس از مصرف قرصهای روانگردان مورد تجاوز گروهی سه مرد قرار گرفته به نحوی که پسرش «پویان» نیز شاهد تعرض به مادرش بوده است!
+ در جمع بندی نهایی و تحلیل کلی از وی میتوان گفت، به جهت تحمل حقارتهای متعدد و ناکامیهای بسیار در دوران زندگی در ایران، از شمایل ظاهری و عقلی یک انسان سالم برخوردار نیست! در عین حال بسیار خودشیفته است و سعی در عرضه خود بعنوان نفر اول رسانهای به هر قیمت دارد. این روحیه خودشیفتگی، اما چه در زمان حضورش در ایران –از فعالیتهای غیرعقلانی و شاذ در هنگام حضور در مجلس بعنوان خبرنگار گرفته تا آوازهخوانی در پیشگاه سید محمد خاتمی- و چه در زمان فرار از کشور، بطور کامل مشهود میباشد.
در عین حال زیاده طلبی او موجبات اعتراض بسیاری از همقطاران اپوزیسیون او را فراهم نموده بنحوی که هر ایده جدید علیه جمهوری اسلامی را حاصل فکر و استعداد خود میداند! بعنوان نمونه اگرچه هشتگ «برقص تا برقصیم» پس از دستگیری «مائده هژبری» در توئیتر علیه نظام، ترند شد، اما چند روز بعد مسیح علی نژاد، با انتشار مطلبی با همین هشتگ، خود را مبدع آن دانست و وقتی با اعتراضات بسیار مواجه شد، ادعای خود را پس گرفت و آن مطلب را حذف نمود!
در اوایل حضورش در خارج از کشور، سعی داشت با ساخت مستندهایی نظیر «۸۸» برای شبکه من و تو و فعالیتهای سیاسی از این دست، نامی برای خود در عرصه سیاسی علیه جمهوری اسلامی دست و پا کند؛ اما ضعف شدید این تحرکات و عدم همراهی مخاطبان با این نوع برنامه سازی موجب شد تا نامبرده تغییر رویکرد داده و با سرمایه گذاری بر حوزه زنان و مقولات فرهنگی، شانس خود را در این زمینه امتحان کند.