از بیمارستان خبر فوت این زن رسید. یکی از بستگان نزدیک این زن به همراه پسرش راهی بیمارستان شد، کارهای تسویهحساب را انجام دادند و با چند ساعت کار و پیگیری درنهایت ساعت ۲ بعدازظهر بود که جسد را از سردخانه بیمارستان تحویل گرفتند. با آمبولانس هم هماهنگ شد. همه چیز آماده بود تا جسد به یکی از شهرستانهای لرستان جایی که این زن و خانوادهاش زندگی میکردند، منتقل شود. اما جلوی در بیمارستان هنگام انتقال جسد ناگهان موی جسد از ملافه بیرون میزند. همین مسأله باعث میشود که ماجرای اشتباه بیمارستان فاش شود.
شهروند نوشت:پسر و یکی از بستگان این زن وقتی میبینند موی جسد مشکی است، متوجه میشوند که این جسد صنوبر نیست. یکی از بستگان نزدیک این خانواده درباره جزئیات این اشتباه به خبرنگار «شهروند» میگوید: «وقتی جسد را تحویل گرفتیم، در یک لحظه دیدیم که موی مشکی از ملافه بیرون زده، در صورتی که موی زندایی من سفید بود. ملافه را کنار زدیم و فهمیدیم اصلا این جسد زنداییام نیست. بلافاصله سراغ مسئولان بیمارستان رفته و موضوع را به آنها اطلاع دادیم. آنها نیز بعد از پیگیری موضوع عجیبی را مطرح کرده و گفتند که جسد زندایی مرا به خانوادهای دیگر تحویل دادهاند و این جسد نیز اشتباهی به ما تحویل داده شده است؛ یعنی درواقع اجساد جابهجا شده بود. م سأله عجیبتر این بود که جسد یک بیمار کرونایی را به ما تحویل داده بودند. خیلی ترسیدیم؛ چون دقایق زیادی کنار جسد بوده و حتی به او دست زده بودیم. بلافاصله با آن خانوادهای که جسد را اشتباهی تحویل گرفته بودند تماس گرفتیم، اما آن خانواده جسد را دفن کرده بودند. آنها از آنجا که بیمارشان بر اثر کرونا جان باخته بود، بدون اینکه نزدیک جسد شوند و روی آن را ببینند، مراسم کفن و دفن را در اسلامشهر انجام داده بودند. برای همین آنها متوجه این اشتباه نشده بودند. آن خانواده بعد از دفن جسد، مراسم خیلی مختصری گرفته بودند و وقتی ما تماس گرفتیم خیلی شوکه شدند.»
جسد اشتباهی دوباره به سردخانه برگشت، اما این اشتباه حالا چهار روز است که خانواده صنوبر را در تهران سرگردان کرده است. فرزندان و شوهرش به تهران آمدهاند. این پرونده در دادسرای جنایی پایتخت مطرح شد و بعد از پیگیریها از آنجا که جسد صنوبر در اسلامشهر دفن شده بود، پرونده به دادسرای اسلامشهر منتقل شد. قاضی دادسرای اسلامشهر نیز پس از پیگیریها و بررسی پرونده، دستور نبش قبر را صادر کرد.
«چهار روز است که از صبح تا شب در دادسرا سرگردانیم تا بتوانیم مجوز بگیریم. بستگانمان از شهرستان به تهران آمدهاند و از آنجا که همه فامیلمان در لرستان زندگی میکنند، اینجا در خانه کوچک یکی از بستگان میمانیم. مراسم سوگواری هم در همین جا برگزار شد. همه چیز به هم ریخت. کلی هزینه کردیم، اما کسی پاسخگو نیست. الان چه کسی پاسخگوی این همه خسارت و سرگردانی ما است. زندایی من بیماری زنانگی داشت و برای انجام عمل از شهرستان به تهران آمده بود. ۵۰ روز در بیمارستان بستری بود. بعد از چند روز به کما رفت، اما بیماری کرونا نداشت؛ ولی مسئولان بیمارستان جسد یک بیمار کرونایی را تحویل ما دادند. حالا هم باید منتظر نظر پزشکی قانونی باشیم تا با دستور آنها به سراغ جسد زنداییام برویم و نبش قبر کنیم تا بتوانیم او را در زادگاهش دفن کنیم. این اشتباه تمام خانواده و فامیل را تحت تأثیر قرار داده و همه واقعا اذیت شدهایم. از طرفی هم میترسیم که به بیماری کرونا مبتلا شویم. با این حال هنوز به نتیجه نرسیدهایم و منتظر نبش قبر هستیم. حتی وقت نکردهایم که کارهای شکایت از بیمارستان را انجام دهیم.»
شهروند نوشت:پسر و یکی از بستگان این زن وقتی میبینند موی جسد مشکی است، متوجه میشوند که این جسد صنوبر نیست. یکی از بستگان نزدیک این خانواده درباره جزئیات این اشتباه به خبرنگار «شهروند» میگوید: «وقتی جسد را تحویل گرفتیم، در یک لحظه دیدیم که موی مشکی از ملافه بیرون زده، در صورتی که موی زندایی من سفید بود. ملافه را کنار زدیم و فهمیدیم اصلا این جسد زنداییام نیست. بلافاصله سراغ مسئولان بیمارستان رفته و موضوع را به آنها اطلاع دادیم. آنها نیز بعد از پیگیری موضوع عجیبی را مطرح کرده و گفتند که جسد زندایی مرا به خانوادهای دیگر تحویل دادهاند و این جسد نیز اشتباهی به ما تحویل داده شده است؛ یعنی درواقع اجساد جابهجا شده بود. م سأله عجیبتر این بود که جسد یک بیمار کرونایی را به ما تحویل داده بودند. خیلی ترسیدیم؛ چون دقایق زیادی کنار جسد بوده و حتی به او دست زده بودیم. بلافاصله با آن خانوادهای که جسد را اشتباهی تحویل گرفته بودند تماس گرفتیم، اما آن خانواده جسد را دفن کرده بودند. آنها از آنجا که بیمارشان بر اثر کرونا جان باخته بود، بدون اینکه نزدیک جسد شوند و روی آن را ببینند، مراسم کفن و دفن را در اسلامشهر انجام داده بودند. برای همین آنها متوجه این اشتباه نشده بودند. آن خانواده بعد از دفن جسد، مراسم خیلی مختصری گرفته بودند و وقتی ما تماس گرفتیم خیلی شوکه شدند.»
جسد اشتباهی دوباره به سردخانه برگشت، اما این اشتباه حالا چهار روز است که خانواده صنوبر را در تهران سرگردان کرده است. فرزندان و شوهرش به تهران آمدهاند. این پرونده در دادسرای جنایی پایتخت مطرح شد و بعد از پیگیریها از آنجا که جسد صنوبر در اسلامشهر دفن شده بود، پرونده به دادسرای اسلامشهر منتقل شد. قاضی دادسرای اسلامشهر نیز پس از پیگیریها و بررسی پرونده، دستور نبش قبر را صادر کرد.
«چهار روز است که از صبح تا شب در دادسرا سرگردانیم تا بتوانیم مجوز بگیریم. بستگانمان از شهرستان به تهران آمدهاند و از آنجا که همه فامیلمان در لرستان زندگی میکنند، اینجا در خانه کوچک یکی از بستگان میمانیم. مراسم سوگواری هم در همین جا برگزار شد. همه چیز به هم ریخت. کلی هزینه کردیم، اما کسی پاسخگو نیست. الان چه کسی پاسخگوی این همه خسارت و سرگردانی ما است. زندایی من بیماری زنانگی داشت و برای انجام عمل از شهرستان به تهران آمده بود. ۵۰ روز در بیمارستان بستری بود. بعد از چند روز به کما رفت، اما بیماری کرونا نداشت؛ ولی مسئولان بیمارستان جسد یک بیمار کرونایی را تحویل ما دادند. حالا هم باید منتظر نظر پزشکی قانونی باشیم تا با دستور آنها به سراغ جسد زنداییام برویم و نبش قبر کنیم تا بتوانیم او را در زادگاهش دفن کنیم. این اشتباه تمام خانواده و فامیل را تحت تأثیر قرار داده و همه واقعا اذیت شدهایم. از طرفی هم میترسیم که به بیماری کرونا مبتلا شویم. با این حال هنوز به نتیجه نرسیدهایم و منتظر نبش قبر هستیم. حتی وقت نکردهایم که کارهای شکایت از بیمارستان را انجام دهیم.»