همه اعمال انسان در نظام آفرینش دارای آثار و نتایجی است که درنهایت به سوی خود فرد بازمیگردد. اما در این میان، برخی از اعمال و رفتارهای ما هستند که بر سایر اعمالمان اثر گذاشته و آنها را از تأثیر میاندازند و یا تقویت میکنند. به طوری که وقتی انسان در عالم بعد از مرگ با نتایج و ثمرات کارهای خود مواجه میشود، ممکن است پاداشی را مشاهده کند که هرگز آن کار را انجام نداده ولی در کارنامه او ثبت شده و محقق آن پاداش شده است. در مقابل، امکان دارد مستوجب عذابی باشد که به طور مستقیم در ایجاد آن دخالت نداشته اما روند زندگی او به گونهای بوده که این امر را برای خودش محقق کرده است. همه این موارد در اثر تأثیرات کارهای ما بر روی یکدیگر است. توبه، نماز خواندن، غیبت، تهمت، آزار دیگران و یا گناهانی مانند قتل میتوانند پاداش و عذاب ابدی ما را به شدت تغییر دهند و نتایجی را متوجه هر یک از ما کنند که عامل مستقیم در ایجاد آنها نبودهایم.
به گزارش تسنیم، حجتالاسلام محمود اسماعیلی، پژوهشگر و کارشناس قرآنی توضیح داد اینکه خداوند از فضل خودش به پاداش کسی اضافه کند، به فضل و رحمانیت او مربوط است. اما در قرآن کریم هم درباره بعضی از کارهای خیر وعده داده که اگر کسی آن عمل را انجام بدهد، پاداش او بیشتر از کاری است که انجام داده. درمجموع در سوره انعام به این مطلب اشاره میکند که هر کسی کار خوبی انجام بدهد، خداوند پاداش او را ده برابر میدهد: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها؛ هر کس عمل خیری کند ده برابر مثل آن را خواهد داشت.» البته بعضی از گناهان موجب میشوند که تمام گناهان فردی به فرد دیگر منتقل شود که یکی از این نوع گناهان، قتل است. کسی که مرتکب قتل میشود، در عین حال هم گناهان خودش را به بر عهده دارد و هم گناهان کسی که مظلومانه کشته شده بر عهده قاتل قرار میگیرد. درواقع گناه مقتول به واسطه ظلمی که در حق او شده، به قاتلش منتقل میشود و درنهایت قاتل هم گناهان خود را بر دوش میگیرد و هم گناهان مقتول را.
همه گناهان هر مقتولی بر عهده قاتل اوست
آیا ممکن است ما مرتکب گناهی شویم که همه کارهای خوبمان را به دیگران منتقل کند؟
بله. یکی از این نوع گناهان، قتل است. کسی که مرتکب قتل میشود، در عین حال هم گناهان خودش را به بر عهده دارد و هم گناهان کسی که مظلومانه کشته شده بر عهده قاتل قرار میگیرد. درواقع گناه مقتول به واسطه ظلمی که در حق او شده، به قاتلش منتقل میشود و درنهایت قاتل هم گناهان خود را بر دوش میگیرد و هم گناهان مقتول را.
با این شرایط مقتول در حالی خداوند متعال را ملاقات میکند که هیچ گناهی بر عهده او نیست. در این باره در قرآن کریم به ماجرای هابیل و قابیل اشاره میفرماید، آنجا که وقتی هابیل توسط قابیل تهدید به قتل میشود، هابیل به او میگوید: «إِنِّی أُرِیدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِی وَ إِثْمِک؛ من میخواهم که تو با کشتن من گناهان خودت و گناهان من را به دوش بگیری.»
البته گفته شده گناهانی مثل تهمت و غیبت و بعضی گناهان دیگر هم تا اندازهای چنین اثری دارند.
رفع یک ابهام
در اینجا این ابهام به وجود میآید که خدای متعال در آیه دیگری در سوره انعام تأکید میفرماید که هیچ کسی بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد. چطور این مفهوم را میتوان با هم جمع و درک کرد؟
خداوند در آیهای که اشاره کردید، میفرماید: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری؛ هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد.» به این مفهوم که گناه هر کسی بر عهده خود اوست و هر انسانی مسئول اعمال خودش است.
برای پیدا کردن جواب این سؤال میتوان به مثالی توجه کرد که علامه طباطبایی رحمهالله در تفسیر المیزان به آن اشاره کرده است. فرض کنید کسی خانهای را به ازای پرداخت پول بخرد و مالک جدید آن باشد. در این صورت مالک جدید میتواند هر نوع دخل و تصرف در آن خانه داشته باشد و ما نمیتوانیم بگوییم که این خانه را در گذشته، فلان شخص ساخته و صاحب خانه بوده. چون آن زمان گذشته و مالک جدید، پولی را پرداخت کرده و حالا او صاحب خانه است.
در مورد این آیات هم نمیتوان گفت آیه «إِنِّی أُرِیدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِی وَ إِثْمِک؛ من میخواهم که تو با کشتن من گناهان خودت و گناهان من را به دوش بگیری» آیه دیگر را که اشاره به مسئول بودن هر کسی در برابر گناهان خودش دارد، نفی نمیکند. چون هر کدام از این آیات در مورد خودشان صدق میکنند. مقتول قبل از اینکه ظلمی به او روا داشته شود و کشته شود، مسئول همه گناهان خودش بوده. اما وقتی قاتل به واسطه ظلم او را کشته، گناهان او را هم به گردن گرفته است و در این مورد هم نمیتوان گفت فلان شخص این عمل را قبلاً انجام داده بود. چون دیگر ظلمی روا داشته شده و همین ظلم، عامل انتقال گناهان مقتول به قاتل است.
راه دیگر انتقال گناهان
بعضی از گناهان هم هستند که اگر کسی مرتکب آنها شود، مانند گناهان دیگری را به او منتقل میکند، نه عین همان عمل را. مثل کسی که مردم را از راه راست گمراه میکند و مدام سعی میکند و اسلام و ایمان را بی فایده و بی اساس جلوه بدهد. خداوند متعال درباره این افراد در سوره مبارکه نحل میفرماید: «لِیحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً یوْمَ الْقِیامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِینَ یضِلُّونَهُمْ بِغَیرِ عِلْمٍ؛ تا تمامی وبال گناهان خود را و پارهای از گناهان کسانی را که بدون دلیل گمراه کردهاند در روز قیامت به دوش بکشند.»
در سوره مبارکه عنکبوت هم در این باره میفرماید: «وَ لَیحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ وَ أَثْقالًا مَعَ أَثْقالِهِمْ؛ حتماً وزر و وبالهای خود را با وزرهایی دیگر به دوش خواهند کشید.»
چگونه در حسنات دیگران شریک شویم؟
آیا عملی هم وجود دارد که مثل حسنات دیگران را به ما منتقل کند؟ یعنی شخص دیگری کار خوبی انجام بدهد اما ما هم مانند او پاداشی دریافت کنیم؟
بله. کارهایی هستند که مثل حسنات دیگران را میتواند به انسان منتقل کند، البته مثل آنها و نه عین آن را. آن طور که خداوند متعال میفرماید: «وَ نَکتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ؛ آنچه خود کردند مینویسیم و آنچه اثر نیک یا بد هم باقی گذاشتند، مینویسیم.»
مانند اینکه کسی عمل خیری را نشر بدهد، مثلاً مطلب خوبی درباره نماز خواندن در فضای مجازی منتشر کند و کسی با خواندن همان مطلب به نماز خواندن تشویق شود. در این صورت هم کسی که تشویق شده و نماز خوانده پاداش میگیرد و هم کسی که آن مطلب مفید درباره نماز را نشر داده است، مانند آن پاداش را دریافت خواهد کرد.
البته این امکان هم وجود دارد که کسی در طول زندگی خودش مطلب علمی ایجاد کند. بعد از مرگ او هر کسی از آن علم بهرهای ببرد، برای او پاداش محسوب میشود، هرچند که دیگر در دنیا نیست. و یا کسی که مسجدی بسازد تا دیگران در آن نماز بخوانند یا وضوخانهای که وضو بگیرند. در مقابل اگر کسی محلی برای فسق و فجور ایجاد کند، بعد از مرگش هم هر کسی از آن محل استفاده کند و در آن گناه کند، برای آن فرد عذاب میشود با اینکه از دنیا رفته است. یا کسی که سنت خلافی رایج کند و بعد از مرگش مردمی به آن سنت عمل کنند. همه این موارد جزو کارهای او و آثار اعمال او محسوب میشود.
در این باره از پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله روایت شده که فرمودند: «هر کس سنت نیکی را باب کند، مادامی که در دنیا مردمی به آن سنت عمل میکنند، ثواب آن اعمال را به حساب این شخص هم میگذارند، بدون اینکه از اجر عامل آن کم بگذارند. و هر کس سنت زشتی در بین مردم باب کند، مادامی که در دنیا مردمی به این سنت عمل میکنند وزر آن عملها را به حساب او نیز میگذارند، بدون اینکه از وزر عامل آن کم بگذارند.»
پاداش کدام اعمال مضاعف است؟
خدای متعال درباره افزایش پاداش کارهای خیر در برزخ و قیامت مژدههایی داده است. اما میخواهیم بدانیم آیا همه کارهای خوب انسان چند برابر پاداش داده میشود؟
اینکه خداوند از فضل خودش به پاداش کسی اضافه کند، به فضل و رحمانیت او مربوط است. اما در قرآن کریم هم درباره بعضی از کارهای خیر وعده داده که اگر کسی آن عمل را انجام بدهد، پاداش او بیشتر از کاری است که انجام داده. در مجموع در سوره انعام به این مطلب اشاره میکند که هر کسی کار خوبی انجام بدهد، خداوند پاداش او را ده برابر میدهد: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها؛ هر کس عمل خیری کند ده برابر مثل آن را خواهد داشت.» البته در ادامه آیه هم تاکید می فرماید که گناهان جز مانند آن تلافی نمی شوند: «وَ مَن جَاء بِالسَّیئَةِ فَلاَ یجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُمْ لاَ یظْلَمُونَ؛ و هر کس کار بدی انجام دهد، جز بمانند آن کیفر نخواهد دید و ستمی بر آنها نخواهد شد.»
یکی از این موارد، انفاق در راه خدا است. کسی که برای جلب رضایت خدا انفاق کند، پاداشی دارد که گویا هفتصد برابر کار اوست: «مَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ؛ مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند مانند دانهای است که هفت سنبله میدهد و در هر سنبله صد دانه میآورد.»
البته در ادامه آیه میفرماید: «وَاللّهُ یضَاعِفُ لِمَن یشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» یعنی خداوند برای هر کسی که بخواهد بیشتر از هفتصد برابر هم میکند و هیچ مانعی وجود ندارد که جلوی جود و بخشش او را بگیرد و کرم و فضل او را محدود کند.
مانند این آیه هم در سورههای قصص و حدید، مطالبی عنوان شده است. مثلاً در سوره قصص میفرماید: «أُولئِک یؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَینِ؛ اینان اجرشان را دو بار میگیرند.»
در سوره حدید هم میفرماید: «یؤْتِکمْ کفْلَینِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یجْعَلْ لَکمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یغْفِرْ لَکمْ؛ خدا از رحمت خود دو چندان به شما میدهد و برایتان نوری قرار میدهد تا با آن نور مشی کنید و شما را میآمرزد.»
عملی که گناه را به حسنه تبدیل میکند
اینکه انسان کار خوبی انجام بدهد، مثلاً توبه کند و همه گناهان او بخشیده شود، مشخص است. اما آیا عملی هم وجود دارد که اگر آن را انجام بدهیم، گناهان ما به حسنات تبدیل شود؟
همین طور است. بعضی از کارهای خیر هستند که اگر کسی آنها را انجام بدهد، نه تنها گناهانش بخشیده میشود بلکه خداوند آنقدر در حق او احسان میکند به قدری که گناهانش را هم به حسنه تبدیل میکند.
یکی از این اعمال در سوره مبارکه فرقان آمده است: «إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِک یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ؛ مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورده اعمال صالح کنند که خدا گناهانشان را مبدل به حسنات خواهد کرد.» یعنی کسی از گناهان گذشته خودش توبه کند، ایمان بیاورد و بعد از آن هم همیشه عمل صالح انجام بدهد.
باقیات صالحات
خوب است این را هم بدانیم که چطور میشود انسان کاری را انجام بدهد که وقتی از دنیا رفت، پاداش عمل او ادامه داشته باشد؟
این موارد شامل باقیات صالحات میشوند. مثل اینکه کسی مسجدی بسازد یا در ساخت آن شریک شود، مادامی که افرادی در آن محل نماز بخوانند و عبادت خدا را انجام بدهند، به او هم پاداش میرسد، حتی اگر دنیا رفته باشد. شرکت در ساختن مدرسه، بیمارستان و امثال این موارد هم جزء باقیات صالحات هستند.
البته فقط در امور مادی نمیتوان این موارد را خلاصه کرد. اگر کسی فرزند خوبی تربیت کند، هر کار خوب او به والدین هم میرسد. یعنی حسنات آن فرزند در طول عمرش، پاداشی هم برای او دارد و هم مانند آن را به والدین او میرساند. چنانکه در سوره مبارکه طور میفرماید: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیتُهُمْ بِإِیمانٍ، أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَی ءٍ، کلُّ امْرِئٍ بِما کسَبَ رَهِینٌ؛ کسانی که ایمان آوردند و ذریه شان از ایشان در ایمان به خدا پیروی کردند، ما ذریه شان را به ایشان ملحق میکنیم و از عملشان چیزی کم نمیکنیم، هر کسی در گرو عمل خویش است.»
آیا در مورد گناهان هم میتوان مصداقی در این مورد پیدا کرد؟ یعنی انسان در جرم و گناهی حضور نداشته باشد ولی در گناه دیگری شریک باشد؟
بله. مانند اینکه کسی فرزند خود را بد تربیت کند که باعث آزار و اذیت دیگران باشد. یا به یتیم دیگران ظلمی روا بدارد که موجب میشود فرزند خود انسان هم یتیم شود و مثل آن ستم در فرزندان او انجام شود. آن طور که در قرآن کریم میفرماید: «وَ لْیخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیةً ضِعافاً خافُوا عَلَیهِمْ؛ کسانی که میترسند بعد از مردنشان به ذریه شان ستم شود، باید از خدا بترسند.»