درگیری دو زباله گرد بر سر دسته سیم، با قتل یکی از آنها و مخفی شدن متهم اصلی در حمام خانه اش پایان یافت.
به گزارش فارس ساعت ۸ شب یک مرداد امسال نزاع خونینی بین دو زباله گرد از سوی اهالی خیابان ۴۵ متری زرندی محله مهرآباد به ماموران کلانتری ۱۱۹ مهرآباد جنوبی اعلام شد.
بدنبال این خبر ماموران راهی محل شده و با بدن نیمه جان مرد جوانی که با ضربه چاقو روی گردنش مجروح شده بود، مواجه شدند.
مرد ۵۸ ساله بلافاصله توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد اما لحظاتی بعد به علت شدت خونریزی تسلیم مرگ شد.
با مرگ مرد میانسال موضوع به بازپرس کشیک قتل اعلام و به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای عامل این نزاع خونین ادامه یافت.
در تحقیقات میدانی یکی از شاهدان گفت: در حال عبور از خیابان بودم که مقتول را در حال دعوا با زباله گردی دیگر دیدم. ناگهان مقتول روی زمین افتاد و زباله گرد دوم پا به فرار گذاشت.
چند متر آن طرف تر ناگهان مرد متواری با خودرویی تصادف کرد و روی زمین افتاد.اما با اینکه مصدوم شده بود از روی زمین بلند شد و به فرارش ادامه داد.
این درحالی بود که در محل تصادف چاقوی خونینی کشف شد که مرد زباله گرد با آن به قتل رسیده بود.
در حالی که بررسی ها برای مشخص شدن هویت متهم فراری ادامه داشت، ماموران کلانتری ۱۱۹ مهرآباد جنوبی موفق شدند هویت متهم فراری به نام حجت را در تحقیقات میدانی بدست آورند.
با هماهنگی قضایی، ماموران کلانتری راهی خانه حجت شدند.
همسر حجت که در را به روی ماموران باز کرده بود مدعی شد همسرش در خانه نیست. اما ماموران با مجوز قضایی وارد خانه مرد میانسال شده و حجت را که پشت در حمام خانه اش مخفی شده بود دستگیر کردند.
آثار جراحت تصادف روی سر و صورت، کتف و پای چپ مرد ۵۸ ساله به خوبی مشهود بود و مرد میانسال برای تحقیقات به کلانتری منتقل شد.
سر کلانتر پنجم پلیس پیشگیری پایتخت با اعلام این خبر گفت:حجت در تحقیقات اولیه منکر جنایت شد اما به درگیری با مقتول اعتراف کرد.
متهم گفت: در حال جمع آوری زباله بودم که مقتول به سراغم آمد و گفت دسته سیمی را که از روی زمین برداشتی را به من بده. به او گفتم من سیمی برنداشته و می توانی کیسه جمع آوری زباله ام را ببینی. اما او با مشت به صورتم کوبید و باهم دعوایمان شد. من هم چند مشت به او زدم و از محل فرار کردم.
مرد میانسال در جواب این سوال افسر کلانتری که چرا بعد از تصادف به فرارت ادامه دادی، گفت: می ترسیدم مقتول مرا دوباره کتک بزند برای همین بود که بعد از تصادف به فرارم ادامه دادم.
سرهنگ کیومرث حسنوند ادامه داد:حجت در رابطه با این سوال ماموران که چرا در خانه ات مخفی شد، گفت: موقع فرار شنیدم که مردم می گفتند چاقو خورده و خونریزی دارم. برای همین خیلی ترسیدم.
متهم میانسال به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و بررسی ها در این خصوص ادامه دارد.