پنجشنبه گذشته برای آتشنشانان پایتخت، روز تلخی رقم خورد. مانند همان پنجشنبهای که آتش پلاسکو ١٦ آتشنشان را با خود برد. حالا نوبت مغازهای در شوش بود. وسعت حادثه به بزرگی پلاسکو نبود که در برابر چشمان بهتزده مالکان، کارگران، آتشنشانان، مردم و کسبهها بر سر واحدهای تولیدی و فروشگاهی ریخت. آواری که ۴۶۰ واحد تجاری را خاکستر کرد، اما غمش برای مردان آتش بزرگ است.
روزنامه شهروند نوشت: آتشنشانان در سوگ «مرتضی حیدری» نشستهاند. مرد ۳۷سالهای که در آتش مغازه شوش جانش را از دست داد. مغازه بلور و شیشهای که هر لحظه بیم آن میرفت حادثهای وحشتناکتر رخدهد، این را دود غلیظ و زیاد مغازه نشان میداد. زمانی که کرکره بلورفروشی به سمت بالا رفت، دودی سیاه فضا را احاطهکرد. مردان آتش به صف شدند تا وارد معرکه آتش و دود شوند. مردان ایستگاه ٩١ تختی.
ساعت ٢٠ و ٣۵ دقیقه پنجشنبه دوم مرداد بود که گزارش این حریق در خیابان صابونیان به سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران اطلاع داده شد. همان لحظه ۳ ایستگاه آتشنشانی به همراه خودروهای پشتیبانی به محل اعزام شدند.
آتشنشانان در مدت زمان کمتر از ۴ دقیقه به محل رسیدند. محل، یک سرا و گاراژی بود که تعداد زیادی مغازه در آن واقع شده بود که همه آنها در زمینه عرضه لوازم خانگی فعالیتمیکردند. حریق از یکی از مغازهها شروع شده بود. مغازهای پر از شیشه و بلور.
مشخص نبود حریق از کجا شروع شده و گسترش یافته است، اما برای اینکه به مغازههای مجاور سرایتنکند، آتشنشانان عملیات اطفا را کلید زدند. وقتی در اتوماتیک مغازه با ابزار باز شد، حجم دود و حرارتی که داخل مغازه حبس شده بود، به بیرون منتقل شد، اما همچنان دود غلیظ، دید را محدود کرده بود.
آتشنشانان مشغول شدند و به مغازه نفوذ کردند، مغازهای ١٠٠ متری که گدازههای آتش از میان چینیها به سقف میرسید. لولههای آب به سمت آتش گرفتهمیشد تا این عملیات به پایان برسد. تیم نفوذی در دل آتش در یک صف ایستاده بودند تا حریق را اطفا کنند، اما ناگهان صدایی در دل این دود و حرارت آتشنشانها را هراسان کرد. همانجا سرشماریکردند، مرتضی نبود. صدایش خاموش بود. خیلی زود مرتضی پیدا شد. او داخل چاهک بالابر که به زیرزمین میرفت، افتاده بود. زیرزمین هم به همان اندازه مغازه بود. زیرزمینی با وسعت ١٠٠ متر و پر از لوازم شکستنی. مرتضی روی زمین افتاده بود. به سرعت او را با طناب بالا کشیدند. نفسمیکشید، اما خیلی سخت.
نیروهای اورژانس او را به بیمارستان بهار لو منتقلکردند. همزمان که نیروهای آتشنشانی آن زیرزمین ١٠٠متری را دیدند، وارد مهلکه شدند و مشخص شد که آتش از زیرزمین به بالا سرایت کرده است. آتشنشانان به همراه خاموشکنندهها حریق را اطفا کردند. حریقی که زبانههایش زیاد بود، اما مأموران به آتش هجوم بردند و آن را مهار و دود را تخلیه کردند.
درحالیکه آتشنشانان درحال ترک محل حادثه بودند، خبر رسید که مرتضی حیدری، مرد آتش در آخرین مأموریتش در بیمارستان بهارلو به علت جراحات و صدمات زیاد جان باخته است. مرتضی حیدری نخستین آتشنشانی است که امسال در دل حادثه جان باخته است. مرگی که حالا خانواده آتشنشانی را در بهت و غم برده است. اینها را جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران میگوید و ادامه میدهد: «مرتضی با احتساب سربازیاش ١٣سال سابقه در آتشنشانی داشت؛ ١٣سال فداکاری و ازخودگذشتگی تا اینکه در حادثه مغازه خیابان صابونیان جانباخت.»
جایجای ایران نشان از مردان آب و آتش دارد. پلاسکو تنها یک نشانه بود از جانفشانی ۱۶ نفر از آتشنشانان. وگرنه هر روزِ سال این مردان به دل آتش میزنند. آتشنشانانی که جان خود را در راه نجات دیگران بدون کمترین امکاناتی از دست میدهند. گذشت زمان، تلخی حوادث را از یاد ما نبرد. یاد تراژدی پلاسکو، کلینیک سینامهر و ....
روزنامه شهروند نوشت: آتشنشانان در سوگ «مرتضی حیدری» نشستهاند. مرد ۳۷سالهای که در آتش مغازه شوش جانش را از دست داد. مغازه بلور و شیشهای که هر لحظه بیم آن میرفت حادثهای وحشتناکتر رخدهد، این را دود غلیظ و زیاد مغازه نشان میداد. زمانی که کرکره بلورفروشی به سمت بالا رفت، دودی سیاه فضا را احاطهکرد. مردان آتش به صف شدند تا وارد معرکه آتش و دود شوند. مردان ایستگاه ٩١ تختی.
ساعت ٢٠ و ٣۵ دقیقه پنجشنبه دوم مرداد بود که گزارش این حریق در خیابان صابونیان به سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران اطلاع داده شد. همان لحظه ۳ ایستگاه آتشنشانی به همراه خودروهای پشتیبانی به محل اعزام شدند.
آتشنشانان در مدت زمان کمتر از ۴ دقیقه به محل رسیدند. محل، یک سرا و گاراژی بود که تعداد زیادی مغازه در آن واقع شده بود که همه آنها در زمینه عرضه لوازم خانگی فعالیتمیکردند. حریق از یکی از مغازهها شروع شده بود. مغازهای پر از شیشه و بلور.
مشخص نبود حریق از کجا شروع شده و گسترش یافته است، اما برای اینکه به مغازههای مجاور سرایتنکند، آتشنشانان عملیات اطفا را کلید زدند. وقتی در اتوماتیک مغازه با ابزار باز شد، حجم دود و حرارتی که داخل مغازه حبس شده بود، به بیرون منتقل شد، اما همچنان دود غلیظ، دید را محدود کرده بود.
آتشنشانان مشغول شدند و به مغازه نفوذ کردند، مغازهای ١٠٠ متری که گدازههای آتش از میان چینیها به سقف میرسید. لولههای آب به سمت آتش گرفتهمیشد تا این عملیات به پایان برسد. تیم نفوذی در دل آتش در یک صف ایستاده بودند تا حریق را اطفا کنند، اما ناگهان صدایی در دل این دود و حرارت آتشنشانها را هراسان کرد. همانجا سرشماریکردند، مرتضی نبود. صدایش خاموش بود. خیلی زود مرتضی پیدا شد. او داخل چاهک بالابر که به زیرزمین میرفت، افتاده بود. زیرزمین هم به همان اندازه مغازه بود. زیرزمینی با وسعت ١٠٠ متر و پر از لوازم شکستنی. مرتضی روی زمین افتاده بود. به سرعت او را با طناب بالا کشیدند. نفسمیکشید، اما خیلی سخت.
نیروهای اورژانس او را به بیمارستان بهار لو منتقلکردند. همزمان که نیروهای آتشنشانی آن زیرزمین ١٠٠متری را دیدند، وارد مهلکه شدند و مشخص شد که آتش از زیرزمین به بالا سرایت کرده است. آتشنشانان به همراه خاموشکنندهها حریق را اطفا کردند. حریقی که زبانههایش زیاد بود، اما مأموران به آتش هجوم بردند و آن را مهار و دود را تخلیه کردند.
درحالیکه آتشنشانان درحال ترک محل حادثه بودند، خبر رسید که مرتضی حیدری، مرد آتش در آخرین مأموریتش در بیمارستان بهارلو به علت جراحات و صدمات زیاد جان باخته است. مرتضی حیدری نخستین آتشنشانی است که امسال در دل حادثه جان باخته است. مرگی که حالا خانواده آتشنشانی را در بهت و غم برده است. اینها را جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران میگوید و ادامه میدهد: «مرتضی با احتساب سربازیاش ١٣سال سابقه در آتشنشانی داشت؛ ١٣سال فداکاری و ازخودگذشتگی تا اینکه در حادثه مغازه خیابان صابونیان جانباخت.»
جایجای ایران نشان از مردان آب و آتش دارد. پلاسکو تنها یک نشانه بود از جانفشانی ۱۶ نفر از آتشنشانان. وگرنه هر روزِ سال این مردان به دل آتش میزنند. آتشنشانانی که جان خود را در راه نجات دیگران بدون کمترین امکاناتی از دست میدهند. گذشت زمان، تلخی حوادث را از یاد ما نبرد. یاد تراژدی پلاسکو، کلینیک سینامهر و ....