حجتالاسلام علی رضائیان، استاد حوزه و دانشگاه با حضور در برنامه «بدون توقف» که ششم مردادماه از شبکه سه سیما پخش شد، در پاسخ به این سؤال که «برخی بر این اعتقادند که من منکر خدا نیستم ولی دین پاسخگوی نیازهای من نیست، لذا بر این اساس اگر دین به روزسانی نشود دینگریزی بیشتر خواهد شد»، گفت: نسبتی که ما با امور واقعی پیدا میکنیم سلیقهای نیست، مثلاً اگر من امروز با نسبت زندگی خودم با کرونا راضی بودم اما پزشکان، اعلام کردند این نحوه تفکر برای مقابله با این بلا و ویروس درست نیست، آیا رضایت من اینجا مهم است یا گفته متخصص؟ ممکن است برخی از افراد راضی باشند که با سبک سابق زندگی کنند اما متخصصان میگویند، خطرناک است، پس رضایت من مهم نیست، خیلی از امور ممکن است این گونه باشد.
به گزارش مشرق وی همچنین در پاسخ به این سؤال که «نمیتوان از این مثالها استفاده کرد چون چیزی از سلامت جسم مهمتر نیست» یادآور شد: خوب گاهاً جسم شما دچار مشکل شده اما یک خبر خوب میرسد درد یادتان میرود، یک جاهایی اموری هست که از سلامت جسم برای شما مهمتر است، میگوئید حاضرم این درد را بکشم اما آن اتفاق خوب برایم بیفتد، چون نشاط روحی به شما میدهد، من میگویم سلامت جسم خیلی مهم است اما اموری که به سلامت روح مربوط میشود گاها از سلامت جسم هم اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
این کارشناس دینی در خصوص این مطلب که «از کجا بدانیم خالق هستی از ما میخواهد در سال ۲۰۲۰ هم به دین اسلام ۱۴۰۰ سال پیش باشید» عنوان کرد: آنچه مهم است اینکه اولا ما نیاز به دین داریم چون ما بهترینخواه بینهایت طلب هستیم و متغیرها بینهایت است پس ما به خالق متغیرها نیاز داریم، تا به حال من اصلا به متغیری به نام زندگی پس از دنیا اشاره نکردم، من از آخرت صحبت نکردم، پس متغیرها و قانونهایی که تا به حال مطرح کردیم برای فردی است که میخواهد در دنیا زندگی کند، حالا حتی اگر به هیچ دینی هم اعتقاد نداشته باشد اگر بهترینخواه است چه طور میتواند به گزینه بینهایت برسد در حالیکه خالقی که بناست آن اطلاعات را به تو بدهد قبول ندارد، لذا این واقعیت ما را به نیاز به خدا هم میرساند.
عضو مجمع عالی حکمت اسلامی در ادامه تصریح کرد: از لحاظ درون دینی، حالا کسی که خدا را هم قبول ندارد این سؤال از او میشود که نمیخواهی بهترین زندگی را داشته باشی علی القاعده میخواهد، پس اگر خالق متغیرها را قبول نداری، پس بهترینها را چگونه میتوانی بشناسی؟ چون عقل و تجربه به تنهایی پاسخگو نیست. حالا سؤال این است که این قواعدی که ما داریم همهاش در حال تغییر است؟ اگر همه آنها در حال تغییر بود ما در حال حاضر نیازمند بودیم خالق هستی طبق متغیرهای جدید یک دین جدید بیاورد چون اگر نمیرساند ما به خواستههایمان نمیرسیدیم، حالا ما میگوئیم همه از اینکه به سبک خودمان زندگی کنیم راضی هستیم آیا این ما را از آن واقعیتی که میدانیم به آن نیاز داریم بینیاز میکند.
وی همچنین تصریح کرد: آن واقعیت چه بود؟ یک سری از خوبیها بود که وابسته به شرایطی بود که ما نمیتوانستیم به آن برسیم، حالا من میگویم خدا را قبول نمیکنم دین را هم قبول نمیکنم، خوب اگر اینها را قبول نکردی پس چگونه میخواهی به بهترین برسی. اینکه بشر بگوید عقل پاسخگوی نیازهای من بوده و من به آن راضی هستم تنها یک ادعاست، اگر امروز به همه متفکران بگوئید شما به رشد رسیدید میگویند نه، ما هنوز در تلاش و گفتوگو هستیم تا به آن برسیم، اگر عقل و خرد به همه واقعیت رسیده بود امروز باید همه متفکران یک حرف میزدند، در حالی که این طور نیست، پس هنوز واقعیت به درستی روشن نشده است.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان در خصوص اینکه آیا همان دین اگر درست اجرا شود مشکلی نداریم و یا اینکه دین باید به روزرسانی شود، نیز تصریح کرد: اگر بگوئیم دین جدید که میدانیم دین جدیدی نیامده این را مطمئنیم، پس همان دین میتواند پاسخگو باشد چون خالق متغیرها بر همه چیز اشراف دارد.