بعد از عزل بنیصدر درسال 1360، او به اتفاق مسعود رجوی با خلبان پیشین شاه به فرانسه متواری شد و در پی آن نیز سازمان منافقین موجی از ترور و انفجار را به امید براندازی نظام جمهوری اسلامی در سراسر کشور به راه انداخت. بنیصدر و رجوی در پاریس به همراهی تعدادی از گروههای ضدانقلاب گروهی به نام شورای مقاومت ملی را تشکیل دادند. رجوی وعده سرنگونی سریع جمهوری اسلامی را طی دو ماه به رهبران سازمانهای همپیمان داد، اما گذشت زمان، باور متحدان رجوی را نسبت به سخنان وی سستتر کرد.
از اقدامات غیرقانونی اعضای این گروهک میتوان به ذخیره سلاح در خانههای تیمی، شرکت در تجمعات خشونتآمیز غیرقانونی، تخریب اموال عمومی، جاسوسی برای کشورهای بیگانه، تصرف غیرقانونی اماکن و ... اشاره کرد. ورود منافقین به فاز شورش مسلحانه علیه جمهوری اسلامی در 30 خرداد 1360 سرآغاز عصر تازهای برای این گروهک تروریستی بود. این گروهک همزمان با یورش ارتش بعثی صدام، بحرانهای امنیتی متعددی مانند بمبگذاری در مکانهای عمومی، ترورهای هدفمند و کور مسئولین نظام و مردم را رقم زدند و پس از مدتی به مثابه نیروی نظامی ارتش متجاوز رژیم بعث عمل کردند.
سال 1360 نقطه اوج تقابل این گروهک با نظام اسلامی و مردم بود و پس از آن که با همکاری مردم و اشراف و قاطعیت نیروهای امنیتی، بساط جرم و جنایت آنان برچیده شد. با کوچ عناصر فراری نفاق به سرکردگی رجوی از نقاط مختلف به عراق که در حال جنگ با ایران بود، معادلات تغییر کرد. منافقین در کنار دشمن بعثی به جمعآوری اطلاعات از نقاط حساس کشور، دادن اطلاعات محمولههای غذا و دارو به جنگندههای عراقی برای بمباران، حملات پراکنده مرزی و در نهایت حمله مستقیم نظامی به مرزهای کشوری که روزگاری وطن آنان بوده است، آلوده شدند.
سال 1367 رجوی با تحریک صدام و به منظور تأثیرگذاری بر روند جنگ، با فراخوان هواداران فراری خود از کشورهای مختلف و با پیوستن تعدادی زیادی از زندانیان فراری که طی سالهای قبل مورد رأفت نظام اسلامی قرار گرفته و آزاد شده بودند، دست به اجرای سه عملیات نظامی نسبتا گسترده با نامهای آفتاب (8فروردین67، فکه)، چلچراغ (28خرداد1367، مهران) و فروغ جاویدان (3مرداد1367، کرمانشاه) زد و در خلال این حملات تعدادی زیادی از مردم و نیروهای نظامی به شهادت رسیدند.
عملیات آفتاب
رجوی در نظر داشت روز اول فرودین سال 1367 به مرزهای ایران حمله کند اما درگیری چند تن از نیروهای شناسایی این گروهک در نقاط مدنظر برای انجام عملیات، این حمله را چند روزی به تعویق انداخت و درنهایت بامداد 8 فروردین67 منافقین با تمام توان و با پشتیبانی هوایی و زمینی نیروهای عراقی از مرز فکه عبور کرده و به نیروهای نظامی مستقر در این منطقه حمله کردند. این نقطه آغاز ارزیابی صدام بود که میزان سرسپردگی عناصر نفاق را بسنجد. مسعود رجوی در پایان عملیات آفتاب پیامی صادر کرد و این عملیات را هدیه نوروزی برای ملت ایران خواند! هدیهای مشترک با ارتش صدام؛ چراکه توپخانه ارتش عراق بهخصوص هنگام آتش تهیه و خمپاره باران شدید مواضع نیروهای ایرانی نقش بزرگی را ایفا کرده بود.
عملیات چلچراغ
پس از آن که منافقین توانستند خوشخدمتی خود را به صدام نشان دهند، در 28خرداد 1367 از مرز ایران عبور کرده و شهر مهران که پس از چندبار تبادل بین نیروهای ایرانی و عراقی متروکه و خالی از سکنه شده بود و ارتفاعات اطراف آن را تصرف کردند. منافقین در این عملیات از نیروهای بومی خود که خراسانی بودند به عنوان خطشکن بهره بردند. لباس نیروهای خطشکن آنان، لباس نیروهای ارتش جمهوری اسلامی بود؛ چرا که اولین سد در مقابل آنها نیروهای ارتشی لشکر 77 خراسان بودند؛ لذا برای استفاده از اصل غافلگیری چنین تاکتیکی را انتخاب کردند. پس از سه روز نیروهای عراقی منطقه را ترک کرده و عقبنشینی کردند و نیروهای منافقین را در منطقه جایگزین کردند. منافقین در منطقهای وسیع حضور داشتند. این وسعت به اندازه شهرستان مهران و ارتفاعات مهم اطراف آن مانند «قلاویزان»و در ادامه تا مناطق حاشیهای شهرهای سومار، قصرشیرین، کرند غرب و حتی اسلامآباد غرب به صورت پراکنده بود.
منافقین مهران را به تصرف خود درآورده بودند که از مدتها قبل خالی از سکنه بوده و پس از ورود به شهر با دعوت از خبرگزاریهای خارجی دست به راهاندازی یک برنامه بزرگ تبلیغاتی زدند و سرکرده این گروهک تروریستی پس از عملیات، مدعی شد که وقتی در یک عملیات، شهری تصرف میشود، بنابراین دسترسی به تهران مشکل نخواهد بود. از این رو شعار «امروز مهران، فردا تهران» را سر دادند. تا اینکه در عملیات مرصاد تمام این مناطق یاد شده در دو استان کرمانشاه و ایلام پاکسازی شد و منافقین از منطقه رانده شدند.
از 28خرداد 1367 تا زمان آغاز عملیات فروغ جاویدان از سوی منافقین و بخصوص در روزهای آخر مانده به عملیات فروغ جاویدان، کشور شاهد درگیریهای پراکنده منافقین با مردم و یا با نیروهای نظامی بود. عملیاتهای تپهزنی (هدف قرار دادن ایستگاهها وپاسگاههای مرزی) خمپارهزنی به پادگانها و شهرها، و عملیات دستبرد (حمله محدود به داخل مواضع دشمن، برای اجرای ماموریت ویژه و بدون قصد نگهداری زمین)، از نمونه اقدامات منافقین در این محدوده زمانی است.
عملیات فروغ جاویدان
پس از انجام حمله نظامی منافقین به کرمانشاه در سوم مرداد 1367 آنها از غافلگیری ایجاد شده در نیروهای نظامی ایران به واسطه عملیات ایذایی عراق در مرزهای جنوب غربی استفاده کرده و توانستند طی دو روز از شهرهای قصرشیرین، کرند غرب و اسلامآباد غرب عبور کرده و به کرمانشاه نزدیک شوند. اما در تنگه چهارزبر واقع در روستای حسنآباد اسلام آباد غرب که جاده مواصلاتی اسلامآباد غرب به کرمانشاه از آن میگذرد، علاوهبر مواجهشدن با مقاومت مردمی که از روز اول با آن مواجه بودند با نیروهای مسلح هم درگیر شدند.
در ابتدا با ترافیک مردم و خانوادههایی که از بیم جنایات و قساوت منافقین در حال فرار بودند برخورد کرده و متوقف شدند. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از این فرصت استفاده تاکتیکی کرده و پس از آنکه منطقه از حضور مردم عادی خالی شد، در فرصتی مناسب به ستون نظامی منافقین حمله کرده و آنها را تار و مار کردند. باقی مانده ستون نظامی منافقین یا به سمت مرز بازگشتند، یا به کوهستانهای اطراف فرار کردند و یا آنها که آموزش کمتری دیده بودند و مسیر را گم کرده بودند به صورت انفرادی به سمت شرق، جنوب یا شمال فرار کردند. این افراد طی دو هفته پس از عملیات یا شناسایی و دستگیر شدند یا در حالت ترس و وحشت با نیروهای نظامی و مردم درگیر شده و به هلاکت رسیدند. برخی نیز توانستند از نقاط دیگر مرزی فرار کنند.
از اقدامات غیرقانونی اعضای این گروهک میتوان به ذخیره سلاح در خانههای تیمی، شرکت در تجمعات خشونتآمیز غیرقانونی، تخریب اموال عمومی، جاسوسی برای کشورهای بیگانه، تصرف غیرقانونی اماکن و ... اشاره کرد. ورود منافقین به فاز شورش مسلحانه علیه جمهوری اسلامی در 30 خرداد 1360 سرآغاز عصر تازهای برای این گروهک تروریستی بود. این گروهک همزمان با یورش ارتش بعثی صدام، بحرانهای امنیتی متعددی مانند بمبگذاری در مکانهای عمومی، ترورهای هدفمند و کور مسئولین نظام و مردم را رقم زدند و پس از مدتی به مثابه نیروی نظامی ارتش متجاوز رژیم بعث عمل کردند.
سال 1360 نقطه اوج تقابل این گروهک با نظام اسلامی و مردم بود و پس از آن که با همکاری مردم و اشراف و قاطعیت نیروهای امنیتی، بساط جرم و جنایت آنان برچیده شد. با کوچ عناصر فراری نفاق به سرکردگی رجوی از نقاط مختلف به عراق که در حال جنگ با ایران بود، معادلات تغییر کرد. منافقین در کنار دشمن بعثی به جمعآوری اطلاعات از نقاط حساس کشور، دادن اطلاعات محمولههای غذا و دارو به جنگندههای عراقی برای بمباران، حملات پراکنده مرزی و در نهایت حمله مستقیم نظامی به مرزهای کشوری که روزگاری وطن آنان بوده است، آلوده شدند.
سال 1367 رجوی با تحریک صدام و به منظور تأثیرگذاری بر روند جنگ، با فراخوان هواداران فراری خود از کشورهای مختلف و با پیوستن تعدادی زیادی از زندانیان فراری که طی سالهای قبل مورد رأفت نظام اسلامی قرار گرفته و آزاد شده بودند، دست به اجرای سه عملیات نظامی نسبتا گسترده با نامهای آفتاب (8فروردین67، فکه)، چلچراغ (28خرداد1367، مهران) و فروغ جاویدان (3مرداد1367، کرمانشاه) زد و در خلال این حملات تعدادی زیادی از مردم و نیروهای نظامی به شهادت رسیدند.
عملیات آفتاب
رجوی در نظر داشت روز اول فرودین سال 1367 به مرزهای ایران حمله کند اما درگیری چند تن از نیروهای شناسایی این گروهک در نقاط مدنظر برای انجام عملیات، این حمله را چند روزی به تعویق انداخت و درنهایت بامداد 8 فروردین67 منافقین با تمام توان و با پشتیبانی هوایی و زمینی نیروهای عراقی از مرز فکه عبور کرده و به نیروهای نظامی مستقر در این منطقه حمله کردند. این نقطه آغاز ارزیابی صدام بود که میزان سرسپردگی عناصر نفاق را بسنجد. مسعود رجوی در پایان عملیات آفتاب پیامی صادر کرد و این عملیات را هدیه نوروزی برای ملت ایران خواند! هدیهای مشترک با ارتش صدام؛ چراکه توپخانه ارتش عراق بهخصوص هنگام آتش تهیه و خمپاره باران شدید مواضع نیروهای ایرانی نقش بزرگی را ایفا کرده بود.
عملیات چلچراغ
پس از آن که منافقین توانستند خوشخدمتی خود را به صدام نشان دهند، در 28خرداد 1367 از مرز ایران عبور کرده و شهر مهران که پس از چندبار تبادل بین نیروهای ایرانی و عراقی متروکه و خالی از سکنه شده بود و ارتفاعات اطراف آن را تصرف کردند. منافقین در این عملیات از نیروهای بومی خود که خراسانی بودند به عنوان خطشکن بهره بردند. لباس نیروهای خطشکن آنان، لباس نیروهای ارتش جمهوری اسلامی بود؛ چرا که اولین سد در مقابل آنها نیروهای ارتشی لشکر 77 خراسان بودند؛ لذا برای استفاده از اصل غافلگیری چنین تاکتیکی را انتخاب کردند. پس از سه روز نیروهای عراقی منطقه را ترک کرده و عقبنشینی کردند و نیروهای منافقین را در منطقه جایگزین کردند. منافقین در منطقهای وسیع حضور داشتند. این وسعت به اندازه شهرستان مهران و ارتفاعات مهم اطراف آن مانند «قلاویزان»و در ادامه تا مناطق حاشیهای شهرهای سومار، قصرشیرین، کرند غرب و حتی اسلامآباد غرب به صورت پراکنده بود.
منافقین مهران را به تصرف خود درآورده بودند که از مدتها قبل خالی از سکنه بوده و پس از ورود به شهر با دعوت از خبرگزاریهای خارجی دست به راهاندازی یک برنامه بزرگ تبلیغاتی زدند و سرکرده این گروهک تروریستی پس از عملیات، مدعی شد که وقتی در یک عملیات، شهری تصرف میشود، بنابراین دسترسی به تهران مشکل نخواهد بود. از این رو شعار «امروز مهران، فردا تهران» را سر دادند. تا اینکه در عملیات مرصاد تمام این مناطق یاد شده در دو استان کرمانشاه و ایلام پاکسازی شد و منافقین از منطقه رانده شدند.
از 28خرداد 1367 تا زمان آغاز عملیات فروغ جاویدان از سوی منافقین و بخصوص در روزهای آخر مانده به عملیات فروغ جاویدان، کشور شاهد درگیریهای پراکنده منافقین با مردم و یا با نیروهای نظامی بود. عملیاتهای تپهزنی (هدف قرار دادن ایستگاهها وپاسگاههای مرزی) خمپارهزنی به پادگانها و شهرها، و عملیات دستبرد (حمله محدود به داخل مواضع دشمن، برای اجرای ماموریت ویژه و بدون قصد نگهداری زمین)، از نمونه اقدامات منافقین در این محدوده زمانی است.
عملیات فروغ جاویدان
پس از انجام حمله نظامی منافقین به کرمانشاه در سوم مرداد 1367 آنها از غافلگیری ایجاد شده در نیروهای نظامی ایران به واسطه عملیات ایذایی عراق در مرزهای جنوب غربی استفاده کرده و توانستند طی دو روز از شهرهای قصرشیرین، کرند غرب و اسلامآباد غرب عبور کرده و به کرمانشاه نزدیک شوند. اما در تنگه چهارزبر واقع در روستای حسنآباد اسلام آباد غرب که جاده مواصلاتی اسلامآباد غرب به کرمانشاه از آن میگذرد، علاوهبر مواجهشدن با مقاومت مردمی که از روز اول با آن مواجه بودند با نیروهای مسلح هم درگیر شدند.
در ابتدا با ترافیک مردم و خانوادههایی که از بیم جنایات و قساوت منافقین در حال فرار بودند برخورد کرده و متوقف شدند. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از این فرصت استفاده تاکتیکی کرده و پس از آنکه منطقه از حضور مردم عادی خالی شد، در فرصتی مناسب به ستون نظامی منافقین حمله کرده و آنها را تار و مار کردند. باقی مانده ستون نظامی منافقین یا به سمت مرز بازگشتند، یا به کوهستانهای اطراف فرار کردند و یا آنها که آموزش کمتری دیده بودند و مسیر را گم کرده بودند به صورت انفرادی به سمت شرق، جنوب یا شمال فرار کردند. این افراد طی دو هفته پس از عملیات یا شناسایی و دستگیر شدند یا در حالت ترس و وحشت با نیروهای نظامی و مردم درگیر شده و به هلاکت رسیدند. برخی نیز توانستند از نقاط دیگر مرزی فرار کنند.
طی 5 روز پس از پایان عملیات مرصاد و شکست قاطع منافقین، با همکاری مردم منطقه، بیش از 100 عملیات شناسایی انجام شد و طی آن بیش از 200 نفر از نیروهای تنهامانده منافقین در کوهها، درهها، روستاها و دشتهای اطراف دستگیر شدند. همچنین رجوی در دیگر ماهها و روزهای سال تلاش کرد تا با انجام عملیاتهای کور تروریستی ضمن ناامن کردن فضای کشور، زمینه را برای فشار نظامی و امنیتی به جمهوری اسلامی فراهم آورد که ماحصل آن شهادت تعداد دیگری از مردم ایران بود. از جهت فراوانی باید گفت که آمار جنایات منافقین در سال 1367 تقریبا با دوران اوج خیانت رجوی و گروهک متبوعش در سال 1360 برابری میکند و اطلاعات حاضر مؤید این موضوع است. پژوهش در کمیت وکیفیت شهدای جنایتهای گروهک تروریستی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در سال 1367 یکی دیگر از فعالیتهای مطالعاتی بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور) به عنوان تنها مرکز تخصصی حوزه مطالعات تروریسم در داخل کشور است. بخشی از نتایج این پژوهش در گزارش زیر آمده است.
آمار عملیاتهای تروریستی منافقین در سال 1367
گروهک تروریستی منافقین تا امروز بیش از 12 هزار نفر از مردم کشور را به شهادت رساندهاند. در سال 1367 منافقین 1503 نفر از مردم ایران را به شهادت رساندند. بیشترین تعداد شهدا مربوط به عملیات فروغ جاویدان و کمترین شهدا مربوط به بمبگذاری در تهران است؛ حمله مسلحانه شامل تپه زنی، خمپاره زنی و حمله نظامی میشود.
گستره جنایات منافقین در سال 1367 بر اساس محل تولد شهدا
جنایات منافقین در ترور و قتل عام ملت ایران در سال 1367 به گستره کل ایران پهناور بوده است. استان تهران با 274 شهید بیشترین و استان یزد با یک شهید کمترین تعداد شهدای حاصل از اعمال تروریستی منافقین را تشکیل میدهند.
میانگین سن شهدای جنایات منافقین در سال 1367
شهید «نوشین شریفی»، کودک 3 ساله اهل اسلام آباد غرب، خردسالترین شهید جنایتهای منافقین در سال 1367 است که در عملیات فروغ جاویدان در روز سوم مرداد بر اثر اصابت گلوله مستقیم در مقابل چشم مادرش به شهادت رسید. و شهید «قاسم الترکمانی» اهل قم با 89 سال سن، مسن ترین شهید جنایت منافقین در سال 67 است. شهید ترکمانی برای دفاع از وطن به عنوان نیروی داوطلب در عملیات مرصاد شرکت کرده بود و بر اثر اصابت ترکش به کمر به شهادت رسید.
تعداد شهدا بر اساس شغل
بیشتر شهدایی که سال 67 توسط منافقین به شهادت رسیدند از نیروهای مسلح بودهاند. در واقع 907 شهید از مجموع 1503 شهید، نظامی بودهاند. 466 نفر از این شهدا از اعضای سپاه پاسداران، 412 نفر از نظامیان ارتش و 29 شهید هم متعلق به نیروی انتظامی بودهاند. همچنین 395 تن از این شهدا نیز سرباز بودهاند. 156 شهید دانشجو، دانش آموز و معلم بودند. 5 شهید پزشک، پرستار و امدادگر، 159 شهید کارگر، کشاورز و دامدار و 45 شهید کارمند بودهاند. اوج رذالت منافقین در ترور زنان و کودکان بیدفاع بود. 20 تن از شهدایی که توسط منافقین در سال 67 به شهادت رسیدند از زنان و کودکان بودهاند.