آرمان که در اسفند سال۹۲دانشآموز سال آخر دبیرستان بود، به اتهام قتل دختری دانشجو به نام غزاله ۱۹ ساله دستگیر شد.
در جلسهای که صبح دیروز به ریاست قاضی بابایی و با حضور رضایی قاضی مستشار برگزار شد، ابتدا اختیاری، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و ضمن شرح کاملی از پرونده گفت: آرمان متهم به مباشرت در قتل غزاله با کوبیدن سر وی به تخت و با میله بارفیکس است. او به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته است که مرتکب قتل شده اما از آنجایی که جسدی از غزاله پیدا نشده است، در پرونده شبهه ایجاد شد. البته پروندههای قتل زیادی داشتهایم که با وجود پیدا نشدن جسد با توجه به متقن بودن دلایل، قتل عمد محرز و فرد محکوم نیز شده است.
وی در توضیح پس گرفتن رأی دو نفر از قضات هم گفت: آنها رأی خود را پس نگرفتند بلکه به دلیل اینکه وکیل سابق متهم مدعی شده بود مدارک جدیدی در پرونده پیدا شده خواستار بررسی بیشتر پرونده شدند. دو موضوع به عنوان مدرک جدید مطرح شد؛ یکی تمدید دفترچه بیمه غزاله بود و دیگری تمدید مرخصی دانشگاه او. هر دو مورد به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هیچ کدام دلیلی بر زنده بودن غزاله نبوده است.
سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر غزاله در توضیح تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویشفرماست، غزاله را هم خودش بیمه کرده بود بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود به صورت خودکار دفترچه غزاله هم تمدید شده بود.
مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود چرا که میخواست در خارج از کشور درس بخواند و برای اینکار آماده میشد، وقتی این حادثه رخ داد چون من هنوز باور نداشتم دخترم مرده باشد وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند که مرخصی تحصیلی غزاله تمام شده من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور ندارم دخترم مرده باشد، آنها هم دلشان سوخت و یک ترم دیگر مرخصی غزاله را تمدید کردند، در واقع به خاطر همدردی با من این کار را کردند. بعد از حادثه من روزهای سختی را گذراندم تا وقتی آرمان به قتل غزاله اعتراف کند من شب و روز در خیابانها دنبال دخترم میگشتم به هر دختری که شبیه غزاله بود میرسیدم جلویش را میگرفتم و فکر میکردم بچه خودم است.
در ادامه زمانی علویجه وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت و گفت: ما براساس مدارک پرونده درخواست صدور حکم قانونی داریم.
در ادامه آرمان در جایگاه قرار گرفت و گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم، او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت، من صدایی شنیدم وقتی در را باز کردم غزاله را دیدم که در راه پله افتاده است. خیلی ترسیدم او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آنقدر ترسیده بودم که نمی دانستم چه میکنم. من خیلی بچه بودم.غزاله را داخل کیسه گذاشتم، متوجه شدم نفس میکشد اما ترسیده بودم و فقط میخواستم او را از خانه دور کنم بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله در میدان مینا بردم .
قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟
به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من اصلاً متوجه کارهایم نبودم.
لکههای خون غزاله روی در و دیوار خانه شما پیدا شده است.
من دقیقاً نمیدانم از چه صحبت میکنید در جریان نیستم.
تو به دوستت گفتهای که غزاله را کشتهای و از او درخواست کمک کردی؟
من اول گفتم غزاله زمین خورده اما او حرفم را باور نکرد بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و به کمک بیاید.
از غزاله نامهای بجا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزارهای تو خسته شده است.
از نامه خبر ندارم من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم.
اگر قتل کار تو نبود، چرا اعتراف کردی؟
بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت، به من میگفتند پدر و مادرت را بازداشت کردهایم و در حال بازجویی هستند. من بچه بودم، ترسیدم اذیت می شدم، به همین خاطر اعتراف دروغ کردم.
سپس وکلای متهم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار برائت موکلشان از قتل عمدی با توجه به پیدا نشدن جسد و سایر مدارک موجود در پرونده شدند.
وکیل خانواده غزاله با بیان اینکه بعد از این جلسه هیچ شبههای در پرونده باقی نمانده است، گفت: در این جلسه آخرین دفاعیات متهم گرفته و دو مورد شبههای که وکیل متهم در پرونده مطرح کرده بود نیز برطرف شد، البته قبلاً با نامهای که معاون دادستان در دو صفحه نوشته و به دادگاه داده بود رفع شبهه شده بود. با این حال پرونده دیگر در مرحله شور قضات برای صدور رأی قرار گرفته است.
وی در مورد اینکه آیا خانواده غزاله نمیخواهند فرصت دیگری به آرمان بدهند، گفت: فکر نمیکنم آنها موافق چنین مهلتی باشند و درخواست قصاص دارند.