سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ مهر ۱۳۹۹ - ۰۴:۱۵
استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب:

چرا «شر» فقط گریبان برخی انسان‌ها را می‌گیرد؟

نعمیه پورمحمدی با اشاره به اینکه برخورد برخی افراد با "شر" شخصی‌سازی شده است، تأکید کرد که اینان کسانی هستند که اعتماد، ایمان و عشق خود را به خداوند ازدست داده‌اند.
کد خبر : ۵۲۴۰۷۵

نعیمه پورمحمدی استادیار فلسفه دین دانشگاه ادیان و مذاهب در گفتگوی تلفنی با برنامه سوفیا از یونگ، فیلسوف و روانشناس سوئیسی مطلبی را نقل کرد و گفت: او با طرح پرسشی، مانع شدنِ خداوند در مقابل "شر" را مطرح می‌کند و در ادامه اعلام می‌دارد که آیا باری تعالی نمی‌خواهد "شر" را از میان بردارد و چرا با وجود خدا، باز هم شرارت‌ها در دنیا وجود دارد؟

وی این نقل قول را به رفتاری غیر منطقی در مقابل "شر" گره زد و افزود: در نقلی دیگر آمده است که خداوند خیر محض است و با پدیده‌های شرارت بار در جهان سازگار نیست.

پورمحمدی حجم زیاد شرها و تنوع نامتناسب شرور را در جهان مثال زد و گفت: برای تعدادی از انسان‌ها شر بسیاری به وجود می‌آید و برای برخی افراد شر کمتری بروز و ظهور می‌کند و این دو بر اساس تعریفِ فلسفی با هم سازگار نیستند.

وی دلایل این پرسش را اینگونه تشریح کرد: خداوند عالم مطلق است و امکانِ دانستن هر چیزی از جمله از بین بردن شر را دارد و از طرفی اگر خداوند قادر مطلق باشد، بر رفع شر تواناست.

پورمحمدی همچنین تاکید کرد: اگر خداوند خیرخواه محض باشد، در پی ایجاد خیر و از بین بردن شرور است و از دیگر سو، تنوع و حجم زیاد و توزیع نامتناسب شر، قابل اجتناب کردن است.

این استاد دانشگاه دین و ادیان به وجود "شر گزاف" در جهان هستی اشاره کرد و گفت: اگر این شرور قابلیت مقابله و ممانعت داشتند، هیچ خیری را در پسِ آن‌ها نمی‌یافتیم.

پورمحمدی به مقوله‌ای با عنوان "قرینه شر" اشاره کرد و در این باره گفت: ما نمی‌توانیم هیچ دلیل موجهی از سوی خداوند، برای تجویز شرور پیدا کنیم؛ پس می‌توان نتیجه گرفت که خداوندِ به عنوانِ "عالمِ مطلق و خیرِ محض" وجود ندارد.

وی با طرح این موضوع نتیجه گرفت: مسئله منطقی شر، اصلِ شرها را با وجود خداوند ناسازگار اعلام می‌کند و مسئله‌ی "قرینه‌ی شر" نیز به شرهای گزاف و زیادی در عالم هستی می‌پردازد.

پورمحمدی افزود: بشر هرچه کنکاش می‌کند، هیچ دلیلِ منطقی برای اینکه خداوند چرا شرور را خلق کرده است، نمی‌یابد.

وی این پرسش و پاسخ‌های فلسفی را چنین پی گرفت: مسئله‌ی اگزیستانسیالیِ شر، آن را از مقوله‌ی نظریه خارج می‌سازد و به ساحتِ زندگی انسان وارد می‌آورد.

پورمحمدی ادامه داد: در اینجا انسان با این سوال روبرو است که چرا خداوند رنج را در زندگی ما پدید آورد و چرا راضی به رنج کشیدنِ انسان شد؟ اما این انسان به سوالی کلی و جهان شمول نمی‌پردازد که چرا اساساً شرور در جهان وجود دارند.

استادیار فلسفه دین دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: این انسان‌ها برخورد با "شر" را به مقوله‌ای شخصی گره می‌زنند و می‌پرسند چرا خداوند راضی شده است تا ما رنج بکشیم؟

پورمحمدی با بیان اینکه این افراد عشق و محافظتِ خداوند را زیر سوال می‌برند، خاطرنشان کرد: چنین افرادی قادر نخواهند بود به عشق خود نسبت به خداوند و وظیفه‌ی پرستیدنِ خود ادامه دهند و از خداوند می‌ترسند و احساس امنیت و اعتماد ندارند و لذا ایمان خود را از دست می‌دهند.