با نزدیک شدن به ماههای پایانی دولت دوازدهم، صف احساس تکلیف کردگان برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ از هر دو جناح، روز به روز شلوغتر میشود. در این میان، اوضاع در جبهه موسوم به اصلاحات، اما تا جایی پیش رفته که حتی افرادی با سیاهترین سوابق سیاسی نیز خود را قامت نفر نخست دستگاه اجرایی کشور تصور کرده و از هم اکنون نام خود را بر سر زبانها انداخته اند.
«محمدرضا خاتمی» از جمله همین افراد است که نامش مکرراً از سوی جناح تجدیدنظرطلب بعنوان نامزد تراز رادیکالیستهای دوم خردادی برای انتخابات ۱۴۰۰ شنیده میشود. این درحالیست که همگان بیاد دارند که نامبرده از آتش بیاران معرکه در فتنه ۸۸ بود و حتی بابت طرح ادعای تقلب ۸ میلیونی در آرا، توسط قوه قضائیه نیز محکوم شد؛ با اینحال تصور اینکه برادر کوچکتر رئیس دولت اصلاحات، بتواند با سوابق درخشانی همچون عضویت در جبهه منحله مشارکت یا حضور در میان متحصنین مجلس ششم، از مانعی همچون شورای نگهبان بگذرد، محال به نظر میرسد!
از سوی دیگر، اظهار نظر معروف رضا خاتمی در حمایت از حسن روحانی، هنوز از حافظه بسیاری پاک نشده است که در اردیبهشت ۹۶ گفت: «روحانی اگر انتخاب نمیشد کشور سقوط میکرد. دولت اعتدال دولت نجات بود؛ نجات کشور از سراشیبی سقوط. روحانی هم نشان داده که مرد تدبیر و مرد زمانه خود است. تضمین دولت روحانی ما هستیم و باید به راحتی او را رئیسجمهور کنیم.»! اکنون، اما جای دارد تا از گوینده این سخنان شاذ پرسید که آیا کسی که شما ضامن عملکردش بودید، کشور را از سقوط نجات داد یا اینکه با بی کفایتی خود آن را چنان به چاه ویل بی تدبیری انداخت که هزاران عاقل هم توان بیرون آوردنش را نخواهند داشت؟! جالب اینجاست که امثال رضا خاتمی بجای توبه و عذرخواهی از پیشگاه ملت بابت حمایت خائنانه از فردی که کشور را بن بست اجرایی رسانده، اینک وقیحانه مدعی جانشینی فردی هستند که با پشتیبانی ایشان، سکه ۱۵ میلیونی و دلار ۳۰ هزار تومانی و پراید ۱۰۰ میلیونی را برای مردم به ارمغان آورد!
آنگونه که مسلم است، فراموشی و ضعف حافظه سیاسی همواره باعث تکرار فجایعی در کشور شده که نمونه ملموس و عینی آن، مرور سالهای سیاه ۹۲ تا ۹۹ خواهد بود. در این میان، با توجه به قاعده عقلی "آزموده را دوباره آزمودن خطاست" باید دقت داشت تا دیگر خام شعارهای فریبنده مُشتی شیاد نشد چراکه کشور دیگر بیش از این تحمل آسیبهای ناشی از انتخابهای نادرست را ندارد!
از سوی دیگر، اظهار نظر معروف رضا خاتمی در حمایت از حسن روحانی، هنوز از حافظه بسیاری پاک نشده است که در اردیبهشت ۹۶ گفت: «روحانی اگر انتخاب نمیشد کشور سقوط میکرد. دولت اعتدال دولت نجات بود؛ نجات کشور از سراشیبی سقوط. روحانی هم نشان داده که مرد تدبیر و مرد زمانه خود است. تضمین دولت روحانی ما هستیم و باید به راحتی او را رئیسجمهور کنیم.»! اکنون، اما جای دارد تا از گوینده این سخنان شاذ پرسید که آیا کسی که شما ضامن عملکردش بودید، کشور را از سقوط نجات داد یا اینکه با بی کفایتی خود آن را چنان به چاه ویل بی تدبیری انداخت که هزاران عاقل هم توان بیرون آوردنش را نخواهند داشت؟! جالب اینجاست که امثال رضا خاتمی بجای توبه و عذرخواهی از پیشگاه ملت بابت حمایت خائنانه از فردی که کشور را بن بست اجرایی رسانده، اینک وقیحانه مدعی جانشینی فردی هستند که با پشتیبانی ایشان، سکه ۱۵ میلیونی و دلار ۳۰ هزار تومانی و پراید ۱۰۰ میلیونی را برای مردم به ارمغان آورد!
آنگونه که مسلم است، فراموشی و ضعف حافظه سیاسی همواره باعث تکرار فجایعی در کشور شده که نمونه ملموس و عینی آن، مرور سالهای سیاه ۹۲ تا ۹۹ خواهد بود. در این میان، با توجه به قاعده عقلی "آزموده را دوباره آزمودن خطاست" باید دقت داشت تا دیگر خام شعارهای فریبنده مُشتی شیاد نشد چراکه کشور دیگر بیش از این تحمل آسیبهای ناشی از انتخابهای نادرست را ندارد!
نخیر
همه سیاه اند بجز خودتون
به هیچ سراطی مستقیم نیستید