بر اساس اعلام سایت youm ۷، چند روز پیش آتشنشانان در انگلستان، یک دانشجوی ۲۱ ساله به نام روزی کول را که داخل ماشین لباسشویی گیر کرده بود نجات دادند. او و دوستانش در خانه بودند و این دختر انگلیسی به اصرار آنها وارد ماشین لباسشویی شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، دانشجوی مذکور داخل این دستگاه گیر کرده بود و نمیتوانست بیرون بیاید. در این شرایط دوستانش مجبور شدند که نیروهای امدادی و آتشنشانی را خبر کنند. نیروهای اورژانس با دیدن این صحنه عجیب، بسیار خندیدند. رز بعد از نجات گفت: "آنها که گربهها را از درختان نجات میدهند، پس میتوانند یک انسان را از داخل خشککن نجات دهند. " این دانشجو حدود ۲۰ دقیقه داخل خشک کن لباس گیر کردهبود که سه آتشنشان برای نجات او وارد خانه شدند.
رزی، که در شرق یورکشایر انگلیس زندگی میکند، گفت: "من در خانه با دوستانم بودم و یک نفر از آنها جرات کرد وارد ماشین لباسشویی شود و من هم تصمیم گرفتم آن را امتحان کنم. واین کار راحتتر از این به نظر میآمد، ولی وقتی که فهمیدم نمیتوانم بیرون بیایم، همه بدنم را تکان دادم. " وی افزود: " من در ابتدا فکر نمیکردم که اینقدر بد باشد و دوستان من میخندیدند، اما زمانی فهمیدم که نمیتوانم پایم را تکان بدهم و رانم گیر کرده است، از دوستانم کمک خواستم و آنها سعی کردند مرا بیرون بیاورند، اما نتوانستند. ما گیج شده بودیم و نمیدانستیم باید چکار کنیم. در این زمان تصمیم گرفتیم که با سازمان آتشنشانی تماس بگیریم تا برای کمک به اینجا بیایند. "
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، دانشجوی مذکور داخل این دستگاه گیر کرده بود و نمیتوانست بیرون بیاید. در این شرایط دوستانش مجبور شدند که نیروهای امدادی و آتشنشانی را خبر کنند. نیروهای اورژانس با دیدن این صحنه عجیب، بسیار خندیدند. رز بعد از نجات گفت: "آنها که گربهها را از درختان نجات میدهند، پس میتوانند یک انسان را از داخل خشککن نجات دهند. " این دانشجو حدود ۲۰ دقیقه داخل خشک کن لباس گیر کردهبود که سه آتشنشان برای نجات او وارد خانه شدند.
رزی، که در شرق یورکشایر انگلیس زندگی میکند، گفت: "من در خانه با دوستانم بودم و یک نفر از آنها جرات کرد وارد ماشین لباسشویی شود و من هم تصمیم گرفتم آن را امتحان کنم. واین کار راحتتر از این به نظر میآمد، ولی وقتی که فهمیدم نمیتوانم بیرون بیایم، همه بدنم را تکان دادم. " وی افزود: " من در ابتدا فکر نمیکردم که اینقدر بد باشد و دوستان من میخندیدند، اما زمانی فهمیدم که نمیتوانم پایم را تکان بدهم و رانم گیر کرده است، از دوستانم کمک خواستم و آنها سعی کردند مرا بیرون بیاورند، اما نتوانستند. ما گیج شده بودیم و نمیدانستیم باید چکار کنیم. در این زمان تصمیم گرفتیم که با سازمان آتشنشانی تماس بگیریم تا برای کمک به اینجا بیایند. "