عموماً روند تحقیقات علمی از همان مراحل ابتدایی تا دستیابی به دارو، واکسن یا یک نتیجهگیری علمی به بودجههای کلان نیاز دارد. این مبالغ در کشور ما عمدتا توسط بخش دولتی تامین میشود، اما در برخی کشورهای خارجی ماجرا فرق میکند و خیرین سهم زیادی از تامین مالی پروژههای تحقیقاتی دارند.
به گزارش ایسنا نسبت سلبریتیها با دنیای علم همواره مناقشهبرانگیز بوده است. با گسترش فضای مجازی و حضور گسترده سلبریتیها در شبکههای اجتماعی مخاطبان آنها گاهی با اظهارنظرهایی از سوی این سلبریتیها مواجه میشوند که مصداق ترویج شبهعلم است. این صحبتها واکنشهای دانشمندان را نیز برمیانگیزد. اما این نسبت در سالهای اخیر تغییر کرده است و حالا با سلبریتیهایی مواجه هستیم که بخشی از ثروت خود را به تحقیقات علمی و به خصوص تحقیقات حوزه پزشکی اختصاص میدهند.
"دالی پارتن"، خواننده، آهنگساز، هنرپیشه و نویسندهای آمریکایی است. او در ماه آوریل اعلام کرد که میخواهد یک میلیون دلار به مرکز پزشکی "واندربیلت" اهدا کند. مرکز پزشکی "واندربیلت" یکی از مراکزی است که بخشی از تحقیقات مربوط به واکسن کرونای شرکت "مدرنا" در آن انجام میشود. مبلغی که به گفتهی پژوهشگران آمریکایی نقش مهمی در تحقیقات مربوط به ساخت واکسن و پلاسمای خون بهبودیافتگان ایفا میکند.
"پارتن" تنها چهرهی مشهوری نیست که بخشی از ثروت خود را به پژوهشهای علمی اختصاص داده است. "شان پارکر"، موسس سایت اشتراک فایل "نپستر" و اولین مدیر وبسایت فیسبوک نیز بنیادی را راهاندازی کرده است که بخشی از فعالیتهای آن بر روی گسترش پژوهشهای علوم زیستی تمرکز دارد.
او در سال ۲۰۱۶ متعهد شده بود ۲۵۰ میلیون دلار برای تامین بودجه تحقیقات ایمنی درمانی سرطان تخصیص دهد. بررسیهای روزنامهنگاران آمریکایی نشان میدهد مبلغی که "پارکر" به این تحقیقات اهدا کرده است تاثیر مهمی بر پیشرفت آنها گذاشته است. محققانی که با این بودجه مشغول تحقیق بودند موفق شدند در سال گذشتهی میلادی اولین اطلاعات مربوط به یک کارآزمایی بالینی در خصوص بیماران دارای سرطان لوزالمعده را منتشر کنند.
اهمیت کار "پارکر" در این جاست که او دوستان زیادی در میان خوانندگان و هنرپیشگان هالیوودی دارد و اقداماتش باعث جلب توجه این افراد به دنیای علم و پژوهشهای علمی میشود. یکی از خبرنگاران حوزه علم و سلامت وبسایت STAT معتقد است "پارکر" میتواند پُلی میان محققان و سلبریتیها باشد.
در ایران بودجهی پژوهشها عموما توسط بخش دولتی تامین میشود و یا پژوهشگاهها با ارائهی خدماتی که در بسیاری موارد خدمات درمانی هستند، تلاش میکنند از محل درآمد آن هزینهی تحقیقات را جذب کنند. روسای نهادهای تحقیقاتی بارها درباره لزوم کمکهای خیرین به پژوهشگران سخن گفتهاند. از جمله دکتر حمیدرضا طیبی، رئیس جهاد دانشگاهی، پیشتر گفته بود: «در کشور ما مشکلات متعددی است، اما خیریههای تحقیقاتی بسیار میتوانند در زمینه حل مشکلات درمانی کمک کننده باشند.»
البته سخن از حضور خیرین در پروژههای تحقیقاتی علمی نباید به عنوان برداشتن بار مسئولیت از نهادهای دولتی که اغلب آنها دارای ردیف بودجهای برای پژوهش در لایحه بودجه هستند تلقی شود.
اما به هر صورت محال است سری به صفحات سلبریتیهای ایرانی در فضای مجازی بزنید و اثری از شماره حساب برای کمک به خانوادهای محروم یا جمعآوری مبالغی برای جراحی کودکی را نبینید. فعالیتهای خیرخواهانهی برخی سلبریتیهای ایرانی در سالهای اخیر چُنان دامنهی گستردهای پیدا کرده است که از حمایت از کودکان ناشنوای مادرزادی برای کاشت حلزون تا پشتیبانی از کودکان کار و آزادسازی زندانیان جرایم غیرعمد را در بر میگیرد. با این حال، حمایت مالی از تحقیقات علمی، عرصهای بوده است که هنرمندان ایرانی قدم به آن نگذاشتهاند و شاید از فعالیت سلبریتیها در دنیای علم به خصوص در روزهای اخیر و در شرایط شیوع کرونا جز مواردی همچون معرفی داروهای گیاهی برای درمان کرونا و یا سخنانی جنجالبرانگیز علیه واکسن زدن در فضای مجازی اثر دیگری برجا نباشد.
حال و در شرایطی که بخش عمدهای از فعالیتهای پژوهشی علوم پزشکی کشورمان بر روی کرونا متمرکز است، حمایتهای مالی سلبریتیها از این تحقیقات میتواند علاوه بر تسهیل روند پیشرفت این پروژهها، گامی اساسی در راستای عمومیسازی علم و ترویج آن هم به شمار رود. البته این را نیز باید مد نظر قرار داد که روند فعالیتهای علمی پژوهشی در کشور نیز در ترغیب افراد برای حضور در این عرصه تاثیری بسیار دارد چرا که اگر در کشوری مانند امریکا یک سلبریتی بخش قابل توجهی از سرمایه خود را صرف حمایت از طرحها و موسسات پژوهشی میکند پس از مدتی مشخص میشود این سرمایه چه تاثیری داشته و منجر به چه اتفاقاتی شده است، اما در ایران با وجود اینکه هر سال بودجهای صرف پژوهش و تحقیقات میشود همواره بحث کاربردی بودن تحقیقات مطرح است تا جایی که حتی این روند مورد انتقاد خود مسئولان نیز قرار گرفته است.
به طور مثال در شرایطی که حدود یکسال از ورود ویروس کرونا به کشور میگذرد و در این یک سال تمام دنیا تحت تاثیر شیوع این بیماری در وضعیتی خاص قرار گرفته، در ایران شاید هنوز مجموعههای تحقیقاتی موفق به ارائه محصول یا راهکار خاصی که برای اولین بار در دنیا رخ داده، نشدهاند، حتی در نهایت فعالیتها در این مدت به گونهای بوده است که وزیر بهداشت هفته گذشته به انتقاد صریح از این وضعیت پرداخته و خاطر نشان کرد: تحقیقات یک کشور که از منابع عمومی آن استفاده میکند، باید بتواند به طریقی برای باز کردن گرهی از نظام خدمت کند، وگرنه این روال تحقیقات در کشور، به معنای دور ریختن منابع است.
در چنین شرایطی شاید بتوان تاحدی به سلبریتیها نیز حق داد که خیلی نسبت به تاثیرگذاری سرمایه خود در حیطه پژوهشی خوش بین نباشند؛ اما در هر صورت نباید این را نیز فراموش کرد که طی سالهای گذشته با پیشرفتهای علمی صورت گرفته در زمینههای بسیاری از درمان سرطان و بیماریهای دیگر گرفته تا سایر حوزههای علمی، پیشرفتهای خوبی حاصل شده که به هر حال بخش قابل توجهی از این توفیقات در محیطهای پژوهشی و تحقیقاتی حاصل شده است. بر همین اساس شاید لازم باشد برای ورود سلبریتیها و خیرین کشور به حوزه علم و پژوهش فرهنگسازی کافی صورت گیرد، اما این انتظار زمانی به جا قلمداد میشود که نحوهی هزینهکرد مبالغ شفاف و دقیق اطلاعرسانی شود و پژوهشگران از پَستوی آزمایشگاهها خارج شوند و درباره فرآیندهای تحقیقاتشان به طور منظم آگاهیبخشی کنند. در شرایطی که با وجود رشد تعداد مقالات ایران در برخی شاخصهای بینالمللی، انتقادات از تحقیقات به ویژه درحوزه علوم پزشکی به اوج خود رسیده است، به نظر میرسد ایجاد اعتماد متقابل بین پژوهشگران و خیرینی که میخواهند به تحقیقات کمک کنند کاری دشوار و زمانبر باشد.