جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۰ دی ۱۳۹۹ - ۰۱:۴۷

چرا مردم آمریکا معتقدند این کشور در حال فروپاشی است؟

مردم آمریکا در سایه تحولات اخیر در این کشور نسبت به آینده سیاسی کشورشان بدبین هستند و شمار قابل توجهی از آنها حتی معتقدند که کشورشان در حال فروپاشی است.
کد خبر : ۵۴۱۶۹۷

موسسه افکارسنجی ایپسوس به تازگی یک نظرسنجی به سفارش اکسیوس انجام داده که در آن 4 نفر از هر 5 آمریکایی گفته است که آمریکا را در حال فروپاشی می‌بینند.

بر اساس این نظرسنجی که یک هفته پس از حمله هواداران ترامپ به کنگره انجام گرفته و نتایج آن پنج‌شنبه گذشته منتشر شد، 83 درصد از هواداران حزب دموکرات و 78 درصد از هواداران حزب جمهوری‌خواه بر این باورند که کشورشان در حال فروپاشی است.

چرا مردم آمریکا معتقدند این کشور در حال فروپاشی است؟
در این نظرسنجی، 56 درصد از آمریکایی موافق بودند که ترامپ باید به سرعت کناره گیری کند درحالیکه در نظرسنجی هفته گذشته این میزان 51 درصد بود.

در حالیکه میزان حمایت قاطع از برکناری ترامپ در میان لیبرال‌ها و دموکرات‌های میانه رو 92 درصد است، 94 درصد از آنهایی که حامی ترامپ هستند، با برکناری او موافق نیستند و 66 درصد از جمهوری خواهان قدیمی هم مخالف این اقدامند. در میان حامیان ترامپ، 91 درصد از ادامه چالش‌های انتخاباتی ترامپ حمایت کردند.

بحران‌های قدیمی و دیدگاه منفی مردم آمریکا

بحث شکاف اجتماعی و چندپارگی در آمریکا بحث جدیدی نیست، بلکه این شکاف در دوران دونالد ترامپ و تحولات اخیر نمایان و علنی شده است. سال‌ها قبل از جامعه آمریکا به عنوان دیگ مذابی یاد می‌شد که می‌توانست افراد و اقشاری مختلفی را از جوامع و کشورهای دیگر دور هم جمع کرده، و آنها را با اصول و ارزش‌های آمریکایی سازگار کند.

اما مدتی است که چنین گزاره‌ای زیر سوال رفته است. شکاف اجتماعی و عدم ادغام گروه‌ها و نژادهای مختلف در جامعه آمریکایی باعث شده تا عده‌ای به جای عبارت دیگ مذاب، از ظرف سالاد استفاده کنند؛ یعنی اینکه جمعیت ساکن آمریکا به مانند تکه‌ها و قطعات منفکی می‌ماند که دور هم جمع شده‌اند ولی در سیستم ذوب و با آن هماهنگ نشده‌اند.

آمریکا در دوران ترامپ بسیاری از واقعیت‌های خود را نشان داد. استقرار گارد ملی و نیروهای ارتش در خیابان‌های واشنگتن که تعداد آنها بیش از تعداد نظامیان آمریکا در عراق و افغانستان است، قبل از مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید، نشان می‌دهد که دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی این کشور نگران بروز ناامنی غیرقابل کنترل در این کشور هستند. آنها حتی نگرانند که در مراسم تحلیف اقدام امنیتی مانند ترور علیه مقامات مطرح اتفاق بیفتد.

اعتراضات سیاهپوستان علیه تبعیض سیستماتیک علیه آنان در آمریکا، و حضور گروههای سفیدپوست نژادپرست در مقابل آنها، نشان می‌دهد که آمریکا طیف‌های متنوعی دارد که گاها 180 درصد با هم تفاوت داشته یا صراحتا در تقابل با هم قرار دارند. ماجرا زمانی جدی می‌شود که بدانیم بسیاری از گروه‌های حامی این طیف‌ها، مسلح هستند.

آمریکا به رغم توسعه و پیشرفت در عرصه‌های مختلف همچنان با مشکلات اساسی مواجه است. فاصله بین فقیر و غنی، عدم تحمل صدای مخالف سیاسی که در جریان انتخابات مشاهده شد، در کنار اتفاقاتی مانند حمله به کنگره که در کمتر کشوری اتفاق می‌افتد، حکایت از جامعه‌ای متشتت دارد که هر آن پتانسیل حوادث پیش‌بینی نشده و غافلگیرکننده را دارد.

پیدا کردن نوک کوه یخ

ماجرا زمانی برای آمریکایی‌ها بغرنج‌تر می‌شود که قرار باشد ترکیب جمعیتی آنها طی چند دهه‌ آینده به ضرر سفیدپوستان تغییر کند. مشخص نیست که در صورت تحقق چنین اتفاقی و افزایش جمعیت رنگین پوستان، چه اتفاقی در انتظار آمریکا خواهد بود. طبیعتا جریان نژادپرست سفیدپوست، تاب و تحمل تغییر شرایط به ضرر خود را نخواهد داشت. به عبارتی، ناآرامی‌ها و اتفاقات اخیر در اصل نوک کوه یخی است که بدنه عظیم آن هنوز زیر آب است.

متناسب با میزان تشدید شرایط در آمریکا و افزایش اصطکاک بین اقشار و قومیت‌های مختلف، تبعاتی می‌تواند در انتظار جامعه آمریکا باشد. حداقل نتیجه‌ ممکن تضعیف اصول و ارزش‌های نظام سرمایه‌داری و آمریکایی در این کشور خواهد بود. در چنین وضعیتی، شیرازه جامعه آمریکا به مرور زمان از هم پاشیده خواهد شد. به همین علت است که اکثر مردم آمریکا معتقدند که کشورشان در حال فروپاشی است.

طبیعتا تضعیف ارزش‌های آمریکایی، علاوه بر داخل کشور، بر نقش جهانی آن نیز تاثیرگذار خواهد بود. آمریکایی که در داخل با چالش دست و پنجه نرم کند، نخواهد توانست نقش رهبری در عرصه جهانی ایفا کند. دست کم نقش آن در مقایسه با قبل افول قابل توجهی خواهد داشت.

اگر با نگاه بدبینانه‌تری به ماجرا نگاه کنیم دورنمای وقوع اختلافات و جنگ داخلی در آینده در آمریکا، اگر محتمل هم نباشد، لااقل امکانپذیر است. جنگ در آمریکا هم پیش زمینه تاریخی دارد و هم اینکه بهانه‌های به مرور در حال رشد هستند. حال سوال این است که آیا سیستم حاکم در آمریکا خواهد توانست تا مانع رشد بیشتر این بهانه‌ها در آینده خواهد بود یا نه. اگر کمی به احتمالات دیگر بهای بیشتری بدهیم، بحث تکروی ایالت‌ها در موضوعات مختلف یا حتی ساز جدایی زدن آنها تا حدودی شنیده شود. چنین سناریوهایی الان غیرمحتمل و بعید به نظر می‌رسند. اما اینکه وقوع آنها تا چه حد امکان وقوع خواهند داشت، سوالی است که گذر زمان می‌تواند به آن پاسخ دهد.