محمد خاکپور مدافع سابق تیم ملی ایرانی که چند سالی همراه با مهرداد میناوند در تیم ملی همبازی بود و جزو نسل تاریخ ساز ۹۸ است.
به گزارش همشهری، وی در یادداشتی احساسی به مرگ هم تیمی سابق خود واکنش نشان داد.
خدا حافظ...
جوان رعنا و مودبی که تمام خاطراتم از او خاطرات شیرین است و هیچگاه تلخی و تلخ کامی از او ندیدم. شیطنت خاص خود را داشت و، اما این شیطنت همیشه دوست داشتنی بود.
ابتدای آشنائیم با او به زمانی برمیگردد که با علی منصوریان برای تلاوت قرآن در اغاز تمرین تیم ملی چالشی دیدنی داشتند و سپس رشد و ارتقای مهرداد از لحاظ فنی و تبدیل شدنش به یک چپ پای کلاسیک تا جایی که او را بر بام فوتبال اروپا دیدیم.
همه اینها وجه آشکار و نمایان او بود که بر هیچکس پنهان نبود، اما وجه دیگری که کسی آن را ندید و از دیدهها پنهان ماند غم نادیده شدن بود.
آنجا که کسی اندوختهای از تجربیات او را ندید. آنجا که کسی عطش مهرداد را برای خدمت به فوتبال کشورش ندید. آنجا که کسی فریادهای میخواهم در فوتبال بمانم و کمک کنم او را نشنید و حتی آنجا که با مشکلات زندگی و بیماری دست و پنجه نرم میکرد کسی به فریادش نرسید.
مهرداد شیرین بود، خوش قلب بود، دوست داشتنی بود و به جرأت کسی را سراغ ندارم که با شنیدن نام مهرداد میناوند لبخند بر روی لبانش نیاید.
اما این شیرین دوست داشتنی دیده نشد زمانی که نیاز به دیده شدن داشت!
خداحافظ دوست قدیمی
خداحافظ چپ پای دوست داشتنی
خداحافظ خاطرات شیرین
خداحافظای داغ بر دل نشسته...
وای ورزش، ورزشیها و مسولین ورزش، هستند مهردادهایی که فریاد دیده شدن سر میدهند و تجربیات ارزشمندی برای خدمت به این کشور و جوانان آن دارند.
آنها را ببینید و بشنوید قبل از اینکه به همین سادگی مجبور به خداحافظی باشیم.
محمد خاکپور- ۱۳۹۹/۱۱/۰۹
به گزارش همشهری، وی در یادداشتی احساسی به مرگ هم تیمی سابق خود واکنش نشان داد.
خدا حافظ...
جوان رعنا و مودبی که تمام خاطراتم از او خاطرات شیرین است و هیچگاه تلخی و تلخ کامی از او ندیدم. شیطنت خاص خود را داشت و، اما این شیطنت همیشه دوست داشتنی بود.
ابتدای آشنائیم با او به زمانی برمیگردد که با علی منصوریان برای تلاوت قرآن در اغاز تمرین تیم ملی چالشی دیدنی داشتند و سپس رشد و ارتقای مهرداد از لحاظ فنی و تبدیل شدنش به یک چپ پای کلاسیک تا جایی که او را بر بام فوتبال اروپا دیدیم.
همه اینها وجه آشکار و نمایان او بود که بر هیچکس پنهان نبود، اما وجه دیگری که کسی آن را ندید و از دیدهها پنهان ماند غم نادیده شدن بود.
آنجا که کسی اندوختهای از تجربیات او را ندید. آنجا که کسی عطش مهرداد را برای خدمت به فوتبال کشورش ندید. آنجا که کسی فریادهای میخواهم در فوتبال بمانم و کمک کنم او را نشنید و حتی آنجا که با مشکلات زندگی و بیماری دست و پنجه نرم میکرد کسی به فریادش نرسید.
مهرداد شیرین بود، خوش قلب بود، دوست داشتنی بود و به جرأت کسی را سراغ ندارم که با شنیدن نام مهرداد میناوند لبخند بر روی لبانش نیاید.
اما این شیرین دوست داشتنی دیده نشد زمانی که نیاز به دیده شدن داشت!
خداحافظ دوست قدیمی
خداحافظ چپ پای دوست داشتنی
خداحافظ خاطرات شیرین
خداحافظای داغ بر دل نشسته...
وای ورزش، ورزشیها و مسولین ورزش، هستند مهردادهایی که فریاد دیده شدن سر میدهند و تجربیات ارزشمندی برای خدمت به این کشور و جوانان آن دارند.
آنها را ببینید و بشنوید قبل از اینکه به همین سادگی مجبور به خداحافظی باشیم.
محمد خاکپور- ۱۳۹۹/۱۱/۰۹