پس از ماهها ریزش شاخص و عدم تمایل شاخص به ایستادن در نقطه تعادل علی رغم تمام اخباری که مثبت ارزیابی میشود موجب شد که از طرف سازمان بورس مصوباتی برای جلوگیری از این رفتار احساسی در بازار به تصویب رسید. اما قبل از اینکه بخواهیم به خود مصوبات و تاثیر احتمالی آن بپردازیم بهتر از وضعیت فعلی بازار با مداقه بیشتری تحلیل شود. به گفته پیتر برنستاین بازار سرمایه همیشه بازاری بی ثبات بوده است، چون معاملات در آن چیزی جز قمار روی آینده نیست که سرشار از غافلگیری است. خرید سهامی که تاریخ سررسید ندارد تجارتی پرریسکی است.
چنین محیطی بهترین عرصه را برای رفتارهای غیر منطقی فراهم میکند، عدم اطمینان ترسناک است. اگر بازیگران غیرمنطقی از نظر تعداد و ثروت بر بازیگران منطقی فایق آیند، قیمت دارایی از میزان تعادل فاصله بسیار میگیرد و برای مدتهای مدید در همین وضعیت باقی میماند. این همان نقطهای است که در آن بی ثباتی قابل توجهی در بازار رخ میدهد و اغلب همان نقطهای است که رفتار غیر منطقی جمعی تاثیر کمتری بر فعالیت سرمایه گذاران به اصطلاح منطقی و برعکس تاثیر بیشتری بر اکثریت بازار دارد. به این دلیل است که بسیاری از افراد در پی یافتن توضیحی برای بی ثباتی شدید بورس به روان شناسی جمعی روی میآورند.
اغلب پنداشته میشود که بورس اوراق بهادار تا بالاترین حد آزموده یا آنطور که به ما میگویند، تا بالاترین حد حرفهای شدهاند که این به ذهن متبادر میکند که منطق و نظامهای برتر معاملات جای رفتار بی منطق سرمایه گذاران ناآزموده را گرفته است، لیکن آزمودهترین نظامهای معاملات در مواقعی که تحت فشار قرار میگیرند به سرعت فرو میپاشند.
انسانها تمایل دارند که هنگام خرید سهام، ظرفیت و توان تعقل انفرادی را کنار بگذارند. حداقل میتوان گفت که توانایی آنان در تصمیم گیری انفرادی تا حد زیادی تحت فشار عقیده جمع کاهش مییابد. جان مکی مینویسد: «بسیار به جا گفته اند که انسان جمعی میاندیشد. دیده میشود که به صورت جمعی احساساتی میشوند درحالی که بسیار به آهستگی و تک تک منطق خود را باز مییابند.»
هیچ کس ادعا نمیکند که رفتار جمعی در بورس، سرمایه داران را به خطاکار تبدیل میکند، اما همان طور که دیدیم در هنگام سرخوشی و افسردگی بازار فعالیتهای خطاکارانه که خود را با عملکرد بازار مرتبط میسازند، رشد سریعی را تجربه میکنند. در هر حال، چنین چیزی یک موضوع حاشیهای است، چیزی که در این بحث حائز اهمیت است این است که آیا رفتار جمعی باعث تشدید عنصر بی منطقی در عملکرد بازار میشود یا خیر و آیا هراس بازار را شعله ورتر میسازد یا نه. حرکت تودهها به وضوح خطرناک تلقی میشوند، چون از نظر روان شناسی، غریبترین موضوع قابل مشاهده در توده این است که:
اهمیتی ندارد جمع از چه افرادی تشکیل یافته باشد، شیوه زندگی شان چه مقدار با هم شباهت با تفاوت داشته باشد، شغل آنان و شخصیتشان چه باشد یا هوششان چه اندازه باشد، همین که به یک جمع تبدیل شده اند باعث میگردد که به شیوهای احساس، فکر یا رفتار کنند که اگر تنها بودند با شیوه انفرادی تفکر و احساس آنها کاملا متفاوت میشود. پس در این وضعیت نهاد ناظر به تنها ابزار خود برای کنترل این رفتار جمعی و تودهای باید متوسل شود.
به درستی سازمان بورس همانند تجربه سایر بازارهای جهانی اقدام به نامتقارن کردن دامنه نوسان نموده است تا بلکه بازار به خود بیاید و قدری هم شرایط را بتواند تحلیل کند. در این وضعیتی که بازار بدور از هرگونه تحلیلی اقدام به عرضه در قیمتهای منفی میکند به نظر میآید در صورت انتشار گزارشهای EPS البته نه به سبک و سیاق گذشته بلکه به طور خیلی جامع و با در نظر گرفتن سناریوهای مختلف میتواند به تحریک قوه تحلیل بازار کمک کند. به هر حال بازار سرمایه ایران در ابتدای راه بلوغ خود به سر میبرد و افزایش یکباره تعداد سهامداران آن به چند ده میلیون قطعا این شرایط قابل پیش بینی بود و نیاز مبرم دارد تا نهاد ناظر بازار با چالاکی تمام بسته به شرایط تصمیمات اقتضایی لازم را برای جلوگیری از بروز بحران در بورس بگیرد.