اگرچه چند سالی است که درخت ۶۰۰ ساله اراج هم مثل بسیاری از باغها و کوچهباغهای اینآبادی قدیمی به خاطرهها پیوسته، اما هنوز هم در فرهنگ عامه و هویت اینآبادی قدیمی شمیران جایگاه ویژهای دارد. در گفتوگو با «داریوش شهبازی» تهرانشناس و پژوهشگر تاریخ به تاریخچه این نماد هویتی اراج و دلیل احترام اهالی به آن به درخت ۶۰۰ ساله پرداختهایم.
به گزارش همشهری در چند قدمی مسجدجامع محله، انگار هنوز هم خاطرات آن درخت اسرارآمیز زنده است. قصهها و روایتهایی که اگرچه گاهی در نقل و قولهای سینه به سینه رنگ خرافه به خود میگرفت ولی واقعیت این بود که درخت ۶۰۰ ساله اراج میان اهالی اینآبادی احترام زیادی داشت. در روزگاری نه چندان دور که جای آپارتمانها، برجها و خیابانهای پرترافیک، تا چشم کار میکرد همه جا درخت بود و باغ، درخت ۶۰۰ ساله اراج به نمادی برای اینآبادی تبدیل شد.
«هادی کاشانی» یکی از اهالی قدیمی اراج میگوید: «درخت ۶۰۰ ساله اراج ازگونه درختان داغداغان بود و میان اهالی محله احترام زیادی داشت. اگرچه در نقل قولهای سینه به سینه قدیمیها روایتهایی به این درخت نسبت میدادند که گاهی رنگ و بوی خرافه میگرفت اما این درخت یکی از نمادهای هویتی محله ما بود.»
حالا چند سالی است که جای درخت ۶۰۰ساله اراج در همسایگی مسجدجامع خالی شده است. کاشانی میگوید: «چند سال پیش تنه درخت ۶۰۰ ساله اراج به دلیل پوسیدگی بیش از اندازه از بین رفت و حالا دیگر اثری از آن باقی نمانده. با وجود این قرار بود یک نماد حجمی از آن درخت ۶۰۰ ساله ساخته شود ولی تنه پوسیده درخت در اثر وزش باد سقوط کرد.» موسفیدان محله اراج برای یادبود آن درخت کهنسال چند نهال جوان داغداغان کاشتند؛ نهالهایی که حالا برگ و بار دادهاند تا قصه آن درخت خاطرهانگیز و دلیل احترام اهالیآبادی به آن هرگز فراموش نشود.
- نماد ایستادگی
اگرچهآبادی اراج به باغهای وسیع و دلانگیزش مشهور بود اما تک درخت کهنسال نزدیک مسجدجامع، سرآمد همه آن درختان و نماد هویت این محله شد. درخت داغداغان اراج هم مثل چند تک درخت دیگر داغداغان در شمیران نماد مقاومت بود؛ نماد ایستادگی و سرسختی. روایتها و قصههای کهن این درخت بود که آن را مثل دیگر همنوعانش درآبادی قیطریه، زرگنده و دیگر روستاهای قدیمی شمیران مورد احترام اهالی اراج قرار داد. در روزگاری که حتی از باغ حاج حسین کنی، باغ شاهین، باغ ارامنه و دیگر باغهای سرسبز اراج خبری نبود، تک درخت داغدغان اراج، تنومند و استوار در دل تپه ماهورها و زمینهای سنگلاخی اطراف برگ و بار میداد.
شهبازی از جایگاه ویژه درخت داغداغان در فرهنگ عامه شمیرانیها و اهالی اراج میگوید: «درخت داغداغان در سختترین شرایط آب و هوایی و حتی در دل زمینهای سنگلاخی به حیات خود ادامه میدهد. در روزگاری که از برجها و آپارتمانهای شمیران امروز خبری نبود، باید در تپه ماهورها و زمینهای سنگلاخی شمیران دنبال اینگونه از درختان میگشتیم. درخت داغداغان اراج هم یکی از همان درختان کهنسال شمیران بود که حتی پیش از شکلگیری بسیاری از باغهای قدیمی اراج از نخستین ساکنان اینآبادی به شمار میرفت.»
- این درخت مورد احترام کشاورزان بود
در جست وجو برای علت احترام اهالی اراج به درخت ۶۰۰ ساله محله و اهمیت ویژه اینگونه از درختان برای دیگر شمیرانیها باید به رسوم کهن ایران باستان رجوع کنیم؛ به روزگاری که کشاورزی جایگاه ویژهای در تأمین معیشت مردم داشت. شهبازی میگوید: «شمیرانیها به درخت داغداغان تهک، تا یا ته میگفتند. علاوه بر اراج، درختان کهنسالی از همینگونه در قیطریه و زرگنده هم وجود داشت که مورد احترام اهالی اینآبادیها بود.
اما ایرانیان باستان نخستین کسانی بودند که به ارزش این درخت پی بردند.
بنابراین ریشه احترام به این درخت را باید در آن دوران جست وجو کرد. درخت داغداغان ریشههایی قوی دارد که حتی در سختترین شرایط هم برای رسیدن به آب، دل زمین را میشکافد و نیاز به آب کم دارد. کشاورزان قدیمی این درختان را در زمینهای سنگلاخی میکاشتند تا با رشد درخت، زمین هم به تدریج برای کشاورزی و کشت درختان میوه که ریشه ضعیفتر دارند آماده شود.
به همین دلیل در روزگاری که خبری از ابزار پیشرفته کشاورزی نبود، درختان داغداغان جایگاه ویژهای در فرهنگ عامه پیدا کردند. در نتیجه با توجه به جایگاه کشاورزی در میان شمیرانیها و بهویژه درآبادی اراج، دلیل احترام ساکنان قدیمی این محدوده به آن درخت ۶۰۰ ساله روشن میشود.»
اراج به باغهای سرسبزش معروف بود. اگر از باغ حاج حسین کنی بگذریم که هنوز هم درختان سر به فلککشیدهاش زینت بخش محله است به باغ لارک میرسیم؛ یکی دیگر از باغهای وسیع و دلانگیز اراج که هنوز هم بخشهایی از آن در حصار بزرگراهها و آپارتمانهای اطراف باقی مانده است. لارک هنوز هم پردار و درخت است و مثل باغ حاج حسین کنی منظره زیبایی به اراج میبخشد. باغ لارک از املاک سرلشکر «حسن ارفع» فرمانده وقت ارتش، میزبان نخستین گاوداری مکانیزه تهران شد؛ گاوداری مجهزی که زمانی بخش عمده لبنیات شمیران و تهران را تأمین میکرد. شهبازی میگوید: «زمینهای اطرافآبادی اراج مرتع مناسبی برای چرای دام داشت.
در نتیجه علاوه بر کشاورزی، دامداری هم شغل بیشتر اهالی اینآبادی و روستاهای اطراف بود. به همین دلیل درآبادی اراج و اراضی اطراف گاوداریهای بسیاری وجود داشت که روستاییان محصولات لبنی تولیدی گاوداریها را در بازار تجریش میفروختند. این میان نخستین گاوداری مجهز تهران هم توسط سرلشکر ارفع در بخشهایی از باغ لارک تأسیس شد. گاوداری مکانیزهای که بخش عمده شیر تهران و تجریش را تأمین میکرد و مالک آن برای نخستین بار گاو اصلاحنژاد شده را نیز به تهران وارد کرد.» شهبازی ادامه میدهد: «حسن ارفع در سیاست فعال بود و با عوامل نزدیک به انگلیس مانند سید ضیاءالدین طباطبایی آمد و شد داشت. او باغ مسکونی خود را به محل اجتماع و رفتوآمد سیاسیون تبدیل کرد.
ارفع سال ۱۳۳۵ در همین باغ با نوری سعید (نخستوزیر عراق) و معاون وزارت خارجه انگلیس، دیدار و یک سال بعد هم حزب نهضت ملی ایران را فعال کرد. او در باغ لارک مؤسسه شیرلارک را با شکل و شیوهای کاملاً نظامی به وجود آورده بود.»
- رقص پارچههای رنگی در باد
در سالهای پیش از دهه ۴۰ در محله زرگنده هم تک درخت داغداغان معروفی وجود داشت. روی شاخههای آن درخت داغداغان همیشه پر از پارچههای رنگی بود؛ نوارهای رنگارنگی که هرکدام از نذر و حاجت یکی از اهالی محله حکایت میکرد. شهبازی میگوید: «در روزگار گذشته، درخت داغداغان زرگنده به محل راز و نیاز و عبادت ساکنان اینآبادی قدیمی شمیران تبدیل میشد. زنانآبادی وقتی نذر و حاجتی داشتند، برای حاجت روایی تکه پارچهای به شاخه درخت گره میزدند و همانجا با خداوند راز و نیاز میکردند. بنابراین شاخههای این درختان همیشه پر از پارچههای رنگی بود که با وزش باد به رقص درمیآمدند. علاوه بر شمیران، درخت داغداغان میان ترکمنها هم جایگاه ویژهای داشت. آنها تکهای از چوب این درخت را برای محافظت از چشم زخم به لباس کودکان خود آویزان میکردند. در نقشه قالیهای ترکمن هم برگهای درخت داغداغان بسیار مورد استفاده است.»