انسان سیاسی غربی به تجربه دریافت، برای حکمرانی کارآمد صرف قرار گرفتن یک انسان خوب با صفات عالیه در مصدر امور کفایت نمی کند بلکه نوع ساختار حکمرانی یا مدیریتی اعم از قوانین، سازو کار نظارتی و توازون قوا در این امر تاثیرگذار است.
نظریه پردازان علم مدیریت سازمانی نیز اعتقاد دارند که مدیریت و رهبری، امری جمعی و تحت تاثیر محیط سازمانی بوده به این معنا که موضوع مذکور تایید کننده ی ارجحیت تاثیرگذاری سیستم نسبت به فرد است.
حال اگر با دیدگاه فوق بخواهیم به موضوع اتفاقات اخیر شهرداری و دستگیری ها بپردازیم آنگاه باید جوانب موضوع را گسترده تر و سیستمی تر ببینیم نه صرفا یک تخلف فردی از یک مدیر در یک جایگاه مشخص.
لازم به ذکر است در این یادداشت هیچ گونه قضاوتی نسبت به گناهکار یا بیگناهی فردی خاص مد نظر نبوده بلکه منطق به کار رفته تنها به تحلیل جوانب سیستمی می پردازد.
بسترهایی که می تواند مانع از بروز تخلفات توسط مدیران شهری شود شامل چند مورد زیر است؛
۱. مطابق قانـون، شورای شهر نقش نظارتی کامل بر عملکرد شهرداری و مدیران آن دارد، در حال حاضر اعضا چه پاسخی نسبت به وضعیت فعلی شهرداری دارند؟
۲.نقش نهاد های نظارتی و حاکمیتی در پیشگیری از بروز چنین تخلفاتی چیست؟ آیا ورود این نهاد ها باید پس از وقوع حادثه باشد؟
۳. رویکرد نهاد های مدنی شامل مطبوعات، سمن ها و فعالین شهری در بررسی عملکرد مدیران و جهت دهی به رویدادهای شهری چگونه بوده است؟
یکی از مهمترین ساز و کارهای مشخص برای نظارت بر عملکرد مدیران و پیشگیری از تخلفات مالی در نهاد شهری، وجود سامانه ی شفافیت است که با پیگیری متعدد این رسانه در نهایت تنها به جهت رفع تکلیف قانونی، در حد ابتدایی نسبت به شهرهای توسعه یافته تر اجرایی شد؛ پیگیری که با هیچ گونه همراهی از سوی اعضای شورای شهر و مسئولین نظارتی همراه نبود.
امری که اگر به طور کامل در شهرداری بابل اتفاق می افتاد مصداقی بود بر بسترسازی مناسب برای جلوگیری از تخلف، فارغ از اینکه چه فردی در راس مدیریت قرار دارد.
امید است در ادامه مسیر، توان جامعه شهری، با پند گرفتن از تجربیات موجود بسترسازی لازم را در راستای جلوگیری از بگیر و ببندهای تمام نشدنی انجام دهد.
خبرنگار: هدی نتاج