سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۰

بیماری پیچیده‌ای که ده‌ها کودک پناهجو را در سوئد به کُما برد

روزنامه دیلی میل از بیماری پیچیده‌ای خبر داد که ده‌ها کودک پناهجوی ایزدی را در سوئد به کما برده است.
کد خبر : ۵۵۶۳۵۶

نشریه دیلی میل در گزارشی از بیماری پیچیده‌ای خبر داد که ده‌ها کودک پناهجو در سوئد را به خود درگیر کرده و آن‌ها را به کُما برده است.

در گزارش دیلی میل با عنوان «داستان عجیب خواب واقعی کودکان زیبا» نویسنده به دنبال دلیل علمی کودکان پناهجویی می‌گردد که در سوئد به کمایی رازآلود فرو رفته اند اما دکتر‌ها نمی‌توانند از لحاظ بدنی مشکلی را پیدا کند.

در این گزارش آمده است: زمانی که یک کودک به کمایی عجیب فرو می‌رود، این مسئله سبب نگرانی می‌شود. حال اگر این اتفاق برای ۱۶۹ کودک بیافتد که تمامی آن‌ها از یک منطقه جغرافیایی کوچ در طول چند سال مهاجرت کرده باشند، چطور خواهد بود؟. این اتفاق در سوئد در دهه گذشته رخ داده است. این کودکان در ابتدا مضطرب و افسرده شدند. آن‌ها بازی با دیگران را متوقف کرده و به تدریج کم و کمتر صحبت می‌کردند. سپس آن‌ها دیگر هیچ سخنی نمی‌گفتند. آن‌ها سرانجام به رختخواب‌های خود می‌رفتند و در صورت ورود به عمیق‌ترین مرحله، دیگر نمی‌توانستند، غذا بخورند و یا چشمان شان را باز کنند.

با این حال در ظاهر هیچ مشکلی وجود نداشت و هر آزمونی که صورت می‌گرفت، حاکی از اوضاع نرمال بود. خوانش امواج مغزی آن‌ها نشان می‌داد این کودکان در واقع بیدار هستند؛ اما با این حال کسی نمی‌توانست آن‌ها را بیدار کند. برخی از این کودکان چندین سال است که در این وضعیت هستند.

در ادامه آمده است: «سوزان او سالیوان» (Suzanne O’Sullivan) متخصص برجسته مغز و اعصاب و نویسنده کتاب می‌گوید تمامی این ۱۶۹ کودک از فرزندان پناهجویان بوده اند. جالب‌تر آنکه تمامی این پناهجویان از ایزدیان جنگ سوریه بوده اند و به طور مثال این حالت برای مهاجران آفریقایی به وجود نیامده است.

این کودکان از خانواده‌هایی بوده اند که درخواست شان برای پناهندگی رد شده بود. این در حالی است که کودکان دیگر ایزدی در کشور‌های دیگر نیز با چنین مشکلی روبرو نبوده اند.

اوسالیوان، متخصص مغز و اعصاب پس از مطالعات و تحقیقاتی که از نزدیک بر روی این مسئله به انجام رساند، نتیجه گرفت بیماری این افراد، «روان تنی» (سایکوسوماتیک) است.

اصطلاح روان تنی شاید برای بسیاری از مردم ناآشنا باشد و به همین خاطر است که روان شناسان از واژه‌های مشابه مانند اختلالات عملکردی استفاده می‌کنند اما اوسالیوان استدلال می‌کند که بیماری‌های روان تنی بسیار واقعی هستند. هیچ کس این کودکان را مجبور نکرده تا برای چندین سال در رختخواب بمانند. آن‌ها تصمیم نگرفته اند که بیمار شوند.

در سوئد به طور مثال در ابتدا از این پناهجویان با آغوش مورد استقبال قرار گرفتند اما به تدریج اوضاع ملی در این کشور تغییر کرد و مهاجرت به یک مسئله سیاسی بدل شد و مهاجرانی که به آن‌ها پنج سال پیش نشانه‌های امید داده شده بود، اکنون رد می‌شدند.

از حس امنیت احتمالی در ابتدا که این مهاجران داشتند تا احساس ترسی که در خصوص آینده پیدا کرده بودند، واکنش این افراد باید چگونه می‌بود؟ این کودکان به شکلی ناخودآگاه متوجه این مسائل بودند. طبق گفته اوسالیوان بدن، زبان حال ذهن است.