ثبتنام داوطلبین سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در وزارت کشور همچون دورههای قبل، حواشی زیادی به همراه داشت که از سوی رسانههای مختلف مورد توجه قرار گرفت. از این حواشی میتوان به ثبتنام اعضای فعلی دولت از جمله اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور اشاره کرد.
جهانگیری همچون بسیاری دیگر از افراد صاحب نام و آشنا، روز آخر ثبتنام را برای اعلام حضور در انتخابات انتخاب کرد. طبق رسم متداول آن روزها که با تدبیر وزارت کشور مهیا شده بود و هر کاندیدا به مدت ۱۵ دقیقه برای بیان برنامهها و توضیحات مدنظر خود فرصت داشت، حالا این نوبت در اختیار معاون اول رئیسجمهور قرار گرفته بود. در اثنای صحبتهایش در جمع خبرنگاران بود که تغییر لحن و گفتارش توجهها را به خود جلب کرد. بله! صدایی حزنآلود و بُغضی در گلو مانده عایدی توجه به صحبتهای او بود، بُغضی که از سوی جهانگیری پیش از این هم دیده شده بود و ناخواسته ذهن همگان را به تجربه مشابه او در گذشته متمایل کرد.
سال ۹۶ و در کوران تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری نیز جهانگیری در برنامه «با دوربین» از خاطرات جنگ با مردم سخن گفت، و در میانه سخنانش «ُبغض» کرد و گفت: «آن زمان جنگ بود، برنامه برای اداره کشور داشتن سخت بود، گاهی ۷ میلیارد دلار درآمد کلی کشور بود، باید دست مریزاد گفت به آنها که آن زمان کشور را اداره کردند، ۴ میلیارد برای تقویت بنیه دفاعی بود، با دو میلیارد دلار کشور را اداره میکردیم، جایی ۱۲۰ میلیارد دلار داشتیم در یکسال. همان زمان مشاور مالی یکی از قسمتهای جنگ بودم واقعاً روزهای سخت و دشواری بود، اداره کشور سخت بود ولی خوب اداره شد. دوره سازندگی رسید، منابع اداره کشور برای ویرانیهای کشور کجا بود؟ چند استان کشور ویران شده بود، برخی در استانهای دیگر مستقر شده بودند زیرا بناهای کشور تخریب شد.»
اولین بغض؛ اردیبهشت ۹۶
اما تصویر سال ۹۶ بار دیگر از سوی جهانگیری در قاب دوربین تصویربرداران مستقر در وزارت کشور به نمایش در آمد. زمانی که بغض کرد و با صدای لرزان قسمتی از متن از پیش آماده شده خود در مورد «کولبری، سوختبری، فقر، رنج و تبعیض» را قرائت کرد و با همان لحن وعده ساخت آینده را داد.
چهار سال قبل هم جهانگیری با همین روش سعی در ایجاد تمایل میان مردم برای مشارکت در انتخابات داشت و با جملاتی مانند اینکه «همه دوست دارند در ایران فقیر نباشد» و «همه دوست دارند کسی به خاطر فقر کار خودش را تغییر ندهد» درخواست کرد همه به صحنه بیایند و به دولت روحانی رای دهند.
بُغضی برای هاشمی!
جهانگیری همچنین ۱۹ دی ۹۶ در نخستین کنگره بزرگداشت آیتالله هاشمی رفسنجانی با بّغض خاطرهای از مرحوم هاشمی رفسنجانی نقل کرد و گفت: «در دی ماه سال قبل خدمت ایشان رسیدیم و در حال بحث درباره وقایع سال ۸۸ و آینده کشور بودیم و ایشان گفتند من زمانی که دیدم عدهای میخواهند جریانی از انقلاب را حذف کنند، گفتم که اینها دور من جمع میشوند و من آنها را به نظام وصل میکنم و نمیگذارم که از نظام جدا شوند.»
بُغض تکراری جهانگیری در ستاد انتخابات کشور، محدود به توجه رسانهها نشد و بسیاری از کاربران فضای مجازی نیز نسبت به آن واکنش نشان دادند.
این اقدام جهانگیری به اندازهای بازتاب داشت که موضوع سوالی در نشست ویدئو کنفرانسی سخنگوی دولت قرار گرفت.
ربیعی: علت بغض جهانگیری فشارها به دولت است!
علی ربیعی در نشست خبری ۲۸ اردیبهشت ماه گفت: «این بُغض به خاطر حجم فشارهایی بوده که به دولت وارد شده است. من کاری به سوال شما در مورد بغض آقای جهانگیری ندارم اما باور دارم، وقتی شاهد تحمیل این همه فشار بر جامعه بودم و در عین حال ضمن آنکه نمیشد علتها را بیان کرد و انواع تهمتها و قضاوتهای نارواها نیز شنیده میشد ناخودآگاه بُغض به سراغ هر کس میآید.»
این بغض و گریهها تنها محدود به معاون اول رئیسجمهور نمیشود بلکه رئیس دولت یازدهم و دوازدهم نیز در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری خود در سال ۹۶ رفتار مشابهی را هنگام قرائت بیانیه خود داشته است.
بغض روحانی در مرداد ۹۶
روحانی بخش پایانی بیانیه مراسم تنفیذ خود در محضر رهبر معظم انقلاب را با بغض قرائت میکند و میگوید: «خدایا این ملت که بهترینهای خود را در راه تو هدیه کرده و آماده هدیه کردن است شایسته بهترینهاست، از تو میخواهم بهترین نعمتهای خود را برای این ملت سربلند ارزانی داری … خدایا اینک که این ملت بزرگ بار دیگر این بنده کوچک را برای خدمت به خود برگزیده است پرتو عنایت و هدایت خود را بر من بتابان و من را شایسته خدمت به آرمانهای بلند این ملت قرار بده، ای جبران کننده کاستیها مرا یاری کن.»
نکته قابل توجهی که در انتقادات و کنایههای افراد نسبت به بُغض جهانگیری بیش از سایر نکات به چشم میخورد این بود که مطرح میشد، نقش جهانگیری در وضعیت معیشتی و اقتصادی همان مردمی که او را به بغض واداشت، در طول این ۸ سال چه بوده است؟
این بغض و گریه و مددجویی حسن روحانی و اسحاق جهانگیری در خصوص وضعیت معیشتی مردم و اداره کشور چه معنایی میتواند داشته باشد وقتی هر دوی آنها از بزرگترین و موثرترین افراد موثر و تعیین کننده در وضعیت فعلی کشور بوده و هستند؟