چندی پیش فیلمی با عنوان برخورد ماموران کلانتری با یک جانباز در فضای مجازی منتشر شد.
سرهنگ مراد مرادی معاون اجتماعی فرمانده انتظامی تهران بزرگ با حضور در برنامه چاپ اول شبکه خبر در واکنش به فیلم منتشر شده در فضای مجازی با تشریح جزئیات پرونده اجرای حکم تخلیه منزل جانباز مدنظر اظهار داشت: فیلمی که در فضای مجازی پخش شد موجب تاسف پلیس شد و باعث آزردگی خاطر و ناراحتی فرماندهی محترم ناجا شد.
وی افزود: واقعیت امر این است که این فیلم قطعه کوچکی از پازلی بوده که از سال 98 شروع شده است. در شهریور سال 1398 این جانباز عزیزمان ملک خودش را می فروشد و در موعد مقرری که در مبایعه نامه مشخص شده، منزل خود را به خریدار تحویل نمی دهد.
سرهنگ مرادی با اشاره به اینکه در شهریور 98 موضوع به مراجع قضایی ارجاع داده می شود و بر اساس تمام مستندات و ادله ای که در پرونده بوده و شرایط و نحوه معامله، صحت معامله مورد تایید مراجع قضایی قرار می گیرد، گفت: پس از مراحل واخواهی و تجدید نظر خواهی، در 24 اردیبهشت 1399 حکم نهایی مبنی بر اینکه این جانباز عزیز باید منزل خود را تخلیه کند و به خریدار تحویل دهد اعلام می شود و یک مهلت 4 ماهه به جانباز عزیز می دهند که بتواند این ملک را تخلیه نماید.
وی با اشاره به اینکه متاسفانه با وجود فرجه ای که توسط مقام قضایی داده می شود این اتفاق صورت نمی گیرد، عنوان داشت: در 6 مرحله پس از اعلام حکم نهایی در تاریخ های 9 مهر 1399، 27 آبان 1399، 4 آذر 1399، 6 بهمن 1399، 25 بهمن 1399 و 26 اردیبهشت 1400 نماینده دادستان به اتفاق ضابط قضایی و ماموران اجرای حکم درب منزل این جانباز عزیز مراجعه می کنند و با آرامش و صحبت از ایشان خواهش می کنند که این ملک را تخلیه و در اختیار خریدار قرار دهد.
معاون اجتماعی فرمانده انتظامی تهران بزرگ بیان داشت: متاسفانه این اتفاق نمی افتد و جانباز عزیز ما از اجرای حکم تمرد و استنکاف می کند.
سرهنگ مرادی در پاسخ به سوال مجری برنامه که می پرسد جانباز اعلام کرده تخلیه نمی کنم یا زمان می خواهم، گفت: زمان به جانباز داده شده، حکم در واقع برای مرحله اجرا به حوزه ضابط اجرایی و مامور اجرایی احکام ابلاغ شده بود و مامور اجرای حکم می بایست حکم را اجرا نماید و اگر اجرا نکند تمرد می شود و ترک فعل می شود و برای خود مامور اجرای حکم جرم محسوب می شود.
سرهنگ مرادی گفت: در این 6 مرحله 3 فصل مشترک برای این جانباز عزیز وجود داشته که مستندات آن به صورت فیلمبرداری و مکتوب صورتجلسه شده و موجود است؛ اول آنکه توهین و فحاشی در محل به مامور اجرای حکم در حضور نماینده دادستان صورت گرفته، دوم آنکه تمرد از اجرای حکم صورت گرفته و در این 6 مرحله خودزنی کرده و تهدید به خودکشی کرده و تمام فیلم های آن نیز موجود است و در نهایت چاقو را به سمت شاهرگ خودش می برد که قصدش را عملیاتی کند. در مرحله آخر با توجه به اینکه در این 6 مرحله حکم اجرا نشده در 13 تیر 1400، نماینده دادستان به همراه مامورین اجرای حکم به محل مراجعه می کنند و در نهایت با وجود فرجه هایی که داده شده باید حکم اجرا و منزل به خریدار تحویل داده شود.
وی افزود: بعد از حدود یکساعت که نماینده دادستان با این جانباز عزیز صحبت می کند که شما می بایست حکم را اجرا کنید؛ ایشان متاسفانه همان سناریویی که در 6 مرحله ی گذشته داشته، با شرایط ویژه ای دیگر یعنی اجرای تهدیداتی که مطرح می کند مجددا تکرار می کند؛ و آثار این اقدامات روی بدن این جانباز عزیز مشهود است.
سرهنگ مرادی گفت: از طرفی دیگر این ساختمان مجتمعی مسکونی بوده و وی قصد به آتش کشیدن ساختمان را داشته و با توجه به شرایط اضطراری که در عملیات وجود داشته و نماینده دادستان که مسئول تصمیم گیری بوده، بدلیل جلوگیری از آسیب رسانی به خود و خانواده اش و همچنین جلوگیری از به آتش کشیدن ساختمان و پیشگیری از اتفاقی ناهنجار، چند بار این جانباز عزیز را سوار بر ویلچرش می کنند که به مرجع قضایی ببرند تا تخلیه صورت گیرد و حکم اجرا شود. متاسفانه جانباز از این امر ممانعت می کند و خود را از پله ها به پایین پرت می کند و آن زمانی است که تصویر نشان می دهد وی را روی زمین می کشند و به داخل خودرو می برند و تمام این اقداماتی که صورت می گیرد در شرایط اضطراری بوده و مطابق ماده 102 قانون جزای اسلامی؛ بدلیل جلوگیری از خود زنی و حرکت آسیب زایی جدی تر، این اقدام صورت می گیرد و به لحاظ قانونی هم، قانون گذار این شرایط را به منظور دفع ضرر در شرایط اضطراری پیش بینی کرده و نماینده دادستان باید تصمیم گیری کند و صحنه را مدیریت نماید.
وی افزود: برادر عزیزی که از بنیاد شهید در برنامه دیروز شما حضور داشته هم اشاره کرد که این اتفاق از سال 1398 شروع شده و منزل ایشان در100 متری محل بنیاد شهید هست و از سال 1398 متاسفانه هیچگونه معاضدت قضایی و اقدام حمایتی که باید از طرف بنیاد شهید صورت می گرفت، صورت نگرفت و بنیاد شهید باید وارد مذاکره میشد و شاکی و متشاکی را دعوت میکرد و با مذاکره جبران خسارت می کرد و این مساله را با مصالحه حل می کرد.