سازمان تبلیغات اسلامی تصمیم گرفته است با کمک یک اپلیکیشن به نام «همدم» به ازدواج جوانان کمک کند. مدیرعامل موسسه تبیان در مورد نحوه کار همدم گفته است: سبک و روش استفاده از این پلتفرم اینگونه است که افراد متقاضی با روشهای جدید، احراز هویت میشوند. سپس تستهای متفاوت از آنها گرفته میشود و با نظارت اساتید روانشناسی از جمله دکتر گلزاری،نسبت به یکدیگر آگاهی لازم را کسب میکنند.
آنگونه که از کلام طراحان این پلتفرم بر میآید، جوانان قرار است زیر نظر خانواده در همدم یکدیگر را پیدا کنند و شاد و خندان به سر زندگی بروند. میخواهم از محمود احمدینژاد وام بگیرم و به سبک او که در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ به دوربین زُل زد و گفت «واقعا مشکل مردم ما مشکل موی جوانهای ماست؟!» بگویم واقعا الان مشکل جوانان ما پیدا کردن همسر است؟!
چقدر از جامعه دور افتادهاید! خیلی از جوانان این سرزمین که در سن ازدواج هستند، همسر خود را انتخاب کردهاند و تنها منتظر فرصتی از نظر اقتصادی هستند تا قدمی پیش بگذارند و یک زندگی ساده را تشکیل دهند. مهمترین علت فرار پسران و دختران از ازدواج، اقتصاد است، اقتصاد است، اقتصاد. میدانید الان اجاره خانه به کجا رسیده؟ از خرید حرف نمیزنم که بیشتر به یک رویا شبیه است. از آن رویاهای خیلی دور! میدانید برای خرید وسایل اولیه زندگی، شامل یخچال، تلویزیون، لباسشویی و … چقدر باید هزینه کرد؟
میدانید خیلی از جوانان این کشور هنوز به دنبال پیدا کردن کاری هستند که به واسطه آن بتوانند چرخ یک زندگی ساده را بچرخانند؟ نمیدانید که اگر میدانستید به جای همدم، «همجیب» را میساختید و به آنهایی که دوست دارند ازدواج کنند کمک مالی میکردید، تا متوجه شوید که چقدر راحت و بدون هیچ سامانهای همدیگر را پیدا میکنند.
این روزها بسیاری از کسانی که در سن ازدواج هستند، وضعیت پدر و مادر خود را میبییند و با خود میگویند اگر زندگی متاهلی یعنی دویدن و لذت نبردن و فقط زندگی کردن برای زنده ماندن، چه احتیاجی به تشکیل خانواده هست! مجرد میمانیم و از لحظات زندگی خود لذت میبریم!
چه جوانهایی که همدیگر را پیدا کردهاند، پای سفره عقد نشستهاند اما آنقدر تورم زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده که نمیتوانند زیر یک سقف بروند و مجبور هستند عقد بمانند تا آدم دلرحمی پیدا شود و خانهاش را با پایینترین قیمت در اختیار یک زوج جوان بگذارد.
بله، اشتباه میزنید. مشکلات اقتصادی ناهنجاریهای زیادی را به جامعه تحمیل کرده و تنها راه فرار از این مشکلات، سروسامان دادن به تورم و گرانی است و بعد از آن تلاش برای تعریف هنجارها برای جامعهای که پول در آن حرف اول و آخر را میزند.