چاقو را هم میتوان بعنوان آلت قتاله بکار برد و هم میشود با استفاده از آن در عملهای پیچیده جراحی، جان بسیاری از انسانها را از مرگ حتمی نجات داد. ویدیو و ماهواره و اینترنت نیز از جمله پدیدههای نوظهور در دنیای مدرن، بوده و هستند که اگرچه شاید بسیاری از محتویات منتشره در آنها مورد تایید نباشند، اما لاجرم باید با آنها روبرو شد، چون راه گریزی از اینگونه تکنولوژیها نیست و میتوان از این پدیدهها در جهت درست و مفید استفاده نمود.
به گزارش صراط نیوز سوالی که در این بین پدیدار میشود آن است که برای کاهش و یا به حداقل رساندن خطرات و تهدیدهای این پدیدههای نوظهور چه باید کرد؟ متاسفانه سالیان سال است که سادهترین راه حل در مواجهه با چنین تکنولوژیهایی در پاک کردن صورت مساله خلاصه میشود و با اعمال قوانین ممنوعیت استفاده از ملزومات زندگی مدرن، حتی مزایای و محسنات این قبیل پدیدههای جدید نیز از ایرانیان دریغ میشود!
به تازگی طرحی از سوی عصارگان فضائل ملت در بهارستان در دستور کار قرار گرفته است که شاید در صورت تصویب آن، دیگر واژهای به نام اینترنت در دایره لغات ایرانیان، وجود نداشته باشد و فضای مجازی به کلمهای بی معنی برای هموطنان تبدیل شود! جالب اینجاست که مجلس قالی باف با فراموشی بدیهیترین وظایف ذاتی خود، واجباتی همچون بازخواست دولتمردان بی کفایت را رها کرده و به مستحباتی همچون طرح صیانت از فضای مجازی چسبیده است!
گفتنی است در طرح «صیانت از فضای مجازی و ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی» مواردی به چشم میخورد که نه تنها قابلیت اجرایی شدن ندارند بلکه حتی ممکن است در صورت عملیاتی شدن ولو به شیوه گازانبری نیز هزینههای اجتماعی و امنیتی گستردهای را بر کشور تحمیل کنند! به عنوان نمونه در ماده ۲۵ طرح آمده است که پیامرسانهای مجوزدار خارجی باید در کمتر از ۱۲ ساعت بر اجرای مصوبات کمیته فیلترینگ گردن بنهند و درغیراینصورت مسدود خواهند شد؛ حال آنکه بسیار بعید به نظر میرسد شرکتهایی نظیر اینستاگرام، گوگل، لینکدین، واتساپ و بسیاری شرکتهای خارجی دیگر بپذیرند که در چارچوب این قانون فعالیت نمایند.
همانگونه که گفته شد، هیچکس منکر خطرات بوجود آمده از سوی شبکههای اجتماعی همچون تلگرام (در جریان حمله به مجلس در خرداد ۹۶ و اغتشاشات دی ۹۶) و ایضاً اینستاگرام (در ترویج اباحه گری و ابتذال فرهنگی) نیست، اما بسی ساده انگارانه خواهد بود اگر تصور شود که میتوان با ممنوعیت استفاده از آنها، از تهدیدات این قبیل شبکههای مجازی مصون ماند.
لازم به ذکر است که اوضاع بی در و پیکر فضای مجازی امروز کشور، محصول بی عرضگی و بی خیالی سیاستگذاران فرهنگی در دهه ۸۰ است که میتوانستند با فرهنگسازی به موقع و آماده سازی زیرساختهای کشور در مواجهه هوشمندانه با این قبیل تکنولوژیهای نوظهور در بستر اینترنت، مخاطرات ناشی از آن را به حداقل برسانند؛ نه اینکه پس از انس، الفت چندین ساله میلیونها ایرانی با این اپلیکشنهای بیگانه، با اتخاذ تصمیماتی غیرکارشناسی و یک شبه، به فکر حذف آنها از زندگی مردم باشند!