این روزها که تنشهای آبی در جنوب کشور و ماجراهای آن در صدر اخبار رسانهها قرار دارد، در میان هیاهوی رسانهای خوزستان، اعضای گروه «میآید مهربانترین» بیسروصدا مشکل آب آشامیدنی اهالی یکی از دورافتادهترین روستاهای سیستان و بلوچستان را حل کردند.
یادمان نرود بیآبی و تنشهای آبی مختص خوزستان نیست. اهالی بسیاری از روستاهای سیستان و بلوچستان در سایه بیتدبیری و سیاستهای اشتباه زیستمحیطی سالهاست نجیبانه با مشکلات ناشی از کمآبی و یا بدتر از آن بیآبی دستوپنجه نرم میکنند. همین حالا سهم بسیاری از روستاهای سیستان و بلوچستان از آب شرب فقط حسرت است.
اما محرم سال قبل یک ایده، پای هیئتیهای حسینیه محبان الرضا (ع) و جوانهای دغدغه مند را به روزگار بیآبی مردم روستاهای محروم سیستان و بلوچستان گره زد. آنها تصمیم گرفتند کمپینی برای تأمین هزینه ساخت و نصب دستگاه آبشیرینکن در روستایی بیآب راه بیندازند. قرار شد التیامی باشند بر زخم کهنه تشنگی کودکانی که هرچند روز یکبار با طعم گس آبشور در دهان، باید چشمبهراه پیچ جاده بمانند تا تانکر فروش آب شیرین از مسیر صعبالعبور جادهها بگذرد و به روستای آنها برسد.
*استادان دانشگاه پایکار گروه «میآید مهربانترین»
وقتی سراغ «مسعود خزایی»؛ مسئول هیئت محبان الرضا (ع) و گروه «میآید مهربانترین» میرویم تا از این تجربه ناب برایمان بگوید که بحران آب روستای «اسفندک» با همت آنها و نصب دستگاه آبشیرینکن به پایان رسیده است.
اما قبل از آن از عقبه شکلگیری این گروه میپرسیم و خزایی میگوید: «سال ۸۶ جمع تعدادی از فارغالتحصیلان دانشگاههای مختلف تهران در حسینیهای به نام بیت الرضا (ع) جمع شد و از دل دورهمی اهلدلان، مجلس روضه و هیئت پا گرفت و تنور جلسات معارفی هم داغ شد، هیئتیها مسئولیتپذیری اجتماعی را هم چاشنی فعالیتهای مذهبی کردند و با شناسایی و سرکشی به خانوادههای نیازمند قدم در راه محرومیتزدایی گذاشتند. ماهی یکبار جوانان هیئتی دستبهدست هم میدادند و بستههای ارزاق را میان خانوادههای نیازمند توزیع میکردند. به برکت این همراهی ۱۰۰ خانواده تحت پوشش قرار گرفتند. با تأمین جهیزیه دختران دم بخت و حمایتهای درمانی از خانوادههای تحت پوشش مسیر محرومیتزدایی را ادامه دادیم. گروه ما کمکم بزرگتر شد. همین حالا ۱۴۰ نفر از اعضای ما دکترا دارند و ۶۰ استاد دانشگاه پایکار امور خیریه هستند».
* از آزاد کردن زندانی و تهیه تجهیزات بیمارستانی تا رهن خانه برای نیازمندان
یک سال بعد با تغییر استراتژی و جذب کمکهای مالی سراغ دانشجویان نیازمند رفتند و حمایت تحصیلی و معیشتی از آنها را در پیش گرفتند. در روزهای انتظار فرج، حمایتهای مادی و معنویشان از آسیب دیدگان و نیازمندان با یک پیام همراه بود؛ «میآید مهربانترین». با توسعه فضای مجازی با برند رسانهای «میآید مهربانترین» وارد میدان شدند و سالی دو بار در محرم و نیمه شعبان کمپین جذب کمکهای مالی راه انداختند. خزایی از برکات این مشارکت و گرههایی که باز شد میگوید: «یک سال با مبلغ جمعآوریشده دو زندانی را آزاد کردیم، ۸ دستگاه کامپیوتر برای معلولان جسمی حرکتی شدید که مرکز رعد الغدیر کار کامپیوتری در خانه را برایشان تعریف کرده بود تهیه کردیم. نیمه شعبان سال قبل با مبالغ جمعآوریشده تجهیزات بیمارستانی برای بخشهای کرونایی بیمارستانهای محروم و تجهیزات حفاظتی تهیه کردیم و هزینه رهن و اجاره منزل چند خانواده نیازمند با کمکهای مردمی تأمین شد».
*نقش ما در کاهش تنشهای آبی
اما پیوند میان گروه میآید مهربانترین با تنشهای آبی مردم سیستان و بلوچستان از کجا آغاز شد؟ خزایی میگوید: «سال قبل با جوانانی که نهضت آبرسانی طهورا را در سیستان و بلوچستان راه انداخته بودند آشنا شدیم و در خصوص مشکل کمآبی و بیآبی اهالی این استان تحقیقاتی را انجام دادیم. وزارت نیرو میگوید سیستان و بلوچستان پایینترین سرانه دسترسی به شبکه آب در کشور را دارد و نیمی از روستاهای این استان یا شبکه آب ندارند و یا شبکه آب دائمی و استاندارد ندارند.
طی مطالعاتی که در خصوص مشکل کمآبی سیستان و بلوچستان انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که به دلیل خشکسالیهای ۱۵ ساله مدتهاست سفرههای زیرزمینی پر نشده و از طرفی مصرف مردم منطقه همان مقدار موجود را هم کم کرده است. تا جایی که با پایین رفتن آب سفرههای زیرزمینی بهتدریج، آبشور شده است. دولت برای حل مشکل چهکاری انجام داده است؟ آب را از چاههایی که کمتر شور شدند میکشد و با تانکر به روستاها منتقل میکند اما این کار مشکلات و هزینههای بالایی دارد که مسافت زیاد چاه تا روستاها و سرانه پایین آب شیرین برای ساکنان روستا تنها بخشی از آنهاست. مثلاً اگر تانکر حمل آب شیرین خراب شود به بسیاری از روستاها آب نمیرسد یا مثلاً اگر در آینده آب چاههای شیرین هم شور یا خشک شود آب تانکر از کجا باید تأمین شود؟ پس باید به فکر یکراه حل پایدار برای تأمین آب سالم بود؟ اما چطور؟
*ماجرای یک کمپین متفاوت
اینجاست که مردم باید در کنار دولت بیایند و به سیستان و بلوچستان یاری برسانند. محاسبات نهضت آب رسانی به روستاهای سیستان و بلوچستان می گوید تا فراهم شدن زیرساختها و توسعه شبکه آبرسانی به روستاهای دورافتاده مشکل آب شرب روستاها را میتوان با ساخت ایستگاههای آبشیرینکن و قرار دادن دستگاه آبشیرینکن در این ایستگاه ها حل کرد. هرروز آبشور از چاه منطقه با لوله به ایستگاه آبشیرینکن نزدیک روستا منتقل میشود. دستگاهها آب را شیرین میکنند و دیگر لازم نیست تانکرها مسافت زیادی را تا روستا طی کنند. یا اگر یک تانکر خراب شد، مردم با طی مسافت پایین میتوانند به ایستگاه بروند و آب موردنیاز را تأمین کنند. جوانان گروه می آید مهربان ترین با این پیشزمینه ذهنی کمپین راه انداختیند برای جمعآوری کمکهای مردمی و طراحی و ساخت دستگاه آبشیرینکن.
*طراحی صلواتی دستگاه آبشیرینکن
خزایی از این تجربه ناب میگوید: «پیشبینی ما این بود که با کمکهای جمعآوریشده بتوانیم دستگاه آبشیرینکنی را باقدرت تصفیه ۵۰ هزار لیتر تعبیه کنیم. کمپین راه انداختیم و با یک ویدیو نشان دادیم که مشکل بیآبی و یا کمآبی مردم سیستان و بلوچستان از کجا ناشی میشود و نقش ما چیست و چطور میتوانیم به مردم تشنه این روستاها کمک کنیم. کمپین در فضای مجازی دستبهدست شد و مبلغ جمعآوریشده و کمکهای مردم ۶ برابر پیشبینی ما بود. با کمکهای مردمی میتوانستیم دستگاه آبشیرینکنی بسازیم که بهجای ۵۰ هزار لیتر، ظرفیت تصفیه ۳۰۰ هزار لیتر تصفیه و شیرین کردن آبشور را داشته باشد.
خلاصه آنکه۶۵۰ میلیون تومان جمعآوری شد و مهمترین بخش کار، ساخت دستگاه آبشیرینکن بود. خزایی میگوید: «علم و تخصص اعضای گروه به کار ما آمد. یکی از اعضای گروه میآید مهربانترین و هیئتیهای حسینیه بیت الرضا (ع) از مهندسان به نام و طراحان حرفهای و مطرح کشور در حوزه ساخت دستگاه آبشیرینکن است. این موضوع بهصرفه جویی مالی کمک میکرد چون ایشان دستمزدی برای طراحی دستگاه نگرفتند و ما فقط هزینه مواد اولیه و دستمزد گروه فنی را داشتیم».
*روزهای خوب اهالی اسفندک
مکانیابی برای نصب دستگاه آبشیرینکن یکی دیگر از دغدغههای گروه میآید مهربانترین بود. اینکه دستگاه
آنها میتواند خنده را به لب کدامیکی از روستاییان بنشاند؟ خزایی میگوید: «انتخاب ما منطقه دشت یاری و رو بود و اصلیترین گزینه برای نصب دستگاه آبشیرینکن، روستای سنگان در این منطقه. چون ایستگاه و فضایی که برای قرار دادن دستگاه نیاز بود توسط نهضت آبرسانی طهورا راهاندازی شده بود و به لطف کمک خیران، این ایستگاه از قبل چند دستگاه داشت و قرار بود دستگاه آبشیرینکن ما هم به آن اضافه شود. سال قبل مجموعه طهورا با کمک خیران و همکاری کارشناسان مجموعه آبفا و با روشهای مهندسی در حال حفر چاهی بودند تا منبع آبشورشان بیشتر شود.
البته ماجرا پیچوخم زیادی داشت. مسئلهای که اتفاق افتاد این بود که عملیات حفر چاه در منطقه دشت یاری بهرغم بررسیهای کارشناسی به آب پایدار و پرحجمی نرسید و محل انتخابشده برای حفر چاه محل مناسبی نبود. ما و طهورا به این فکر افتادیم که راه چارهای پیدا کنیم. چند نقطه در سطح استان انتخاب شد.
اسفند ۹۹ نمایندگان گروه مهربانترین برای بازدید میدانی از منطقه به سیستان و بلوچستان رفتیم و پس از صحبت با دهیاری و اهالی روستا و مسئولان به این نتیجه رسیدیم که روستای «اسفندک» بهترین گزینه برای نصب دستگاه آبشیرینکن است. آب این روستا شور است و مردم مجبورند آب شرب را بخرند و گران هم برایشان درمیآید. مردم میگفتند تانکر به روستاهای دورافتاده نمیآید. اگر هم بیاید انقدر رقم بالایی را اعلام میکند که مردم روستا از پس هزینه آن برنمیآیند. پس از پیچوخم بسیار بعد از یک سال دستگاه آبشیرینکن در روستای اسفندک سراوان نصب شد».
*همدلی گروههای خیریه در محرومیتزدایی سیستان و بلوچستان
هیئتیهای گروه میآید مهربانترین قول و قراری گذاشتند و میخواهند با همدلی و استفاده از ظرفیتهای مردمی تلاش کنند برای کاهش تنشهای آبی در سیستان و بلوچستان. خزایی تجارب شنیدنی از سیستان و بلوچستان و حضور گروههای جهادی و خیریه دارد و میگوید: «راستش را بخواهید بخش عمدهای از فعالیتها و طرحهایی که باهدف محرومیتزدایی در سیستان و بلوچستان انجام میشود توسط گروههای خیریه و جهادیها رقم میخورد و نقش نهادهای حاکمیتی در حوزه محرومیت زدایی سیستان و بلوچستان کمرنگ است.
نکته جالبتر آنکه این گروهها با اینکه سبک و سیاق فکریشان با هم متفاوت است اما هم بستگیشان مثال زدنی است. یک دست نیستند اما همدل و همراهند و بهصورت جزیرهای فعالیت نمیکنند. مثلاً میبینید در روستایی یک گروه جهادی فعالیت میکند که اعضای آنهمه بچههای بسیجی و بهقولمعروف حزباللهی هستند. در همان منطقه یک گروه دیگری مشغول به کار محرومیتزدایی است که طرز فکر و اصلاً نوع پوشششان با گروه اول متفاوت است. اما این گروهها شانهبهشانه هم فعالیت میکنند و تلاشهای هر یک مکمل دیگری است.
در این مدت و در سفرهایی که به سیستان و بلوچستان داشتیم شاهد اتفاقات نابی بودیم که توسط گروههای خیریه رقمزده شد. تعدادی از ایرانیان مقیم استرالیا در قالب یک گروه خیریه و با کمک گروههایی که در سیستان و بلوچستان هستند، طرحهایی را برای محرومیتزدایی انجام میدهند که ساخت شهربازی دریکی از شهرستانها یکی از این برنامهها بود.
یکی از گروههای خیریه طرح محرومیتزدایی را با مکانیزم های تشویقی توسط خود اهالی سیستان و بلوچستان پیش میبرد. مثلاً بهشرط کاشت و نگهداری از تعدادی قابلتوجهی درخت میوه که نهال آن را خودشان در اختیار خانوادهها قرار میدهند، پس از یک سال تجهیزات کشاورزی را در اختیار آنها قرار میدهند و با یک تیر دو نشان میزنند. خانوادهها میتوانند بار محصولاتشان را بفروشند و از مواهب آن استفاده کنند».
*یک تلنگر
گفتوگوی ما با مسئول گروه میآید مهربانترین با یک یادآوری و تلنگر به پایان میرسد. آنجا که خزایی اشاره می کند به حال این روزهای مت شهرنشین ها و حکایت آب آشامیدنی مان؛ «ما شهرنشینها دغدغه آب شرب نداریم. هر بار که شیر آب را بازکنیم، اگر انصاف داشته باشیم و آب را هدر ندهیم این حرکت سیال آب گمان حتی یک روز آب نداشتن و محروم بودن از آن را در ذهنمان خاموش کرده است. برای ما رفتن بر لب رودخانه و آب آوردن از آن شاید تنها یک حس شاعری است اما حالا در روزگار همین تخیلهای شاعرانه ما شهری ها، رفتن تا دم رودخانه یا چاه آب و تأمین آب شرب زیر تیغ تیز آفتاب کابوس هرروز بسیاری از اهالی سیستان و بلوچستان و روستاهای جنوب کشور است. بماند که این آب از شدت شوری کام کسی را شیرین نمی کند. به امید آنکه با تغییر سیاستهای کلان زیستمحیطی و تدبیر مسئولان و مرحله بعد به میدان آمدن گروههای خیریه و تشکلهای مردمی مثنوی هفتاد من کاغذ بیآبی سیستان و بلوچستان و خوزستان پایان خوشی پیدا کند».