علیرضا زاکانی شاید هیچگاه گمان نمیکرد که دست تقدیر، مسیری مشابه طی طریق محمدباقر قالی باف را پیش پایش بگذارد. از زمانی که زاکانی در سال ۱۳۸۴ بعنوان رئیس ستاد قالی باف در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم برگزیده شد، تا به امروز که بر کرسی شهردار تهران تکیه زده، دقیقاً طابق النعل بالنعل مرادش حرکت کرده است!
به گزارش صراط نیوز قالی باف پس از ناکامی در انتخابات نهم ریاست جمهوری بلافاصله با جاده صاف کنیهای مهدی چمران (رئیس شورای دوم) راهی خیابان بهشت شد و از قضا شانزده سال بعد نیز عیناً همین اتفاق برای زاکانی تکرار گردید و نامبرده پس از انصراف از ادامه حضور نمایشی در جمع نامزدهای ریاست جمهوری سیزدهم، مجدداً با لابیگریهای گسترده اعضای شورای شهر ششم به سرکردگی چمران توانست تا زمامداری شهرداری تهران را در دست بگیرد. جالب است بدانیم که قالی باف با مدرک جغرافیای سیاسی و زاکانی با تحصیلات در زمینه پزشکی هسته ای، جایگاه شهرداری تهران را در حالی از آن خود کرده اند که تخصص هر دو ایشان کمترین ارتباط را با حوزه مدیریت شهری دارد!
ناگفته پیداست که وقتی مقدمات دستیابی به چنین مقامی تا بدین اندازه برای دو نفر مقارن باشد، به طریق اولی و لاجرم، سیاستگذاری و اداره امور آن مجموعه عریض و طویل برای آن دو فرد نیز یکسان خواهد بود؛ حقیقتی غیرقابل انکار که شخص زاکانی، خود صراحتاً نسبت آن اذعان داشته و اخیراً اظهار نموده است: «اقدامات دوره شهرداری قالیباف در نوع خود بی نظیر و ماندگار است و در دوره مدیریت بنده نیز همین مسیر توسعه برای شهر تهران تداوم خواهد داشت.»!
در عین حال، اقدامات یا بقول زاکانی، یادگارهای ماندگار قالی باف برای پایتخت را میتوان از دو جنبه کاملاً متفاوت بررسی کرد. وجهه نخست، چهرهای است که از جانب کیف کشها و وامداران رئیس مجلس یازدهم در رسانهها تبلیغ میشود که مرادف است با کلیدواژههایی همچون «مدیر جهادی»، «شهردار تراز انقلاب»، «سازنده مگاپروژههای پایتخت» و...! این درحالیست که اگر معیار قضاوت خوب یا بد درخصوص شهرداران، میزان ساخت و سازها باشد، اولویت ستایش با شخص مفسدی همچون غلامحسین کرباسچی است که در دوران مدیریتش، تهران را مملو از بزرگراه و پاساژ و تفرجگاه نمود!
روی دیگر سکه ریاست ۱۲ ساله قالی باف بر تهران، اما پُر است از مواردی که شنیدنش هوش از سر آدمی خواهد پراند! برجای گذاشتن بدهی ۶۹ هزار میلیاردی برای شهرداری؛ فساد عیسی شریفی (قائم مقام قالی باف) و پرونده هولدینگ یاس؛ رسوایی واگذاری املاک نجومی؛ واگذاری سلیقهای ۶۷۴ ملک؛ اعطای زمین و کمک مالی میلیاردی به خیریه متعلق به همسر قالی باف؛ رشوه ۶۵ میلیاردی برای جلوگیری از تفحص از شهرداری؛ بکارگیری ۴۲۰۰ نفر از خواص در مترو؛ استخدام ناگهانی ۱۳ هزار نفر در آستانه انتخابات و...، تنها بخشی از یادگارهای ماندگاری است که قرار است زاکانی آنها را سرلوحه اقداماتش در دوره جدید مدیریت شهری قرار دهد!
اکنون باید از زاکانی پرسید که چرا علیرغم وجود این همه نقطه ضعف در کارنامه مدیریتی قالی باف، بازهم بر الگوگیری و گرته برداری از بدعتهای ناپسند شکل گرفته در دوران زمامداری شهردار اسبق تهران اصرار داشته و مصمم است تا پای در مسیر ترکستان بگذارد؟!
چند وقتی که واقعا عهد اخوت نبستی برخلاف گذشته
حرف حق میزنی و منصفانه مینویسی