حفظ ظاهر و محافظه کاری از دیرباز جزو بدیهیات و اصول ابتدایی فعالیت سیاسی در داخل ایران بوده است که بر مبنای آن سیاستمدار با پیش بینی واکنشها نسبت به کنشگری خود در هر زمینه ای، سعی میکند تا به آرامترین طریق ممکن و با پرداخت کمترین هزینه در قبال منتقدین و افکار عمومی، اهداف مدنظرش را پیش ببرد.
به گزارش صراط نیوز با این وجود، اما چندی است که برخی سیاستمداران، با بی توجهی محض به عواقب تصمیماتشان بالاخص در حوزه لابیگری قدرت و توزیع مناصب، چنان ناشیانه عمل میکنند که گویی اصلاً مقولهای به نام اقناع افکار عمومی در دایره لغاتشان، وجود خارجی نداشته و ندارد! در نگاه نخست شاید این ناشیگری با نابلدی و بی تجربگی افراد معادل انگاشته شود، اما واقعیت آن است که چنین سیاستمدارانی آنچنان به قدرت خویش اطمینان داشته و به نفوذشان واقفند که در عین توجیه ناپذیر بودن تصمیماتشان، با اعتماد به نفس کامل و بدون ذرهای واهمه از هرگونه ملامت، کماکان بر اجرای اوامرشان اصرار و ابرام دارند!
در همین رابطه، انتصاب حسین قربانزاده بعنوان رئیس جدید سازمان خصوصی سازی را میتوان در همین راستا تجزیه و تحلیل نمود. این درحالیست که اگرچه امضای احسان خاندوزی، زیر حُکم مسئولیت قربانزاده به چشم میخورد، اما کیست که نداند این انتصاب، نه با نظر شخص وزیر اقتصاد دولت سیزدهم که با اعمال نفوذ رئیس مجلس یازدهم صورت گرفته است.
قربانزاده از همشهریان و نزدیکترین یاران محمدباقر قالی باف بشمار میآید که تمام کارنامه شغلی و عقبه سیاسی خود را وامدار قرابت با این کاندیدای شکست خورده سه دوره انتخابات ریاست جمهوری است. مشاور سیاسی قالی باف؛ سردبیر و مدیرمسئول همشهری در دوران شهرداری قالی باف؛ مشاور اقتصادی قالی باف در مجلس؛ نماینده قالی باف در کمیته شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا؛ مدیرمسئول سابق روزنامه تهران امروز و عضو شورای مرکزی حزب جمعیت پیشرفت و عدالت (نزدیک به محمدباقر قالی باف) از جمله سوابق رئیس جدید سازمان خصوصی سازی محسوب میشود.
در عین حال انتصاب قربانزاده به عنوان رئیس جدید سازمان خصوصی سازی درحالیست که نامبرده دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته حقوق جزا و جرم شناسی از دانشگاه امام صادق (ع) و دکترای حقوق بین الملل از دانشگاه شهید بهشتی است و تحصیلات وی هیچگونه ارتباطی با حوزه اقتصاد و مباحث مرتبط با خصوصی سازی، ندارد!
بذل و بخشش فلهای چنین پُست و مقامهایی به کیف کشان شخصیتهای سیاسی، حاوی این پیام روشن به عموم جامعه است که شایسته سالاری و تخصص گرایی نزد حلقه مدیریتی کشور هیچگونه ارزش و اصالتی ندارد و بهتر است تا جوانان جویای کار و البته نام، برای طی نمودن پلههای ترقی، بجای صرف هزینه و وقت پشت میزهای کلاسهای درس دانشگاه، از هم اکنون خم و راست شدن از کمر را مشق کنند تا به محض یافتن شخصیت ذی نفوذ مدنظر، در چشم به هم زدنی، از چاکری به سروری برسند!