علی لندی نوجوان فداکار ایذهای که برای نجات جان ۲ نفر از همسایهها خودش رابه خطر انداخت و دچار سوختگی شدید شده بود روز دوم مهرماه جان به جان آفرین تسلیم کرد.
او در رشته توئیتی در این رابطه نوشت:
میدانیم واقعیت ماجرا در چندین لایه حماسه و مداحی پوشانده شده اما ورای اینهمه قصه اصل خبر این است که:
* پیکنیک خانهای آپارتمانی در ایذه آتش میگیرد. با فریاد دو زن صاحبخانه، همسایهها خبردار میشوند. علیِ نوجوان که مهمان خالهاش بود سرمیرسد.
* گویا در لحظات اول پیرزن (که مادر شهید است) آسیب میبیند. پیرزن و دختر میانسالش از پیکنیک فاصله میگیرند.
* علی که حدس میزند پیکنیک منفجر میشود سعی میکند آنرا از پنجره پایین بندازد اما پیکنیک به لبه میخورد و به سینهاش برمیگردد…و جانِ عزیز علی لندی از دست میرود.
* پس از این حادثه، بهناگه اصل حادثه و دهها پرسش در غبار این قهرمانسازی گم میشوند؛ چرا این آپارتمان گاز نداشت؟ چه کسی مجوز سکونت دادهاست؟ آتشنشانی کجا بود؟ و..
* عجیبتر اما قهرمانسازی از رفتار خطرناک، هیجانی و ناآگاهانه یک کودک است. به خانواده لندی باید تسلیت گفت اما ستایش یک رفتار و قهرمانسازی از فاعل آن حرکت یعنی ترویج آن.
* پرسشی ساده و هدف اصلی بحث: آیا خیل ستایشگران و قهرمانسازان به فرزند یا کودک عزیزان خود، چنین توصیهای میکنند؟ آیا حاضرند این رفتار به عنوان یک وظیفه، اجباری شود یا دستکم وظیفه اخلاقی لحاظ شود؟
تمام.
منبع: برترین ها