شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۲ مهر ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۴

با اعتیاد کودکان به موبایل و تلویزیون چه کنیم؟

اعتیاد کودکان به تلویزیون یا یک برنامه خاص معضل بسیاری از والدین است که نمی‌‌دانند با آن چه کار کنند.
کد خبر : ۵۷۳۷۹۷
حتما دیده‌اید که برخی از کودکان به یک بازی موبایلی و یا یک برنامه تلویزیونی و کارتونی وابستگی عجیبی دارند و از دیدن و بازی کردن چندباره نه تنها آن احساس خستگی نمی‌کنند و حتی میل بیشتری هم به آن پیدا می‌کنند. در بسیاری از موارد این وابستگی موجب آسیب‌های متعددی در برنامه‌های روزانه کودک و همچنین سلامتی روحی و جسمی او خواهد شد. عادت‌های بدی که هرچه از سنین پایین‌تر جلوی آن‌ها گرفته شود، راحتتر و سبب آسیب‌های کمتری می‌شوند.

با اعتیاد کودکان به موبایل و تلویزیون چه کنیم؟

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، در این گزارش خانم زینب سبزعلی روانشناس و مشاور کودک و نوجوان درباره معضل اعتیاد کودکان به برنامه‌های تلویزیونی و بازی‌های موبایلی می‌گوید.

اول از همه به کودکمان فوری برچسب نزنیم!

ما در برخورد با هرقضیه‌ای نباید فوری برچسب اعتیاد بزنیم. در هر قضیه‌ای، چه من یک مادر باشم، چه متخصص باشم، قبل از بررسی‌های میدانی چه خوب است این برچسبی که «اعتیاد پیدا کرده»، «بچه‌ام افسردگی گرفته»، «پرخاشگر شده» و یا هر برچسب دیگری را سعی کنیم در مراوداتمان کم کنیم؛ حتی در ذهن خودمان! چون ما برچسب‌هایی که ذهنی به دیگران می‌زنیم، آسیب‌های بیشتری نسبت به حقیقت قضیه دارند.

و دومین مورد. باید سؤال مطرح کنیم. اول از همه بچه ما چه سنی دارد؟ گاهی اوقات خیلی از روانشناسان تأکید می‌کنند که اصلاً از یک سنی به قبل بچه نباید تلویزیون ببیند. یا مثلاً بعد از سه سالگی زمان تلویزیون دیدن بچه یک تا دو ساعت است و آن هم برنامه‌های خاص و چیزهایی که از طرف متخصصین و والدین تأییده شده‌است.

نشانه‌های کودکتان را دقیق بررسی کنید

اول از همه این است که همه فعالیت‌های دیگر زندگی‌اش را مختل می‌کند تا به این بپردازد. یعنی خواب و خوراکش به تعویق می‌افتد. یعنی اگر بچه ما خوابش تنظیم بوده و همیشه ساعت ۱۰ خسته می‌شده و می‌خواسته بخوابد ولی الان بعد از ساعت ۱۰ باز هم خواستار تماشای آن برنامه تلویزیونی است. یا اگر گرسنه است و ما می‌دانیم بچه‌مان گرسنه است ولی کودک غذا را به تعویق می‌اندازد تا بیشتر تماشا کند. یا حتی زمانی که می‌خواهد به فعالیت‌های دیگری هم بپردازد، دوست دارد همراه با آن برنامه تلویزیونی باشد.

دومین مورد این است که هر روز این بیشتر و بیشتر می‌شود. یعنی اگر مثلاً یکبار امروز برنامه را تماشا کرده، فردا دوست دارد دو بار تماشا کند، پس‌فردا سه‌بار و در طول هفته این مدام بیشتر و بیشتر می‌شود.

نکته بعدی که ما باید در نظر بگیریم تا متوجه شویم واقعاً بچه ما به یک چیزی معتاد شده‌است یا نه، بالاخص در مسائلی مثل استفاده از تبلت و گوشی و تماشای یک برنامه یا کارتون و...، این است که ما آن چیز را از بچه جدا کنیم. یعنی مثلاً گوشی یا تبلت را بگیریم یا زمان دیدن آن برنامه را محدود کنیم و بگوییم فقط یکبار حق داری این برنامه را ببینی و دفعه دومی وجود ندارد و فقط به او حق انتخاب بدهیم که مشخص کند چه زمانی می‌خواهد ببیند. اگر بدخلقی و پرخاش می‌کند، اگر بقیه فعالیت‌هایش را منحل می‌کند و غذا نمی‌خورد و خوب نمی‌خوابد و این حالات را دارد، آن موقع می‌توانیم نگران شویم و فکر کنیم حالا باید چکار کنیم.

*دقت کنید که هیچ‌وقت سر ترک یک عادت و یک رفتار نباید تکانشی و پرسرعت عمل کرد. باید بدانیم یک عادت در کودک ما یک دفعه ایجاد نشده‌است. همیشه به مرور زمان است که یک عادتی شکل می‌گیرد. به همان اندازه هم باید زمان صرف شود تا آن عادت غلط حذف و با یک عادت بهتر جایگزین شود. در هر زمینه‌ای به این تدریجی بودن همیشه حواسمان باشد. الان داریم درباره بچه‌ها و عادات و رفتارشان صحبت می‌کنیم، ولی راجع به خودمان هم همین‌طور است. برای مثال عرض می‌کنم یک نفر که اضافه وزن دارد را تصور کنید. یک شبه که اضافه وزن پیدا نکرده‌است! خب طبعاً در کاهش وزن هم باید به مرور و به تدریج وزنش را کم کند.
چه باید کرد؟

حد و اندازه تعریف کنید

برای این «باید چکار کنیم؟» اول از همه در فضای همدلی و گفت‌وگو با کودکمان قرار بگیریم و سعی کنیم که به او برای کم کردن تدریجی ساعت دیدن آن برنامه حق انتخاب بدهیم. یعنی به او می‌گوییم که تو دوست داری این کارتون را ببینی و این حق انتخاب را داری که در طول روز یکبار یا دوبار آن را تماشا کنی. زمان این یکبار یا دوبار را انتخاب کن که قبل از ناهار ببینی،‌ قبل از شام ببینی و... . در فضای خانواده‌تان با انتخاب بچه این قضیه را کنترل کنید

پایبند قانونتان بمانید

بدانید اگر قانونی را وضع می‌کنید، همیشه به آن پایبند باشید. یک والد پایبند به قوانین از والدی که بیخودی دلسوزی می‌کند و بیخودی قوانینش را با دل‌رحمی کنار می‌گذارد، خیلی خیلی مناسب‌تر است. پس همیشه روی قوانینی که وضع می‌کنید، ثابت و استوار بمانید.

فعالیت جایگزین پیدا کنید

برای همه عاداتی که دوست داریم در کودکمان تغییر کند، مثلاً اعتیاد به گوشی، تلویزیون و برنامه‌هایش را نمی‌خواهیم باشد. باید یک جایگزینی برایش تهیه و تدوین شود. آن جایگزین در هر خانواده‌ای با هر فرهنگی و با هر اعتقادی می‌تواند متفاوت باشد. ولی نکته مهم این است که حتماً باید برای بچه جذاب باشد. می‌تواند در یک خانواده یا خرده‌فرهنگ، فعالیت بدنیِ بیشتر باشد. یعنی با بچه‌مان یک زمان اختصاصی برای آن بازی که او دوست دارد بگذاریم. یا هرچیزی که بچه انتخاب می‌کند و برایش جذاب است می‌تواند باشد. ممکن است الان بچه یک کارتونی دارد می‌بیند که به آن معتاد شده‌است، مثلاً به فرض انیمشین دختر توت‌فرنگی. این انیمیشن باغچه دارد، گل‌کاری می‌کنند و از این دست فعالیت‌ها. سعی کنید که یکی از این فعالیت‌ها را بگیرید و بگویید حالا ما می‌خواهیم دختر توت‌فرنگی باشیم. داخل باغچه بروید و برای خودتان یک دانه بکارید. این فعالیت‌ها را باید جایگزین بکنیم تا آن عادت کنار برود. در یک خرده‌فرهنگ دیگر این جایگزین می‌تواند خرده‌فرهنگ باشد، یا می‌تواند پارک رفتن باشد، یا تقویت مهارت‌های ریز حرکتی مثل پریدن یا بازی ماهیگیری کردن یا بازی‌های حرکتی و جذاب دیگری که ممکن است در خانواده شما وجود داشته باشد و شما تأییدش می‌کنید و بلدش هستید. همه این‌ها می‌توانند جایگزین آن رفتار و آن عادت شود.

همبازی

ارتباط و بازی با همسن و سالان در کودک مثل رفتن به مهدکودک و دوست پیدا کردن و بازی کردن با آنها می‌تواند از اعتیاد کودک به یک برنامه و یا فعالیت‌هایی مثل بازی با تبلت و یا موبایل را کاهش دهد.

تاثیرات تلویزیون روی کودکان

بررسی‌های خیلی زیادی صورت گرفته که بچه‌ها از چه سنی تلویزیون ببینند؟ اگر از سن پایین‌تر تلویزیون ببینند، چه عوارض و مشکلاتی دارد و چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد؟

در علم روانشناسی همواره روانشناسان توصیه می‌کنند که بچه‌های زیر دو سال اصلاً نباید تلویزیون نگاه کنند. بعد از دو سال هم حداکثر روزی دو ساعت تلویزیون ببینند. طبق تحقیقات و بررسی‌هایی که انجام داده‌اند متوجه شده‌اند که آن‌هایی که بیش از این تلویزیون تماشا می‌کنند یا در سن پایین‌تر درگیر تماشای تلویزیون می‌شوند، مشکلاتی برایشان ایجاد می‌شود. مثلاً اینکه دچار عادت‌های غذایی نامناسب می‌شوند، در مدرسه عملکردهای ضعیف‌تری ممکن است داشته باشند و این به این خاطر است که تلویزیون، این جعبه جادویی، با این همه رنگ و حرکت، خیلی لذت‌بخش است، مخصوصاً برای کودکان و باعث می‌شود در مغزشان تأثیرات بخصوصی گذاشته شود.

بطور مثال من به یاد دارم که در کتاب‌هایمان نوشته بودند بچه‌هایی که زیر دو سال مدت زیادی تلویزیون تماشا می‌کنند، در ۱۷ تا ۲۷ماهگی هفت الی هشت کلمه کمتر از همسن و سالان خودشان می‌توانند بیان کنند! و در سنین مدرسه قدرت توجه و دقتشان خیلی کمتر است. همین که باعث می‌شود عادات تغذیه‌ای نامناسب داشته باشند، فعالیت‌های فیزیکی‌شان هم کم می‌شود و این‌ها موجب چاقی و اضافه وزن می‌شود. باعث ترویج مصرف‌گرایی در بین بچه‌ها می‌شود. یعنی یک‌خوراکی یا وسیله‌ای چیزی می‌بینند و مداوماً آن را طلب می‌کنند. چون خیلی اوقات ما تلویزیون را برای بچه‌ها غیرانتخابی می‌گذاریم باشد، با این غیرانتخابی بودن ممکن است برنامه‌هایی را تماشا کند که اصلاً مناسب سنش نیست و این صحنه‌های خشن و فعالیت‌های خشونت‌آمیز باعث می‌شود که در مغزش تأثیر منفی ببیند. اگر هم ما می‌خواهیم بچه‌مان برنامه‌ای را در آن یک الی دو ساعت مجازش ببیند، سعی کنیم حتماً انتخابی باشد و مورد تأییدمان قرار بگیرد. خیلی اوقات دیدن صحنه‌هایی که حتی شاید برای بزرگسالان سطح خشونتش پایین است، در کودکان باعث ایجاد پرخاش و اضطراب می‌شود.

باید به سنین خاص هم توجه کنیم. بچه‌ها تز نوزادی تا دو سالگی طبق نظر پیاژه دنبال امنیت دربرابر ناامنی هستند. یعنی در ذهنشان بررسی می‌کنند که دنیا جای امنی هست یا نه، مادر فرد امنی هست یا نه. و وقتی که ما داریم محتوای خشونت‌آمیز به بچه می‌دهیم، خب بچه هم دنیا را جای ناامن و ترسناکی می‌بیند.

تلویزیون و تاثیرات جسمی روی کودکان

حالا علاوه‌بر مسائل روانی که داریم بررسی می‌کنیم، اگر بخواهم درمورد سلامت جسمی هم صحبت کنم، این حرکات سریع و این همه رنگ باعث می‌شود که چشم کودک زود خسته شود و موجب ظهور سردرد می‌شود. بررسی شده بچه‌هایی که در سنین پایین تلویزیون زیاد نگاه می‌کنند، در بزرگسالی احتمال دچار شدن به سردردهای میگرنی در آن‌ها بیشتر است. مهم‌ترین چیز این است که بچه‌ها با تماشای زیاد تلویزیون فرصت انجام فعالیت‌ها و تمرینات حرکتی، چه ظریف و چه درشت را از دست می‌دهند. این فرصتی است که تمرین کنند تا بین چشم و دستشان هماهنگی ایجاد کنند. فرصت تمرین مهارت‌های ارتباطی و کلامی، رشد تفکر منطقی‌شان و همه این‌ها را بدلیل تصاویر سریعی که تلویزیون دارد از دست می‌دهند. حتی قدرت تخیلشان هم کاهش پیدا می‌کنند. چه بسا پرسیدن سؤال و دریافت پاسخشان هم به تعویق می‌افتد.