رسانه ملی به تازگی پخش درام جاسوسی اجتماعی «سرجوخه» به کارگردانی احمد معظمی و تهیه کنندگی ابوالفضل صفری را آغاز کرده است.
«سرجوخه» به نویسندگی حسین امیرجهانی با روایت دو قصه موازی، به زندگی ۲ شخصیت کیان و غلامرضا که از ۲ طبقه اجتماعی مختلف با انگیزهها و کشمکشهای متفاوت هستند، میپردازد. هر دو نفر آنها در راه رسیدن به عشق، موانع و اتفاقات زیادی سر راهشان قرار میگیرد که روند رسیدن به هدفشان را کندتر و جذابیت قصه را بیشتر میکند. سریال سرجوخه همچنین به شاخهای اینستاگرامی میپردازد.
این سریال با چگونگی روند فعالیت سایتهای شرطبندی و حضور برخی هنرمندان و ورزشکاران ناآگاه برای بالابردن میزان دنبالکنندههای این سایتها در فضای مجازی شروع شده است. این اثر به سایتهای شرطبندی و اینفلوئنسرها میپردازد که افراد ناآگاه را درگیر میکنند. کیان یکی از شخصیتهای اصلی قصه است که سامان صفاری نقش آن را بازی میکند. او شاخ شرط بندی و فعال در این حوزه است. به بهانه پخش سریال سرجوخه با سامان صفاری بازیگر این سریال گفت و گویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
آقای صفاری؛ شما فارغ التحصیل رشته جهانگردی هستید، اما در مسیر بازیگری قرار گرفتید. چگونه این علاقه مندی شکل گرفت؟
به خاطر خدمت سربازی وقت نکردم برای دانشگاه آماده شوم. برای همین دانشگاه آزاد رشته جهانگردی را انتخاب کردم. آن موقع با مشورتهایی که انجام دادم تصمیم گرفتم به خاطر علاقه ام کلاسهای بازیگری را همراه دانشگاه ادامه بدهم. یادم است همان روزها همزمان با ترم یک دانشگاه کلاس بازیگری در کرج میرفتم. در ادامه کلاسهای بازیگری را ادامه دادم و در فیلم قیلوله بازی کردم و شروع کار من از آنجا کلید خورد. علاقه زیاد به این حرفه داشتم و مطمئن بودم که این رشته را ادامه خواهم داد.
زمانی که برای اولین بار جلوی دوربین فیلم کوتاه «قیلوله» رفتید، میدانستید مسیر سختی را پیش رو دارید؟
زمانی که قیلوله را بازی میکردم لوکیشن ما اکباتان بود. چند سکانسی که بازی کردم آقای جاویدی کارگردان فیلم گفت خیلی خوب است فقط اگر میتوانی کلاسهای بازیگری بیشتری شرکت کن و باید در این حرفه زیاد یاد بگیری. من از این حرف انرژی زیادی گرفتم و همین طور ادامه دادم. این لطف خداست که هر کاری را بازی میکنم، اتفاقات خوبی برای آن می افتد.
میتوان گفت شیار ۱۴۳ شروع متفاوتی برای شما بود؟
یکی از سخت ترین، متفاوتترین و جذابترین کارهایی که در سینما کردم فیلم شیار۱۴۳ است که شروع حرفهای من در بازیگری به حساب میآید. خیلی برای من سخت بود و استرس زیادی داشتم. برای اولین بار در سینما بازی با گروه حرفهای را تجربه میکردم. کاراکتری که من بازی کردم لهجه کرمانی داشت. من تا آن موقع کرمان نرفته بودم و باید کرمانی صحبت میکردم و خیلی هم با شخصیت خودم متفاوت بود. از همین جا دوباره تشکر می کنم از گروه شیار۱۴۳ که خیلی در این مسیر به من کمک کردند. من از آنها یاد گرفتم که هر کسی برای اولین بار جلوی دوربین میآید، من هم به عنوان باریگر روبرو به او کمک کنم.
کار با خانم آبیار چطور بود؟
کار کردن با خانم آبیار بسیار برای من جذاب و خاص بود؛ اصولا کارگردانان خانم نگاه متفاوت تری نسبت به اتفاقات جامعه ما دارند و فیلم شیار ۱۴۳ متفاوتترین نگاه را به مقوله جنگ ۸ ساله در ایران دارد. یک نگاه مادرانه به این اتفاق بود و شروع خوبی برای من به حساب میآمد. هنوز بعد ازگذشت چند سال اگر از من سوال کنند کدام کاراکتر را بیشتر از همه دوست دارم، میگویم یونس شیار۱۴۳ . چرا که اتفاقات بسیاری را بعد از اکران فیلم لمس کردم، مادرانی که هنوز منتظر پسرشان را بودند.
قرار بود «در شبی که ماه کامل شد» نقش برادر الناز شاکردوست را بازی کنم
چرا دوباره این همکاری با خانم آبیار ادامه نیافت؟
اواخر تصویربرداری سریال دلدادگان در خرداد۹۷ دستیار خانم آبیار با من تماس گرفت و من اولین قرارداد شبی که ماه کامل شد را امضا کردم. قرار بود نقش برادر خانم شاکردوست را بازی کنم؛ اما قسمت نبود. تا آخرین لحظه پای من صبر کردند، اما به خاطر اینکه من به سریال دلدادگان تعهد داشتم نتوانستم با آنها همکاری کنم.
میدانستم بعد از دلدادگان تازه شروع کارم است
بازی در نقش امیر سریال دلدادگان باعث شهرت شما شد؟ برای رسیدن به این نقش شانس داشتید یا جواب تلاشهای خود را گرفتید؟
افرادی که در سینما کار میکردند من را به واسطه بازی در فیلم ۱۴۳، دعوت نامه و پارادایس میشناختند. من لحظات آخر به سریال دلدادگان اضافه شدم. تنها چیزی که میتوانم درباره امیر سریال دلدادگان بگویم این است که نقش امیر باعث شد، مردم هم من را بشناسند و بعد از این سریال یک تعدادی رزومه من را دیدند و متوجه شدند که من همان بازیگری هستم که نقش یونس شیار۱۴۳ را بازی کردم. دلدادگان جزو بهترین سریالهایی بود که برای من میتوانست اتفاقهای خوبی را رقم بزند. بازخورد و تعداد بینندگان سریال هنوز هم جزو بهترینها در تلویزیون به شمار میآید. در این سریال به شهرت بازیگری رسیدم و جواب تلاشهای خودم را گرفتم، اما میدانستم بعد از دلدادگان تازه شروع کارم است و باید مسیر را همزمان با شهرتی که در میان مردم پیدا کردم، ادامه دهم.
شما بازیگری هستید که ره صدساله را یک شبه رفته اید؟ چقدر برای رسیدن به این جایگاه تلاش کردید؟
نه واقعا اینطور نبود، من نتوانستم یک شبه مسیر بازیگری را بروم. خیلی زمان گذاشتم و روزها و شبهای بسیار سختی را سپری کردم تا بخواهم در همین جایگاهی که هستم قرار بگیرم. حتی زمانی فکر میکردم مسیر را درست آمدم، اما ۷ ماه پیشنهادی نداشتم و دوباره فیلم کوتاه و تئاتر بازی کردم تا بتوانم یک نقش خوب را قبول کنم. جالب است همین الان هم آرام آرام مسیر را جلو میروم.
بازخوردهای نقش کیان خیلی هیجان انگیز است
بعد از سریال «خانه امن» در دومین همکاری با احمد معظمی و ابوالفضل صفری شما این بار نقش کیان سرجوخه را بازی کردید. چطور به نقش کیان که برگرفته از شخصیت واقعی قماربازهای اینستا نظیر پویان مختاری و میلاد حاتمی است، رسیدید؟
برای اینکه خانه امن هم بازی کنم همزمان سر کار دیگری بودم. با آقای صفری و معظمی صحبت کردم تجربه خوبی را با آنها داشتم. بعد از دلدادگان کاراکتر من در سریال خانه امن هم موردتوجه مخاطبان قرار گرفت. هنوز هم مردم از من سوال میکنند فصل دوم خانه امن ساخته میشود یا نه و این نشان میدهد مردم پیگیر سریال بودند و دوست داشتند.
ما یک مبحثی به عنوان مشاهده و تقلید داریم؛ برای اینکه نقش کیان را بازی کنم که ما به ازای آن در فضای مجازی را داریم تک تک آدمهایی که گفتید را یک به یک فیلمشان، خط و نشان کشیدن هایشان، پوشش و طرز لباس صحبت کردن آنها را نگاه کردم. صرفاً ۱۰۰ درصد کاراکتر کیان شبیه این افراد نیست؛ بلکه با کمک آقای معظمی به کاراکتر کیان رسیدم. بازخوردها خیلی هیجان انگیز است و خوشحال هستم مردم کاراکتر کیان در سرجوخه را دوست دارند.
وقتی فیلمنامه را میخواندید، چقدر برایتان هیجان انگیز بود؟
زمانی که فیلمنامه را خواندم به آقای معظمی و صفری گفتم با پخش این سریال نسل جوان با کاراکتری روبرو میشود که تا امروز در کاری ندیده و واقعیت جامعه را خوب نشان میدهد. به خوبی در سریال سرجوخه به واقعیت نسل جدید پرداخته شده است. کاراکتر کیان برای من جذاب بود و میتوانم بگویم چند پیشنهاد داشتم که رد کردم و ترجیح دادم نقش کیان را بازی کنم و الان میبینم که چقدر نسل جوان ما با سریال همراه شدند و از این بابت خوشحال هستم.
واکنش مخاطبان تا امروز چگونه بوده است؟
واکنشهای مخاطبان را از طریق صفحه مجازی خودم پیگیری میکنم، همان پیش بینی که داشتم اتفاق افتاده است. دهه هفتادی و هشتادی حتی نودیها با سریال ارتباط برقرار کردند. هدف سریال همین بود که نسل جوان را همراه کند. رفتار کیان مثل پلک نزدن، راه رفتن، کل کل ها، رانندگی اش برای نسل جوان ما به ازا دارد و مخاطب با آن ارتباط برقرار کرده است. در این مدت که سریال پخش شده در خیابان و مکانهایی که رفتم بچههای جوان و نوجوان سمت من آمدند و درباره ادامه سریال صحبت میکنند.
چطور شاخ مجازی هیچ هنری ندارد، اما ۴ میلیون دنبال کننده دارد؟!
مخاطبان شما را شبیه میلاد حاتمی، پویان مختاری دیده اند ویدئوهای شاخهای مجازی را چقدر دنبال کردید تا به نقش نزدیک شوید؟
من خیلی ویدئوها را نگاه می کنم. همیشه میگویم باهوشترین افراد کسانی هستند که خیلی سلیقهای با اتفاقات جامعه برخورد نکنند. شما باید همه آدمها را مشاهده کنید جستجو کنید. همه تئاترها، فیلمها را مشاهده کنید و موسیقیها را گوش کنید. نباید نسل جدید را نادیده گرفت، چون خودت هم نادیده گرفته میشوی. همیشه به همکاران و دوستانم که رشته هنر خواندند میگویم که نباید خودتان را از جامعه جدا کنید، چون اگر جدا کنید دیگر هنرمند نیستید. برای همین من همیشه خودم بعضی اوقات لایوهای این افراد را میدیدم و با خودم میگفتم چطور میشود هیچ هنری ندارند، اما ۴ میلیون دنبال کننده دارند. چه کاری میکنند و چه حرفهایی میزنند که به این طرفدار رسیده است و ما باید رفتار آنها را آنالیز کنیم. اگر تا الان کیان به دل مخاطب نشسته است شاید نزدیکی رفتارش به همان افراد است.
پرداختن به قصه سایتهای شرط بندی و شاخهای مجازی در سریال سرجوخه چقدر میتواند در کاهش معضلات روز تاثیرگذار باشد؟
ما نباید طرح سوال را پاک کنیم؛ چرا که میتواند در آینده مثل یک غده سرطانی باشد و آن موقع خیلی دیر شده و کاری نمیتوانیم انجام دهیم. زمانی که شما یک معضل را در جامعه نشان میدهید و عواقب آن را میگویید و نشان میدهید که فقط یک تعداد خاصی صاحب پول میشوند و در این قضیه برای شما فقط خسارت و شکست میماند. همین باعث میشود برخی خانوادهها و جوانان و نوجوانان به این فکر کنند که این اتفاق در جامعه ما میافتد باید با این قضیه با احتیاط بیشتری رفتار کنند. این سایتها جز ضرر مالی برای افراد چیزی نداشته و برای اولین بار در تلویزیون سرنوشت افراد را نشان داد و این شروعی برای پرداختن به معضلات روز در رسانه است.
خط قرمز کیان در سریال سرجوخه مواد مخدر است؛ چرا؟
برای اینکه یک کاراکتر جذاب شود ما رفتارها و خط قرمزهایی را به نقش اضافه میکنیم و در فیلمنامه به جزئیات کاراکترها به خوبی پرداخته شده است. برای همین مخاطبان و نسل جدید با کیان ارتباط برقرار کردند. کیان در سریال سرجوخه همه کار انجام میدهد، اما خط قرمزی برای خودش تعیین کرده و آن مواد مخدر است. در سریال و فیلمهای جنایی و قهرمان محور همیشه رئیس یک مافیا خط قرمزی برای خودشان دارد. در سریالی یادم است که خط قرمز مافیا خانواده افراد بود. خط قرمز کیان هم باعث جذابیت کاراکتر شده و آن مردانگی او را نشان میدهد و برای خود من هم جذاب بود.
کیان حتی یک درصد از رفتارهای امیر دلدادگان را ندارد
نکته جالب این است که سریال دلدادگان هم این شبها پخش میشد و مخاطبان همزمان بازی شما را در نقش امیر یک پسر عاشق میدیدند و در سریال سرجوخه با نقش کیان و ویژگیهای متفاوت آن روبرو می شدند. واکنشهای مخاطبان چطور بوده است؟ خودتان هر دو سریال را این شبها تماشا میکنید. به نظر خودتان چقدر نسبت به دلدادگان در بازی خود به پختگی رسیدید؟
برای خود من هم اتفاق جذابی است. اگر درگیر کار نباشم. سریال سرجوخه را میبینم و بعد از آن دلدادگان. بعضی اوقات به این فکر می کنم که شاید نتوانم امیر دلدادگان را بازی کنم. این قدر کیان در زندگی من تاثیر گذاشته و نزدیک به این کاراکتر هستم، زمان میبرد از نقش کیان فاصله بگیرم. حال عجیبی را سپری میکنم. حتی زمانی که عکسهایی از هر دو نقش را در فضای مجازی منتشر میکنم، برای مخاطب هم جالب است.
یک تعدادی دوست دارند همان امیر دلدادگان باشم. البته همزمانی پخش این دو سریال چالشی برای بازیگری خودم است. به نظرم کیان حتی یک درصد از رفتارهای امیر دلدادگان را ندارد.
با توجه به اینکه شما بازی در نقش مثبت یا منفی حتی خاکستری را تجربه کردید کدام برای مخاطب جذابتر است خودتان کدام نقش را بیشتر میپسندید؟
امیر دلدادگان خیلی مثبت، آدم حسابی و خانواده دوست بود، اما میتوانم بگویم در این سن با تجربههایی که داشتم توانستم کیان را بازی کنم اگر شاید زودتر کاراکتر کیان به من میرسید کیان به این پختگی نمیرسید و به این شکل اجرا نمیشد. به همین خاطر کسانی که آرام آرام مسیر را طی میکنند و ره صد ساله رایک شبه نرفتند، اتفاقات بهتری را تجربه خواهند کرد. در این مسیر به پختگی میرسید که فقط تجربه میتواند به شما کمک کند. خیلی به نقش نگاه نمیکنم بیشتر به فیلمنامه توجه میکنم شما اگر یک اثر فیلمنامه درستی را داشته باشد و همه کاراکترها به صورت یک پازل درست چیده شود. حتی اگر کاراکتر خنثی، مثبت یا منفی هم بازی کنید دیده میشود.
تولید سریال در شیوع کرونا انجام شده است از سختیهای این کار بفرمایید و اینکه در لوکیشنهای زیادی تصویربرداری داشتید.
با توجه به شیوع گسترده کرونا باید کرونا را جزئی از زندگی خودمان بدانیم البته در تصویربرداری ما بازیگرا نمیتوانستیم ماسک بزنیم بقیه عوامل ماسک میزدند. بعد از مدتی که تصویربرداری داشتیم گروه واکسینه شد خداراشکر که مردم هم واکسینه شدند و امیدوارم به زودی همه کشور واکسینه شود. ما با کرونا زندگی میکنیم و کاری نمیتوان کرد جز حسرت رفتن عزیزانی همچون علی انصاریان، علی سلیمانی و هنرمندان عزیزمان که از دست دادیم.
درباره همکاری با این گروه سرجوخه بفرمایید.
باتوجه به همکاری قبلی در سریال خانه امن با عوامل آشنا بودم، اتفاق خوب این بود که با هماهنگی بیشتری با هم داشتیم. ما در سریال یک لوکیشن نداشتیم در روز شاید چهار لوکیشن تغییر میدادیم. در پخش سریال مخاطبان لوکیشنهای متفاوتی را میبینند و به اصطلاح آپارتمانی نیست از همه گروه پشت صحنه تشکر میکنم که خیلی تلاش کردند.
درباره پیشنهادهای اخیرتون درسینما برایمان بگویید شرایط حضور در سینما برای شما چطور است؟
دو فیلم آماده اکران دارم، فیلم سینمایی شهربانو به کارگردانی مریم بحرالعلومی که جشنواره فجر در بخش مصاحبه حضود داشت و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. تجربه خوبی برای من بود مقابل خانم صدرعرفایی بازی کردم و فیلم شهربانو را دوست دارم. فیلم قطع فوری هم چند ماه پیش بازی کردم که مرحوم علی انصاریان هم آخرین بازی خودش را در این فیلم بود. این فیلم هم به تازگی پروانه نمایش خود را گرفته است، برای اکران فستیوالها هم آماده میشود.چند پیشنهاد سینمایی دارم فعلا در مرحله گفتگو هستیم و هنوز قرارداد امضا نکردم. در سینما بیشتر پیشنهاد دارم.
وضعیت نمایش خانگی را چطور میبینید؟
نمایش خانگی هم پیشنهاد داشتم، اما همزمان سر کار دیگری بودم تاکنون توانستم در کاری حضور داشته باشم. البته در گذشته آثار در نمایش خانگی بهتر بود. این چند وقت زخم کاری را بیشتر دوست داشتم و بعد از آنها کاری را ندیدم که دوست داشته باشم.