رسیدگی به این پرونده از نهم اردیبهشت سال ۹۶ به دنبال شنیدن شدن صدای شلیک چند گلوله در خیابان دولت آغاز شد. وقتی ماموران در محل حاضر شدند با جسد مردی عراقی الاصل به نام موسی ۴۲ ساله روبه رو شدند که با شلیک گلوله از پا در آمده بود.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس به بررسی پرداخت.
به گزارش رکنا، دوربین‌های مداربسته محل نشان می‌داد همسر قربانی دست به جنایت زده است. به این ترتیب ماموران به ردیابی زن جوان که دختر تاجری ایرانی بود پرداختند و وی را در خانه مادربزرگش در منطقه قلهک بازداشت کردند.
وی که لیسانس حقوق دارد به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: پدرم تاجر است. چندسال قبل که به عراق رفته بودیم با موسی که ۱۴ سال ازمن بزرگ‌تر بود آشنا شدم و با وجود مخالفت همسرم سه سال قبل مخفیانه با او ازدواج کردم و به سلیمانیه عراق رفتم.
وی ادامه داد: پدرم ترکیه زندگی می‌کرد و من به صورت پنهانی به عراق رفتم و با موسی ازدواج کردم. یک دختر دوساله و یک پسر چهارماهه دارم. اما از بدرفتاری‌های همسرم خسته شده بودم. همسرش بی‌کار بود و من به بهانه تحصیل در اتریش از پدرش پول می‌گرفتم و به همسرش می‌دادم.
وی درباره اختلاف با شوهرش گفت: تا زمانی که فرزندم ۳ ماهه بود، زندگی آرامی داشتم، ولی کم کم اختلاف ما شروع شد. او بار‌ها مرا کتک زده بود. حتی حتی یک‌بار می‌خواست مرا از بالکن خانه به پایین بیاندازد که همسایه‌ها به کمکم آمدند. ۳ ماه قبل موسی به سفر رفت و وقتی برگشت، با خود اسلحه آورد.
من به او گفته بودم بهتر است به ایران برویم و نمایندگی روغن نباتی بگیریم و در عراق شروع به کار کنیم، اما وقتی به ایران آمدیم درحالی‌که من با شرکت مذاکره کرده بودم، نظر موسی تغییر کرد.
وی درباره جزییات قتل گفت: آن روز از خانه پدرم بیرون آمدم و قرار بود با مدیرشرکت روغن نباتی قرار ملاقات بگذاریم تا کار‌های نمایندگی در عراق را انجام دهیم که موسی به دنبالم آمد. اما بار دیگر با هم درگیر شدیم.
او تهدیدم کرد به عراق می‌رود و بچه‌هایم را از من می‌گیرد و نمی‌گذارد آن‌ها را ببینم. من که از شنیدن این حرف کنترل اعصابم را از دست داده بودم اسلحه را از کیفم بیرون آوردم و چهار تیر به سمت موسی شلیک کردم. چون می‌دانستم اگر اسلحه به دست او بیافتد مرا زنده نخواهد گذاشت.
به دنبال اعتراف‌های زن جوان و بازسازی صحنه جرم وی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
چون صفورا در جلسه دادگاه اعلام کرده بود خانواده مرد عراقی حاضرند در ازای دریافت مبلغی حضانت فرزندانش را به او بدهند و صفورا قول دهد دیگر به عراق سفر نکند، حاضر به بخشش هستند، وی را به پرداخت دیه و زندان محکوم کردند.
اما با اعتراض وکیل اولیای دم به این حکم پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت.
وکیل اولیای دم اعلام کرد متهمه هنوز دیه را به اولیای دم پرداخت نکرده و اولیای دم در صورت دریافت دیه حاضر به گذشت هستند. در غیر این صورت قصاص می‌خواهند.
با اعتراض وکیل اولیای دم، حکم زن جوان در دیوان عالی کشور شکسته شد تا وی بار دیگر در دادگاه محاکمه شود.
قرار است زن جوان به زودی در شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کند. این در حالی است که وکیل صفورا می‌گوید: صفورا با وثیقه آزاد و حاضر است مبلغ درخواست شده از سوی اولیای دم را بپردازد و با آن‌ها مصالحه کند.
اما اولیای دم هنوز فرزندانش را که در عراق هستند به او تحویل نداده اند و شرط گذاشته اند تا صفورا برای پرداخت دیه به عراق برود. اما به نظر می‌رسد آن‌ها قصد دارند از قانون محاکمه در سرزمین خودشان استفاده کنند و پس از کشاندن این زن به عراق وی را در آنجا محاکمه و به اعدام محکوم کنند. از این رو صفورا از ترس جانش نمی‌تواند به عراق سفر کند.
