به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از ایسنا، حمیدرضا بیژنی در این باره اظهار کرد: از شیوههای مطلوبی که انسانها مبتنی بر آن سعی در بهبود زندگی خویش دارند، بررسی و تطبیق دائمی فرهنگ عمومی و ساختبندی نظامهای اجتماعی در مواجهه و همنشینی با مسائل و پدیدههای متکثری است که به شکل روزمره در جامعه پدید میآید.
وی افزود:، اما این مواجهه همواره شکلی خودآگاه ندارد و به شکلی ضمنی صورتبندی میشود. این موضوع در دهههای اخیر و با اتصال و ارتباط روزافزون بخشهای گوناگون جهان به یکدیگر و شکلگیری یک دهکده جهانی، وجهی بینالمللی و جهانی به خود گرفته است.
این جامعهشناس با بیان اینکه از همین روست که شاهد هستیم پیرامون بسیاری از مسائل زیستی، فرهنگی و اجتماعی در اقصینقاط دنیا مطالعات و تحقیقات مشابهی صورت میگیرد؛ گفت: با این حال به علت تنوع گسترده فرهنگی همچنان ارزیابی و تطبیق مسائل نیازمند درک ویژگیها در سطح منطقهای و بومی است؛ ارزیابیهایی که در فرایند تحقق آن میتوان از تجربیات جهانی و دستاوردهای آن بهرهمند شد و با بافتارمند کردن آن در محیط اجتماعی و تناسب آن با مناسبات فرهنگی و بومی به این دستاوردها وجههای کاربردی داد.
بیژنی افزود: بر همین اساس است که در سال جدید و متعاقب آن آیینی که در این ایام با تار و پود فرهنگ عمومی زندگی مردم ایران عجین شده است یعنی «عید نوروز»، پرسشی اساسی مطرح میشود و آن اینکه «امروز مواجهه این آیین تاریخی - که با گذر از مجرای آمیختگی ابعاد ملی و مذهبی خاص خود تبدیل به معنا و هویتی نو برای فرهنگ ایرانی شده است- با ویروس کرونا در چه سطحی قرار دارد و شیوه برخورد ما در این میدان چگونه باید باشد؟»
وی ادامه داد: برای پاسخگویی به این پرسش مهمترین نکته، تعریفی است که باید از کرونا داشته باشیم. کرونا در سادهترین تعریف، به منزله یک ویروس بیولوژیک است که به مرور زمان نشان داد این تنها بعد قابل توجه آن نیست و این قصه سری درازتر دارد. کرونا در طول دو سال حضور فعال خود در اقصی نقاط دنیا تاکنون کمتر از ۵۰۰ میلیون نفر را در جهان گرفتار خود کرده و توانسته است جان شش میلیون نفر را بگیرد، اما به نظر میرسد این ویروس از بعدی دیگر توانسته است میلیاردها نفر را با خود درگیر کند، نه جان جسمی و فیزیکی آنان بلکه روح و روان آنان. کرونا توانسته بخشهایی حائز اهمیت از زندگی اجتماعی به خصوص برای قشر کودک و نوجوان که در فرایند جامعهپذیری و رشد و بلوغ فرهنگی و اجتماعی قرار گرفتهاند را به خطر اندازد.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه این جمعیت به هیچ وجه قابل قیاس با پذیرندگان خسارات جانی و بعد بیولوژیک کرونا نیست چراکه با واسطه تاثیرگذاری در فرایند پذیرش فرهنگی و اجتماعی، عمق نفوذ اثرگذاری خود را به تاریخ یک ملت و فرهنگ اشاعه میدهد تا نسلهایی متمادی از این ویروس اجتماعی تاثیربپذیرند، اظهار کرد: از همین روست که در موضوع همنشینی ویروس کرونا با مهمترین آیین ملی ایرانیان، بعد بسیار مهم و قابل توجه، شیوه بهرهمندی از این آیین و سنت در جهت مقابله با ابعاد اثرگذار فرهنگی و اجتماعی کرونا است.
بیژنی ادامه داد: بر اساس مطالعاتی که تحت تاثیر اثرگذاری کووید-۱۹ بر ساحتهای فرهنگی و اجتماعی زندگی روزمره در اقصینقاط دنیا انجام شده، یکی از مهمترین راهکارهایی که پیرامون تقویت بنیه افراد و فرهنگها در جهت مقابله با این بعد اجتماعی ویروس شناخته و معرفی شده، «خانواده» است.
وی با بیان اینکه وقتی از خانواده نام برده میشود، لازم است این موضوع را به طور ضمنی درک کنیم که مقصود، نقشهای فردی انسانها نیست بلکه نقطه عطف این نهاد اجتماعی، ارتباطات و تعلقات خاطری است که در میان افراد یک خانواده در جریان است، گفت: کانون اصلی مورد هدفِ بُعد اجتماعی ویروس کرونا دقیقا نقطهای است که در خانواده بیش از هرجای دیگری قوت و قدرت دارد.
این جامعهشناس افزود: این قوت و قدرت در بافتار فرهنگی ایرانی بیش از هر زمانی در آیینهایی که تحت تاثیر آن سطح ارتباطات میان افراد به انحاء و شیوههای گوناگونی متکثر میشود و گسترش مییابد قابلیت بهرهوری دارد؛ به نحوی که میتوان از این بستر به مثابه پلتفرمی یاد کرد که انواع مکانیسمهای دفاعی در مقابل این ویروس بر روی آن قابلیت اجرا دارند.
بیژنی عید نوروز را به مثابه مهمترین آیین ملی ایرانیان دانست که بالاترین سطح از ارتباطات و تعاملات میان افراد یک خانواده و میان خانوادههای گوناگون را از آن خود میکند و در تفسیری شاید جسورانهتر بتوان این ادعا را مطرح کرد که عید نوروز در ایران فرصت و حالتی خلسهگونه است که برای چندی یک خانواده هستهای را میتواند به یک خانواده گسترده تبدیل کند، گفت: نیایی که گویی از آن جدا شده بار دیگر در این آیین ملی، فرزندان خود را فرا میخواند و آنان را به آغوش میکشد و با دست نوازش خود سعی در بهبود و کاهش آلام و رنجهای آنها دارد.
وی با اشاره به اینکه در مطالعاتی که در سطح جهانی و توسط متخصصان گوناگون انجام شده چند موضوع به عنوان اصلیترین محورهای نقشآفرینی خانوادهها در کمک و بهبود مقابله با مخاطرات اجتماعی کرونا مطرح شده است، گفت: موضوعات اشاره شدهای که نقش سپرهای محافظتی را برای کودکان، نوجوانان و بزرگسالان در مقابل مخاطرات اجتماع کرونا دارند دارای دو وجه ایجابی و سلبی هستند که از اهم آنها در بخش ایجابی میتوان به «گسترش و رونق مثبت اندیشی در میان اعضای خانواده، مقابله با استرس فعالی که در این بحبوحه به شکلی سیال در جامعه در جریان است، حمایتهای مادی و معنوی افراد از یکدیگر در مواقع سخت و مهمتر از همه میزان حمایت درک شده افراد از سوی خانواده» اشاره کرد.
این جامعهشناس اضافه کرد: از موضع سلبی، برخی رفتارها هستند که همواره به عنوان شیوههای غلط رفتاری مورد تذکر قرار گرفتهاند که از مهمترین موارد ذکر شده میتوان به «سبکهای مقابلهای مبتنی بر هیجان و احساسات دفعی به خصوص در مقابل کودکان، سبکهای مقابله اجتنابی بهطورویژه در مقابل نوجوانان، سبکهای مقابله هیجانی و اجتنابی در بزرگسالان، درک پایین و سطح نازل حمایتهای اجتماعی از اعضای خانواده» اشاره کرد؛ مواردی که بیشترین ارتباط را با اضطراب، نگرانی و پیدایش علائم افسردگی داشتهاند.
بیژنی با بیان اینکه به طور کلی مطالعات صورت گرفته نشان میدهند که راه حلهای مقابله با تاثیر شرایط و محدودیتهای موجود چه در فضای تقنینی و چه در فضای ذهنی افراد اموری هستند فراتر از نقشآفرینی افراد و شامل سطوحی میشوند که «ارتباطات» میان انسانها در آن نقش کلیدی دارند، اظهارکرد: در نتیجه همین موضوع است که پیدایش فضایی که تحت تاثیر یک مناسبت آیینی و فرهنگی فراهم آمده است و عرصه پیوندهای اجتماعی و روابط میان فردی را گسترش میدهد میتواند به عنوان یک نقطه عطف نگریسته شود.
وی افزود: این نقطه عطفی است که آگاهی از اهمیت و نقشمحوری آن در کمک به یکدیگر میتواند از سویی فضایی مثبت و گرهگشا را برای ما فراهم کند و از سوی دیگر با توسعه کارکردهای میدانی آیینها و نمایش پویایی آنها در صحنه زندگی اجتماعی بر اهمیت و اعتبار آنها در جامعه و به طور ویژه کودکان و نوجوانانی که در شرایط جامعه پذیری قرار دارند بیافزاید که در نهایت به تحکیم بنیادهای فرهنگی جامعه خواهد انجامید.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه عملکرد سالم خانواده این قدرت را دارد که به افراد برای مقابله با رویدادهای مهم زندگی مانند یک بیماری همهگیر کمک کند یا مانع از آن شود، گفت: خانواده میتواند فرآیندهای منسجم و حمایتی برای محافظت از افراد در برابر اثرات منفی استرس زندگی و ایجاد انواع پیامدهای مثبت برای کودکان و مراقبان آنها داشته باشد. بر اساس مطالعات در طول دوره بیماریهای همهگیر، عوامل کوچکی مانند نحوه ارتباط والدین با فرزندان خود بر احساسات بعدی فرزندشان تأثیر میگذارد.
بیژنی افزود: از همین روست که اعیادی همچون نوروز، تعطیلیها و فرصتهای بیشتری برای با هم بودن فراهم میکنند همچنین ممکن است به والدین فرصتهای منحصربهفردی برای روالهای خانوادگی انعطافپذیر بدهد، به نحوی که در غیر این صورت در دسترس آنها نباشد. مطالعات نشان میدهد که عملکرد خانواده سالم میتواند یک عامل محافظتی مهم باشد و شاید در پایان بتوان دو مورد از مهمترین وجوهی که در یک خانواده سالم مورد اشاره قرار داد را در انعطافپذیری و سیالیت در نقشهای خانوادگی و افزایش سطح تابآوری خانواده برجسته کرد.
وی با تاکید بر اینکه در یک بافت خانوادگی، تابآوری به عنوان «ظرفیت در عملکرد خانواده برای مقاومت در برابر ناملایمات و بازگشت مجدد در برابر ناملایمات» تعریف شده است، گفت: بدین ترتیب خانوادههایی که مطابق با شرایط، امکان ایجاد خلاقیت بیشتری را برای خود و اعضای خود فراهم میکنند از توان و ظرفیت بسیار بیشتری برای افزایش مقابله با ویروس اجتماعی کرونا برخوردار هستند و بر این اساس بالاترین سطح مقابله و حفاظت را با آسیبهایی که کرونا میتواند بر ابعاد جامعهپذیری و زندگی روزمره و حقیقی آنها داشته باشد، نشان دهند.
نوروز، خانواده و کرونا
یک جامعهشناس به بررسی کارکرد خانواده و آیینهای سنتی، چون نوروز در مقابله با آسیبهای کرونا پرداخت و گفت: خانوادههایی که مطابق با شرایط، امکان ایجاد خلاقیت بیشتری را برای خود و اعضای خود فراهم میکنند از توان و ظرفیت بسیار بیشتری برای افزایش مقابله با ویروس اجتماعی کرونا برخوردار هستند.