فارس: این گزارش بعد از بررسی نحوه شکل گیری هالیوود و بنیانگذاران آن به روند پیدایش و گسترش فساد در نهان و آشکار آن می پردازد که شنیدن سخن سینماگران مشهور جهان در این مورد جالب و شنیدنی است.
به گزارش خبرگزاری فارس، صنعت سینمای هالیوود با تولید بیش از 700 فیلم در سال پس از بالیوود پرتولیدترین سینمای جهان است که به دلیل زرق و برق و جذابیتهایی که دارد، طرفداران زیادی را در سراسر جهان به خود جذب کرده است ولی به قول «برندی نایت» نویسنده آمریکایی، در کتاب «لایههای مخفی هالیوود»، «هالیوود از دور، صنعتی پر از زرق و برق، ثروت و شهرت است ولی زمانی که به آن نزدیک میشوی با دنیایی پر از سردی، تاریکی، رسواییها و روابط غیراخلاقی روبرو میشوی».
* هالیوود در چه سالی و توسط چه کسی بنیانگذاری شد؟
_سالها پیش از تاسیس هالیوود، چند فیلم کوتاه در آمریکا ساخته شد.
پیش از تاسیس هالیوود، صنعت فیلمسازی در آمریکا وجود داشت، آنچنانکه تنها طی یک سال، از سال 1895، اولین کمپانیهای فیلمسازی تحت عنوان «سلیج پلیاسکوپ» و «بیوگراف» توسط دو شخص به نامهای «ویلیام سلیج» و «کندی دیکسون» راهاندازی شد و در این میان چند فیلم کوتاه نیز ساخته شد.
افتتاحکنندگان کمپانی سلیج |
کندی دیکسون، موسس استودیوی بیوگراف، یکی از اولین استودیوهای فیلمسازی |
اولین فیلم سینمایی که در هالیوود ساخته شد، فیلمی کوتاه و 17 دقیقهای بود که به سفارش کمپانی «بیوگراف» و توسط «دیوید وارک گریفیث» فیلمساز امریکایی، ساخته شد و 10 مارس سال 1910 به نمایش درآمد.
_اولین فیلم سینمایی هالیوود سال 1911 ساخته شد.
دورنمای استودیوهای هالیوود در سال 1922 میلادی |
اولین فیلم سینمایی هالیوود توسط کمپانی هالیوودی «نستور»، 26 اکتبر سال 1911 کلید خورد.
اولین استودیوی هالیوود با نام «نستور» |
این فیلم که نام آن مشخص نیست، به کارگردانی «ال کریستی» و «برادران هورسلی» ساخته شد.
البته اولین فیلم برجسته هالیوود، تحت عنوان «مرد زن نما» در سال 1914 به کارگردانی «سسیل دمیل» ساخته شد و از یک سال بعد نیز هالیوود به طور گسترده تولیدات خود را آغاز کرد.
*فساد و بیاخلاقی از چه زمانی به سوژه فیلمهای هالیوودی شد؟
آثار مخرب جنگ جهانی اول، مردم را بر آن داشت تا به دنبال راهی برای فراموشی غمهای خود باشند.
دهه 20 برای هالیوود، دهه تغییرات سریع بود، در این دهه مردم به خاطر ویرانیهای به جا مانده از جنگ جهانی اول، به دنبال راهی بودند تا این همه غم و ناراحتی را به دست فراموشی بسپارند.
هالیوود نیز کم کم به این مطلب پی برد که دوره فیلمهایی چون «زایش یک ملت» به پایان رسیده و مردم دیگر خواهان چنین فیلمهایی نیست و از همین زمان بود که کمکم فیلمهایی با صحنههای غیراخلاقی و خشن رونق یافت که از جمله آنها میتوان به فیلم «خارج از قانون» محصول سال 1920 میلادی اشاره کرد که در ژانر جنایی یکی از فیلمهای مطرح زمان خود بود.
فیلم زایش یک ملت |
فیلم خارج از قانون |
*اعتراضها به بیاخلاقی موجود در سینمای هالیوود از چه زمانی شکل گرفت؟
-سیل عظیم فیلمهای خشن و فاسد، در جامعه آمریکا باعث ترویج خانههای فساد و رمانهای غیراخلاقی شد، آنچنانکه بسیاری از مردم ارزشگرای جامعه و گروههای مذهبی عصبانی از وضعیت پیش آمده، نگران تاثیرات بیشتر این فیلمها در جامعه بودند.
در چنین اوضاعی بسیاری از خانوادهها، معلمان، سازمانهای حقوق شهروندی و گروهای مذهبی از همان نیمه اول دهه 20 به طور مکرر خواستار سانسور فیلمهای هالیوودی شدند.
نگرانی اصلی این افراد این بود که آثار هالیوودی به شدت بر ارزشهای مدرن و سنتی جامعه آمریکا تاثیر میگذاشت و حضور فعال جوانان در این فیلمها نسل جوان جامعه آن زمان آمریکا را نیز به سمت فساد و بیارزشیها سوق میداد.
* سانسور از چه زمانی وارد سینمای هالیوود شد و تا کی ادامه داشت؟
دوره سانسور فیلمها در آمریکا 44 سال به طول انجامید.
به دنبال اعتراضهای گسترده به فساد موجود در سینمای هالیوود، در سال 1915 پروندهای در دادگاه عالی آمریکا تشکیل و چند سال بعد در سال 1921 کمیته فیلم امریکا تاسیس شد که از چندی بعد وظیفه نظارت و سانسور فیلمها را به عهده گرفت.
البته این کمیته تنها یک نهاد تشریفاتی بود و نظارت چندانی بر محتوای فیلمها نداشت، آنچنانکه هالیوود همچنان به کار خود ادامه میداد ولی طی دهه 20 با وقوع سه رسوایی جنجالی در این سینما، این کمیته مجبور شد تا جوابگوی اعتراضهای گسترده شکل گرفته در آمریکا باشد.
_«راسکو آربوکل»، کارگردان هالیوودی، که به علت چاق بودنش به «فتی آربوکل» معروف بود، پس از روابط غیراخلاقی با «ویرجینا رپ»، بازیگر جوان هالیوود، او را به قتل رساند.
فتی آربوکل، کارگردان هالیوودی متهم به قتل |
_«مابل نورماند»، بازیگر هالیوودی، «ویلیام دسموند تیلور»، کارگردان هالیوود، را به قتل رساند.
مایل نورماند |
_کمی بعد نیز دو بازیگر جوان هالیوود به نامهای «اولیو توماس» و «والاس رید» براثر استفاده بیش از حد مواد مخدر جان خود را از دست دادند.
در پی وقوع این سه جنایت هالیوود مرکز فساد غرب نام گرفت و اعتراضات اینبار در بعد گستردهتری در جامعه از سر گرفته شد.
_هالیوود برای فرار از سانسور دولت دست به خود سانسوری زد.
سرمداران هالیوود نیز مجبور بودند دست به اقدامی فوری بزنند تا از یک سو بار دیگر اعتماد از دست رفته مردم را به دست آورند و از سوی دیگر جلوی از سر گرفته شدن جریان سانسور بگیرند، بنابراین دست به تاسیس سازمان تهیهکنندگان و پخشکنندگان آمریکایی زدند که ریاست آن را شخصی به نام «ویلیام اچ. هایز» به عهده داشت.
ویلیام هایز |
«هایز» در زمان ریاست خود تلاش کرد تا به هالیوودیها بفهماند ساخت فیلمهای سالم به مراتب به صرفهتر است تا اینکه فیلمی ضد ارزشی ساخته شود و بسیاری از صحنههای آن سانسور شود.
«هایز» طی مدت زمانی نه چندان طولانی که اواخر دهه 20 را نیز در بر میگرفت، توانست با این طرز تفکر هالیوود را پیش ببرد ولی از نتیجه حاصله نه هالیوودیها راضی بودند و کسانی که به فیلمهای هالیوود معترض بودند.
_شکل گرفتن لیست نبایدها و مراقب باشهای هالیوود:
با پخش اولین فیلم ناطق سینمای هالیوود، یکی از رهبران مذهبی آمریکا در سخنرانی خود ضمن محکوم کردن این جریان گفت: فیلمهای صامت غیراخلاقی هالیوود، بد هستند ولی فیلمهای ناطق غیراخلاقی، در واقع فریاد انتقام این فیلمها از جریان سانسور است، در پی این سخنرانی، هالیوود بار دیگر زیر آتشبار انتقادها قرار گرفت و «هایز» به این فکر افتاد که به نوعی این افراد را راضی کند، بنابراین دست به انتشار فهرست «نبایدها» و «مراقب باش»های هالیوود زد که هالیوودیهای ملزم به رعایت بودند.
_نبایدها: نبایدهای این فهرست 10 مورد بود که از جمله آنها میتوان به «ناسزاگویی و توهین به مقدسات»، «قاچاق مواد مخدر»، «بردهداری»، «صحنه تولد نوزاد»، «هرزگی و برهنگی» اشاره کرد.
مراقبباشها:مراقب باشهای این فهرست نیز شامل 22 مورد بود که از جمله آنها میتوان به «دزدی»، «وحشیگری»، «روشهای قاچاق»، «همدردی با جنایتکاران»، «استفاده از پرچم»، «تجارت زنان»، «استفاده از مواد مخدر» و «ظلم به کودکان و حیوانات» اشاره کرد.
_تهیهکنندگان سینما به طمع پول و ثروت بیشتر، بار دیگر بیاخلاقی را در هالیوود رواج دادند:
اگرچه در ابتدا این موارد تا حدودی در فیلمها رعایت میشد ولی از آنجاییکه فیلم سانسور نشده طرفداران بیشتری داشت، پول بیشتری نیز در اینگونه فیلمها نهفته بود و تهیهکنندگان که به دنبال پول بیشتر بودند،به سراغ پروژههایی از این دست میرفتند و طی مدت زمان بسیار کمی، بار دیگر همه چیز به روال سابق بازگشت و از پایان دهه 20 و اوایل دهه 30 فیلمهای هالیوود روز به روز غیراخلاقیتر از قبل روی پرده رفت.
در چنین اوضاعی که خشم گروههای مذهبی و ارزشی بار دیگر برانگیخته شده بود، به همه اثبات شد که هالیوود توانایی نظارت بر خود را ندارد و «هایز» نیز رسما اعلام کرد که در اجرای پروژه خود با شکست روبرو شده است،بسیاری از مردم نیز حمایت خود برای تاسیس یک نهاد دولتی که وظیفه سانسور فیلمها را به عهده داشته باشد، از سر گرفتند.
_معرفی نماینده رسمی میان هالیوود و کلیسای کاتولیک :
در این میان در سال 1929،فرد جدیدی با نام «مارتین کوئیگلی» وارد صحنه شد، او برای چندین سال رابط رسمی میان هالیوود و کلیسای کاتولیک بود.
مارتین کوئیگلی، نماینده هالیوود و کلیسای کاتولیک |
برخلاف «هایز»، «کوئیگلی»، به دنبال رضایت هردو طرف بود، بنابراین آئیننامه «کد تولید» را تدوین کرد که دارای سه اصل زیر بود:
_هیچ فیلمی نباید خارج از استانداردهای اخلاقی باشد.
_قانون، طبیعت و وحی نباید در این فیلمها مورد تحقیر، تمسخر قرار گیرند و هیچ احساسات ضد قانونی و ضد مذهبی نیز نباید به مخاطب القاء شود.
_تا جایی که ممکن است نباید حقیقت زندگی در فیلمها تحریف شود به گونهای که ارزشهای زندگی در ذهن جوانان غیرواقعی و غلط تصویر شود.
واکنش مثبت «هایز» به قوانین تصویب شده:
هایز در واکنش به آئیننامه «رمز تولید» گفت: «زمانیکه این اساسنامه را که خواندم، کم مانده بود چشمانم از حدقه بیرون بزند و این درست همان چیزی بود که من از ابتدا به دنبالش بودم.»
«هایز» تمام تلاش خود را کرد تا به هالیوودیها بفهماند که بهترین و ارزانترین پاسخ به این مشکلات تاسیس استودیوهاست.
_30 سال بعد سیستم درجهبندی فیلمها جایگزین آئیننامه کد تولید شد:
استودیوها به خوبی میدانستند که لحاظ کردن این آئیننامه در فیلمهایشان کاملا اختیاری است ولی در صورت رعایت نکردن آن، مجبور به تحمل سانسور دولتی هستند، بنابراین «کد تولید» تا 30 سال به قوت خود باقی ماند و پس از آن نیز سیستم «درجه بندی» فیلمها جایگزین آن شد که این سیستم تا به امروز همچنان باقی است.
*سینماگران، منتقدان، مورخان و چهرههای شاخص آمریکا و سینمای هالیوود درباره این صنعت سینمایی چه میگویند؟
بازیگر «قاتلین بالفطره»: چه بسیار کسانی را در هالیوود دیدم که تنها برای رسیدن به آرزوهایشان، مجبور به داشتن روابط غیراخلاقی با کسانی شدند که از آنها متنفر بودند.
انتقاد از فساد و بیاخلاقی در هالیوود تنها در خارج از آمریکا وجود ندارد بلکه بسیاری از شخصیتهای معروف آمریکا بالاخص آنهایی که در بدنه این صنعت سینمایی مشغول به کارند، همواره منتقد این سینمای سراسر فساد و بیبند باری بودهاند.
«راجر ایبرت»، منتقد مشهور سینمای آمریکا: به نظر میرسد، نیمی از هالیوودیها در حال ترک اعتیاد به الکل و مواد مخدر هستند.
«مایکل کیلیان»،ستوننویس روزنامه شیکاگو تریبیون و نویسنده 24 کتاب : عمده بدنامی هالیوود به خاطر این است که ستارهها آشکارا و بدون هیچ مانعی از مواد مخدر استفاده میکنند.
«کلارنس پرسون»، مقالهنویس و منتقد سینمایی روزنامه شیکاگو تریبون: هالیوود، جایی است که توسط مردان عجیب و غریبی که به قدرت، پول ، مواد و روابط معتادند اداره میشود.
«مایکل ویلمینگتون»، منتقد سینما (سال 1998): به نوعی استفاده از هروئین/کوکائین امروزه در هالیوود به مد تبدیل شده است.
«وودی هارلسون»، بازیگر هالیوودی فیلم «قاتلین بالفطره»: در سینمای هالیوود، چه بسیاری کسانی را دیدم که تنها برای آن که به آرزوهایشان برسند مجبور به داشتن روابط غیراخلاقی با کسانی شدند که از آنها متنفرند.
«جنی مککارتی»، بازیگر فیلم «سرود کریسمس»: لسآنجلس بدترین مکان در جهان برای احساس امنیت است. چه بسیار از دخترانی که با من وارد هالیوود شدند و مجبور به تحمل چه شرایط اسفباری شدند، خود من بسیاری از آنها را میشناسم که کارشان به خیابان گردی در شبها کشیده است، خیلی از همدورهایهای خودم را میشناسم که برای بدست آوردن یک نقش کوچک مجبور شدهاند با عوامل فیلم ... .
«کریس هانلی»، تهیهکننده بیش از 20 فیلم هالیوودی از جمله «روانی آمریکایی» و «خودکشیهای دوشیزه»: در هر 24 فیلم من، تقریبا همه بازیگران نقش اول زن برای بدست آوردن نقش مورد نظرشان مجبور بودند با کارگردان یا تهیهکننده و یا یکی از بازیگران نقش اول مرد رابطه داشته باشند.
«پیتر کئوف»، نویسنده عالم هنر و سینما: هالیوود مکانی است که به انسانها بالاخص زنان، به دیده یک کالا نگریسته میشود و آنها مجبورند برای رسیدن به شهرت، آینده و هر چیز دیگری جسم و روحشان را بفروشند.
«جنین گاروفالو»، بازیگر و کمدین هالیوود: اعتماد به نفس من همیشه روی میز آرایشم گذاشته است... این مسئله بیانگر این مطلب است که این صنعت تجاری انسانهایی با اعتماد به نفس پایین را جذب میکند.
«سیمون پگ»، بازیگر فیلم «جنگ ستارگان»: یکی از دلایلی که یک نفر وارد این عرصه میشود چون به شدت احساس بیامنیتی میکند.
«مریل استریپ»، بازیگر برنده اسکار هالیوود: هرکسی بازیگری را به عنوان حرفه اصلیاش انتخاب میکند، به شدت احساس بیامنیتی میکند... و متاسفانه این همان احساسی است که همیشه با من است.
«لئوناردو دیکاپریو»، بازیگر برنده اسکار هالیوود: عشق همان چیزی است که من برای آن وارد هالیوود شدم، بسیاری از بازیگران هالیوود به همین خاطر تحت درمانند چون آنها عشق را در مکانهایی اشتباه جستجو کردهاند و بسیاری در این میان گمراهانه، عشق را با سکس اشتباه میگیرند.
«شیا لابئوف»، بازیگر جوان هالیوود: زندگی بازیگران به عقیده عدهای دیگر وابسته است، بازیگران خوب همیشه رو به زوال میروند، زندگی آنها همیشه با درد و رنج همراه است، بازیگری حرفه انسانهای دل شکسته است.
«هلن میرن»، بازیگر برنده اسکار هالیوود: هالیوود به قربانگاه جوانان تبدیل شده است در این سینما از پسران 18 تا 25 ساله در صحنههای غیر اخلاقی خیلی استفاده میشود، این وضعییت بسیار مشمئزکننده است، البته در این میان روی بازیگران زن نیز فشار زیادی است ولی من مطمئنا نمیخواهم جزو این دسته باشم.
«گوئینت پالترو»،بازیگر هالیوودی: ارزشها در هالیوود به شدت کمرنگ شده است و زنان تنها به ابزاری تجاری برای هرچه بیشتر به قدرت رسیدن روسای این صنعت سینمایی تبدیل شدهاند.
«هنری فورد»، بنیان گذار کارخانه خوردو سازی «فورد»: در این کشور جریانهای مشخص و صاحب نفوذی مشاهده میشوند که به نحو محسوس در ادبیات، سرگرمیها و رفتار اجتماعی، کاستی و فساد به بار میآورند. تجارت فیلمسازی از سلامت ذاتی خویش دور مانده و کوچک شمردن معیارها و اصول اخلاقی به نحو فراگیر در همه جا احساس میشود
*چه فیلمهایی درباره فساد و بیاخلاقی در هالیوود، ساخته شده است؟
بیبند و باری در هالیوود آنقدر فراگیر است که در برخی از فیلمهای آمریکایی نیز این مسئله اعتراف شده است که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
_فیلم «کوکب سیاه»: درامی جنایی به کارگردانی «برایان دی پالما» که بازیگرانی چون «جاش هارتنت»، «آرون اکهارت» و «اسکارلت جوهانسن» در آن بازی کردهاند.
این فیلم محصول سال 2006 میلادی است و داستان زندگی واقعی «الیزابت شورت»، دختری است که در دهه 1940 به امید آنکه بازیگر معروفی شود به هالیوود میآید ولی تنها 7 سال بعد به طرز وحشیانهای به قتل رسید. او پس از آن با نام «کوکب سیاه» معروف شد؛ البته هیچگاه این پرونده حل و قاتل هرگز شناسایی نشد.
_فیلم «8 میلیمتری»: این فیلم محصول سال 2001 میلادی است که کارگردانی آن را «جوئل شوماخر» به عهده داشته و «نیکولاس کیج» نیز در آن ایفای نقش کرده است.
فیلم 8 میلیمتری |
این فیلم داستان یک کارآگاه خصوصی است که استخدام میشود تا کشف کند که آیا یک فیلم غیراخلاقی واقعی است یا ساختگی که در این میان به روابط غیراخلاقی پشت صحنه فیلمهای هالیوودی پی میبرد.
_فیلم «جاده مالهالند»: این فیلم سینمایی در سال 2001 میلادی به کارگردانی «دیوید لینچ» ساخته شد.
جاده مالهالند |
در این فیلم به روابط غیراخلاقی پشت صحنه پروژههای سینمایی هالیوود که گاه به قتل و خودکشی نیز میانجامد، پرداخته شده است.
در این فیلم که با هزینه 15 میلیون دلاری ساخته شده، بازیگرانی چون «نائومی واتس»، «لورا النا هرینگ»، «جاستین تروکس» و «آن میلر»
*چه کتابهایی در زمینه فساد و بیاخلاقی در هالیوود نوشته شده است؟
کتابهای زیادی در این ارتباط نوشته و منتشر شده است که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
_کتاب «اتفاقات زندگی من در هالیوود و روابط جنسی مخفیانه ستارهها» (خدمات تمام وقت):
«باورز» گرداننده یک حلقه فساد متشکل از بازیگران مشهور هالیوود بودهاست.
کتاب اتفاقات زندگی من در هالیوود و روابط جنسی مخفیانه ستارههای هالیوود |
کتاب نوشته «اسکاتی باورز» است که 14 فوریه 2012 منتشر شده است.
«اسکاتی باورز»،یک افسر سابق نیروی دریایی آمریکا است که در این کتاب ادعا کرده است که از سال 1940 گرداننده یک حلقه فساد در آمریکا بوده است که از اعضای اصلی آن می توان به بازیگران مشهور هالیوود مثل «گری گرانت»، «راک هادسون»، «جرج کاکور»، «کاترین هیپورن» و «ویون لی» (بازیگر برباد رفته» اشاره کرد که در زمان خود جزء برترین بازیگران هالیوود بودهاند.
_کتاب «هالیوود بابیلون نوشته کنث انگر»:
کتاب هالیوود بابیلون |
«کنث انگر»، نویسنده و کارگردان آوانگارد سینمای آمریکا، در این کتاب که 15 نوامبر سال 1981 منتشر شده است، پرده از زندگی تاسفبار بسیاری از مشاهیر هالیوود برداشته است. او در این کتاب به فساد اخلاقی هالیوودیها، رواج بیحد و حصر اعتیاد و قاچاق مواد مخدر و وقوع قتل و جنایت و اقدام به خودکشی برخی از چهرههای مطرح این صنعت سینمایی اشاره مینماید.
او کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی در هالیوود را عامل تمامی این بدبختیها میداند. اگرچه برخی از ادعاهای او در این کتاب مورد تردید واقع شد، ولی کتاب او طی سالهای بعد نیز با تیراژ بالا چندین بار تجدید چاپ شد.
_کتاب «رسواییهای هالیوود»:
این کتاب 11 می 2011 به نویسندگی «جا هالیدی» منتشر شد.
کتاب رسواییهای هالیوود |
«هالیدی»، مقالهنویسی است که در لسآنجلس به این معروف است که درباره همه، همه چیز میداند و از انتشار هیچ مطلبی هم، ترس ندارد و تاکنون بارها تهدید به مرگ شده است ولی همچنان با بادیگارد و محافظ به کار خود ادامه میدهد.
او در این کتاب پرده از فساد اخلاقی بسیاری از ستارههای هالیوود برداشته است.
کتاب «لایههای مخفی هالیوود» نوشته «برندی نایت»،
«نایت» در مقدمه کتابش که 19 مارس 2010 منتشر شده است، مینویسد: از بیرون که به هالیوود مینگری، صنعتی پر از زرق و برق، ثروت و شهرت میبینی ولی از نزدیک که به آن نگاه میکنی، با دنیایی از سردی، تاریکی، رسواییها و روابط غیراخلاقی روبرو میشویم.
«نایت» در ادامه میافزاید: درون هالیوود چیزی نیست مگر روابط غیراخلاقی، انواع مواد مخدر، رسواییها و سقوط از اوج شهرت به دنیایی از خواری و ذلت.
کتاب «هالیوود کتاب روسواییها»:
این کتاب نوشته «جیمز پریش» ، 28 می 2004 منتشر شده است.
هالیوود کتاب رسوایی |
پریش در این کتاب پرده از فساد اخلاقی 32 نفر از چهرههای برجسته هالیوود برمیدارد و گاه در اینباره به جزئیاتی اشاره میکند که تعجب همگان را برامیانگیزد.
این کتاب شامل مباحثی چون مباحث زیر میشود:
_مرگ مرموز «باب کرین» (بازیگر نقش اول فیلم قهرمانان هوگان)
_«ادی فیشر» تحت اغوای «الیزابت تیلور»
_دستگیری «رابرت میچم» به جرم حمل مواد مخدر
کتاب «طلاقهای هالیوود»:
کتاب طلاقهای هالیوود |
این کتاب 23 ژوئن سال 2006 میلادی به نویسندگی «جیمز رابرت پریش» منتشر شده است.
پریش در این کتاب مینویسد: در حالیکه از نظر علاقمندان به سینما، بسیاری از ستارههای هالیوود اسطورهاند ولی این اسطورهها در زندگی شخصیاشان با مشکلات فراوانی روبرو هستند، آنچنانکه طلاق به امری متدواول در میان آنها تبدیل شده است.
پریش در کتابش به دفعات طلاق هر یک از ستارههای هالیوود اشاره میکند:
«زا زا گابور» (9 بار)، «لانا ترنر» (8 بار)، «الیرابت تیلور» (9بار) میکی رونی (8 بار).
او در ادامه میافزاید: به نظر میرسد که «جنیفر لوپز» با 2 بار طلاق و 1 بار جدایی در دوران نامزدی، کمترین آمار طلاق را در میان این افراد به خود اختصاص داده است.
البته دانستن این نکته خالی از لطف نیست که این کتاب زمانی منتشر شده که «لوپز»، هنوز از «مارک آنتونی»، آخرین همسر و پدر دو قلوهایش جدا نشده بود.
*نمونههای بارز فساد در هالیوود، ستارههای هالیوود از کجا آمدند و به کجا رفتند؟
«کارول لندیس»:
او یکم ژانویه سال 1919 در آمریکا متولد شد، دوران کودکی او با فقر و تجاوزات جنسی متعدد همراه بود، او در سن 15 سالگی ازدواج کرد که تنها پس از چند ماه به دلیل رابطه با فردی جدید، از همسر خود طلاق گرفت، ولی ازدواج بعدی او نیز تنها چند سال به طول انجامید.
«لندیس» در 15 سالگی مدرسه را رها کرد و به خاطر زیبایی خدادی که داشت در چند شوی تلویزیونی مشغول به کار شد و همزمان در یک کلوب شبانه به عنوان خواننده کار میکرد تا آنکه سرانجام در سال 1937 توسط «ویلیام ای ولمن»، کارگردان هالیوودی برای بازی در فیلم «یک ستاره متولد میشود»، بازی کرد، او در این فیلم در نقش «جانت گینور» دختر جوانی بازی میکند که با آرزوی بازیگری به هالیوود سفر مینماید.
همزمان با به شهرت رسیدن «لندیس» شایعاتی درباره فساد اخلافی او بر سر زبانها میافتد که باعث میشود تا او از آن زمان به بعد موهایش را بلوند کند و نام خود را از «فرانسیس لیلیان ماری» به «کارول لندیس» تغییر دهد. «لندیس» در دهه 40 همچنان در چند فیلم سینمایی درخشید، البته درخشش او در عرصه سینما همزمان بود با روابط غیراخلاقی او با «داریل فرانیس زانوک»، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده برنده اسکار هالیوود.
زوانوک در سیستم استودیویی هالیوود در آن برهه از زمان نقش مهمی داشت. زمانیکه «لندیس» به رابطه خود با «زانوک» خاتمه داد، دردسرهای شغلی او نیز شروع شد و درخشش وی در عرصه سینما به اتمام رسید و از آن پس تنها توانست در چند فیلم درجه 2 و 3 بازی کند.
او طی مدت زمان کوتاهی چند ازدواج ناموفق دیگر هم داشت، زندگی او چنان با افسردگی و شکستهای پیاپی همراه شده بود که در سالهای 1944 و 1946 دو بار خودکشی کرد و سرانجام در سال 1948 جسد وی در حالیکه باردار بود در خانهاش یافت شد، که بعدها گفته شد که مرگ او خودکشی نبوده و به ادعای مادر و خواهرش، «کری هریسون» بازیگر مشهور هالیوود که در آنزمان با لندیس رابطه داشته، او را به قتل رسانده ولی هیچگاه اتهام او ثابت نشد.
صحنه قتل کارول لندیس |
_«لوپه ولز»:
این بازیگر مکزیکی الاصل هالیوود 13 دسامبر سال 1908 در مکزیک متولد شد، او اولین بار در سن 19 سالگی با بازی در فیلم «گائوچو» ساخته «داگلاس فیربانکز»، وارد عرصه سینما شد.
پدر ولز یک نظامی بود و به شدت با ورود او به هالیوود مخالف بود، به همین دلیل او همواره از برای بازی در فیلمهایش، نام خانوادگی مادرش استفاده میکرد. یک سال بعد وی از سوی موسسه «ومپاس بیبی استار» (WAMPAS BABAY STAR) به عنوان یکی از 13 بازیگر زن جوان برگزیده سال انتخاب شد.
این کمپانی بازیگران جوان و زیبا را هرساله مورد تقدیر قرار میداد که یکی از علل پیشرفت بازیگران در آینده به شمار میآمد. این کمپانی در سال 1934 به دلیل انتقادهای فراوانی که بدان میشد منحل شد.
«ولز»، از آن پس به سرعت پلههای شهرت را پیمود، ولی علیرغم زندگی حرفهای موفقی که داشت، در زندگی شخصیاش چندان موفق نبود، آنچنان که تنها طی مدت زمانی کوتاه چندین ازدواج ناموفق داشت. او در سن 36 سالگی در اواسط دهه 40 با بازیگری جوان به نام «هارالد مارش»، رابطه غیراخلاقی برقرار کرد ولی کمی بعد او که تمایلات مذهبی کاتولیکی داشت، شرمگین از روابط غیراخلاقی خود و فرزند نامشروعش، دست به خودکشی زد و این نامه را از خود به جا گذاشت: خطاب به هارالد، خداوند من و تو را ببخشد ولی من ترجیح میدهم که پیش از آنکه فرزندم را با شرمندگی به دنیا آورم و یا به زندگی او پایان دهم، خودم را بکشم.
_«مرلین مونرو»:
شواهدی مبنی براینکه «مرلین مونرو» توسط برادران کندی به قتل رسیده است، وجود داشت ولی این مطلب هیچگاه به اثبات نرسید.
او یکم ژوئن سال 1926 با نام «نورما جین مورتنسون»، در لسآنجلس بدنیا آمد، پدرش پیش از تولد او خانواده را ترک کرده بود و مادرش در پی شکست در رابطهای غیراخلاقی به دلیل مشکلات روحی راهی تیمارستان شد و «نورما جین» از همان زمان به پرورشگاه سپرده شد.
«مونرو» در سن 16 سالگی برای رهایی از زندگی در پرورشگاه، مجبور میشود تا با کارگر یک کارخانه ازدواج کند ولی تنها 4 سال بعد با ورود به هالیوود، از همسرش جدا میشود و از همان زمان نام خود را به «مرلین مونرو» تغییر میدهد.
او در اوج شهرت و در سن 29 سالگی با «آرتور میلر»، نمایشنامهنویس آمریکایی ازدواج میکند و از همان زمان به آیین یهودیت میپیوندد ولی این ازدواج نیز تنها 6 سال به طول میانجامد.
یک سال بعد جسد «مونرو» در خانهاش در کالیفرنیا پیدا میشود، علیرغم آنکه مرگ او در آنزمان مصرف بیش از حد داروهای خواب آور اعلام شد ولی همواره این شبهه وجود داشته است، که او توسط خانواده کندیهای به قتل رسیده است، گفته میشد که او با «جان.اف. کندی»، رییس جمهور آمریکا و برادرش «رابرت کندی» روابط غیراخلاقی داشته و تهدیدی برای موقعیت سیاسی آنها به شمار میرفته ولی این اتهام هیچگاه به اثبات نرسید.
جنازه مرلین مونرو در صحنه جنایت |
جنازه مرلین مونرو در سردخانه |
الیزابت شورت:
«الیزابت اسکات» در سال 1946 دختر 22 ساله زیبایی بود که با رویاهایی طلایی از بوستون به هالیوود آمد و در سال 1947 او تنها یک جسد بیجان بود.
کشف جنازه الیزابت شورت در حیاط خانهاش |
جنازه «اسکات» چند روز پس از قتل او با شکایت همسایهها از بوی تعفنی که از خانه او میآمد در حالیکه قطعه قطعه شده بود توسط پلیس کشف شد.
او در همان مدت کم از سوی رسانهها به داشتن روابط غیراخلاقی متعدد متهم شده بود.
اگرچه هیچگاه راز قتل او کشف نشد ولی هالیوود از روی داستان زندگیاش فیلم «کوکب سیاه» را ساخت که جنجال زیادی به پا کرد.
_پگ انتویستیل:
نماد هالیوود در لسآنجلس |
این بازیگر سینما و تلویزیون انگلستان را به امید رسیدن به سراب خوشبختی در هالیوود ترک کرد ولی ناکامیهای این صنعت سینمایی آنچنان به او فشار آورد که در سال 1932 در عنفوان جوانی در سن 24 سالگی خود را از کلمه H نماد HOLLYWOOD خود را به پایین پرت کرد و پس از آن به شهرتی که هالیوود نتوانسته بود آنرا به او بدهد، دست یافت ولی به قیمت جانش.
_نبایدها: نبایدهای این فهرست 10 مورد بود که از جمله آنها میتوان به «ناسزاگویی و توهین به مقدسات»، «قاچاق مواد مخدر»، «بردهداری»، «صحنه تولد نوزاد»، «هرزگی و برهنگی» اشاره کرد.
مراقبباشها:مراقب باشهای این فهرست نیز شامل 22 مورد بود که از جمله آنها میتوان به «دزدی»، «وحشیگری»، «روشهای قاچاق»، «همدردی با جنایتکاران»، «استفاده از پرچم»، «تجارت زنان»، «استفاده از مواد مخدر» و «ظلم به کودکان و حیوانات»