به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از سایت خبری prevention، در ادامه پنج افسانه رایج درباره اضطراب و حقیقت آن چه واقعا در مورد اضطراب در حال رخ دادن است ذکر خواهند شد:
افسانه اول: اضطراب در سر شماست
اضطراب باعث پاسخهای فیزیکی بسیار واقعی، اما اغلب بیصدا میشود که ممکن است شامل لرزش، درد قفسه سینه، تپش قلب، حالت تهوع و سبکی سر باشد. این بدان خاطر است که ترس سبب میشود واکنش جنگ و گریز بدن آغاز شده و هورمونهایی ترشح شوند که عضلات شما را منقبض میکند و ضربان قلب و تنفس شما را تند میسازد. مغز و روده نیز ارتباط مشترکی با یکدیگر دارند به همین دلیل است که احساس عصبی میتواند معده شما را ناراحت کند و ناراحتی معده میتواند باعث ایجاد احساس عصبی در شما شود.
نتیجه مطالعهای نشان داد که ۴۴ درصد از افراد مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر (IBS) در مقایسه با تنها ۸ درصد افراد فاقد سندرم روده تحریکپذیر اضطراب داشتند. همه این موارد بدان معناست که حتی اگر ترسهایی که دارید به احتمال زیاد محقق نمیشوند میتوانند یک واکنش فیزیکی بسیار واقعی ایجاد کنند.
افسانه دوم: اضطراب بیش از حد نگران کننده است
نگرانی بخشی از اضطراب است، اما تمام بازی با توپ نیست. نگرانیهای منظم معمولا به ترسهای خاص و واقع بینانه مرتبط هستند از دست دادن شغل، مورد آزار و اذیت قرار گرفتن کودکتان یا از دست دادن پرواز. در همین حال، اضطراب ممکن است مبتنی بر ترسهای منطقی نباشد و ناراحتی عاطفی شدیدی را ایجاد کند که میتواند در بدن شما احساس شود. مقداری اضطراب خوب است، اما زمانی که در عملکرد روزمره اختلال ایجاد میکند به عنوان یک اختلال تشخیص داده میشود.
گاهی اوقات ترس حتی پس از پایان چیزی که درباره آن نگران بودید نیز ادامه مییابد. برای مثال، امری معمول است که پیش از بررسی مسائل با رئیستان عصبی باشید، اما تثبیت این وضعیت میتواند باعث تعرق بیش از حد یا مشکل در تمرکز و خواب شود. اگر اضطراب هفتهها یا ماهها با عملکرد خوب شما در مدرسه، محل کار یا خانه تداخل داشته باشد وقت آن است که به دنبال درمان باشید.
افسانه سوم: باید از موقعیتهایی که شما را مضطرب میسازند اجتناب ورزید
اگر چه این واکنشی طبیعی است، اما اجتناب ورزیدن از موقعیت اضطرابزا ممکن است وضعیت اضطرابتان را بدتر کند. اضطراب بر احساس شدن پافشاری میکند و پنهان شدن از آن میتواند اثرات ثانویه داشته باشد. صحبت نکردن در فضای عمومی، به تعویق انداختن و اجتناب از تعاملات اجتماعی همگی پیامدهایی جدی دارند.
در واقع، یک درمان رایج برای اضطراب برعکس اجتناب است: مواجهه درمانی. این نوع درمان به افراد از طریق نزدیک شدن آنان به ترس هایشان در یک محیط امن کمک میکند و افراد با انجام این کار یاد میگیرند که میتوانند ترس را مدیریت کنند. گاهی اوقات قرار گرفتن تدریجی در معرض موقعیت اضطرابزا با استفاده از واقعیت مجازی در مطب به کمک یک درمانگر (برای مثال، انجام یک پرواز شبیهسازی شده برای غلبه بر ترس ناشی از پرواز) میتواند موثر باشد.
هم چنین، بخشی از درمان یادگیری راههای مقابله با اضطراب است مانند پذیرش اضطراب و این که به خود بگویید: «بله، من مضطرب هستم. آن را در سینهام حس میکنم». این احساس میتواند علائم اضطراب را در شما کاهش دهد و به جای انکار واقعیت شما را در محل حل مشکل قرار میدهد.
افسانه چهارم: اضطراب اجتماعی همان خجالت است
کمرویی بیشتر یک ویژگی شخصیتی است در حالی که اضطراب اجتماعی یک اختلال است. در حالی که کمرویی میتوانند ناراحت کننده باشد اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) میتواند ناتوان کننده باشد. در کمرویی صحبت کردن با افرادی که نمیشناسید یا در مرکز توجه قرار گرفتن ممکن است برایتان سخت باشد. با این وجود، هنگامی شما به اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا هستید میترسید که تحت نظر باشید مورد قضاوت قرار گرفته یا تحقیر شوید و ممکن است ماهها از قرارگیری در موقعیتهای اجتماعی وحشت داشته باشید یا از آن دوری ورزید.
به راحتی میتوان متوجه شد که اختلال اضطراب اجتماعی چگونه میتواند عملکرد را دشوار سازد: شخصی که دارای اختلال اضطراب اجتماعی میباشد ممکن است نگران باشد که صندوقدار سوالی از او بپرسد که نتواند به آن پاسخ دهد. بنابراین، به طور کلی از خرید غذا اجتناب میورزد.
در حالی که عصبی بودن مرتبط با کمرویی میتواند باعث علائم فیزیکی شود کف دستهای عرقکرده و دستهای لرزان افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است واکنشهای همراه با ترس بیشتری مانند سفتی بدن و احساس خالی شدن ذهنشان را داشته باشند. خوشبختانه نتایج تحقیقات نشان میدهند که افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی با رفتار درمان شناختی (CBT) درمان میشوند و میتونند نرخ بهبود نزدیک به ۷۰ درصد را تجربه کنند.
افسانه پنجم: شما فقط میتوانید از آن خارج شوید
همان طور که کسی نمیتواند از سرطان یا دیابت «خارج شود» در مورد اضطراب نیز این امر صدق میکند. این ذهنیت (شما فقط میتوانید اگر بخواهید از آن خارج شوید) ریشه در انگ زدن به سلامت روان و انکار اختلالات سلامت روان به عنوان مسائل پزشکی واقعی دارد. در حالی که گاهی اوقات کنار گذاشتن موقت احساسات اضطرابآور برای عبور از یک موقعیت چالش برانگیز مفید است، اما انکار یا سرکوب اضطراب یک برنامه بلند مدت نیست و انجام آن میتواند منجر به پیامدهایی مانند سوء مصرف مواد مخدر، شرایط سلامت مزمن و روابط ناکارآمد و بیخوابی شود.
اگر میخواهید احساس بهتری داشته باشید باید اضطراب خود را بپذیرید، احساسات خود را احساس کنید و سازوکارهای مقابله با آن را بیاموزید. این موارد میتوانند شامل تکنیکهای کاهش اضطراب مانند ورزش باشند. تمرینات آرامش بخش مانند تنفس عمیق، مدیتیشن، یوگا و رفتار درمان شناختی میتوانند به شما کمک کنند تا ترسهای خود را به چالش کشیده و راههای سالمتر و مثبتتری برای مقابله با آن پیدا کنید. / فرارو
پنج افسانه شگفتانگیز درباره اضطراب که از بین رفتهاند
زندگی پر استرس است. طبیعی است که در مورد یک رویداد بزرگ یا زمانی که اتفاقات زیادی در حال وقوع است مضطرب شوید. با این وجود، اختلال اضطراب پیچیده است و درک آن میتواند این اطمینان را ایجاد کند که افراد بیشتری برای درمان کمک خواهند گرفت.