به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از فارس، طی چند هفته اخیر و پس از حملات تروریستی کور در برخی نقاط کشور، دشمنان سعی در جا انداختن این انگاره داشتند که با این عملیاتهای تروریستی، جمهوری اسلامی دیگر توان حل معضلات پیش آمده را ندارد و قطعاً انتهای این مسیر به سقوط نظام ختم میشود.
این مسئله اگرچه با اندک آشنایی نسبت به تاریخچه حوادث مشابه در مدت حیات جمهوری اسلامی، مضحک به نظر میرسد، ولی متاسفانه عدهای نیز به دلیل عدم آشنایی مناسب با شرایط فعلی و تاریخ معاصر کشور، نسبت به وقوع آن نگران شدند.
از ابتدای انقلاب اسلامی، گروهکهای تروریستی مانند فرقان، مجاهدین خلق (منافقین)، چریکهای فدایی خلق، کومله و برخی دیگر از جریانات و گروهکهای مخالف حکومت اسلامی که عمدتاً گرایشات مارکسیستی داشتند، دست به ترور و مبارزه مسلحانه علیه نظام انقلابی نوپا زدند، ولی هیچ کدام در عمل موفق به پیشبرد اهداف اصلیشان نشده و از جمهوری اسلامی شکستهای سختی خوردند.
به طور کلی اصلیترین عامل مواجهه خشونتآمیز با یک دیدگاه مخالف، ضعف و استیصال یک جریان در مقابل نظرات مخالفی است که توان پاسخگویی و مقابله منطقی با آن را ندارد و کارشناسان معتقدند جریاناتی که از ابتدای انقلاب تا به امروز دست به اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی زدهاند، مشمول همین نظریه میشوند.
جواد منصوری کارشناس تاریخ انقلاب اسلامی در گفتگو با فارس در این باره تصریح کرد: مسئولین ما باید عبرتهایی که از اتفاقات سالهای ۵۸ به بعد به دست آمده را جمعبندی کرده و به کار بگیرند؛ ما در مقابل جریانی قرار داریم که هیچ منطق، انسانیت و قانونی را قبول نمیکند. ما عملکرد منافقین و تجزیهطلبان را در اوایل انقلاب و این چند سال گذشته به چشم خودمان دیدهایم، اینها آدمهایی نیستند که اگر فردا حکومت را به دست گرفتند، انسانیت، عدالت و آزادی را اعمال کنند.
وی افزود: این وضعیت که عدهای مزدور به فحاشی، تخریب ترور و زورگویی متوسل شدند، در واقع نشان دهنده این است که روشهای گذشته چندان برای آنها موفق نبوده فلذا به شکل جدید روی آوردند.
این در حالی است که از نگاه اسلامی و انسانی، هیچ گاه توسل به خشونت برای پیشبرد اهداف سیاسی قابل قبول نیست؛ این قضیه همواره مورد تأکید امامین انقلاب اسلامی بوده و امام خمینی (ره) در سختترین روزهای پیش و پس از انقلاب بر این مهم تاکید داشتهاند.
در همین خصوص جواد منصوری تصریح کرد: بعد از اتفاقی که در روز ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ در تبریز رخ داد که عدهای از مردم شیشههایی را شکستند و بانکها و سینماهایی را تخریب کردند، این مطلب به امام رسید و ایشان دستور دادند که با آنها بگویند که دیگر از این اقدامات نکنند، زیرا ما منطق داریم و نباید به اموال مردم صدمه زد؛ حتی از امام سوال میکنند که آیا ما به رژیم شاه مالیات بدهیم یا خیر و ایشان فرمودند که باید مالیاتتان را پرداخت کنید، زیرا این مالیات کل مملکت است و به شاه ربطی ندارد؛ حتی در مورد ترور هم امام اجازه این کار را ندادند.
یکی از مسائل در اتفاقات اخیر این بود که دشمن سعی در نسبت دادن ترورها و اقدامات مسلحانه به نظام جمهوری اسلامی داشت؛ در میان این هجمه رسانهای برای القای این شبهه در بین ملت ایران، قطعاً اقدام متقابل و تبیین حقایق میدانی اتفاقات اخیر، بسیار حائز اهمیت است.
عباس سلیمینمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در این باره گفت: الان دشمن خشونت میورزد و مسئولیت این خشونت را به گردن جمهوری اسلامی میاندازد و نظام در این شرایط باید خیلی هوشیار عمل کند و با بهره گیری از رسانهها به گونهای عمل کند که دشمن نتواند مسئولیت این خشونتها را متوجه نظام کند.
در پایان میتوان گفت قطعاً با تبیین صحیح اتفاقات اخیر و عملیات رسانهای در خور با جریانی که از سر استیصال دست به ترور زده، اتفاق مشابه آنچه در مورد گروهک منافقین نزد اذهان عمومی رخ داد و تنفری که از این گروه در میان مردم کشور شکل گرفت، در خصوص اغتشاشگران در دوره اخیر هم تکرار خواهد شد.
بر همین اساس سلیمینمین بیان کرد: ما در دهه ۶۰ با منافقین درگیر بودیم و حاصل این درگیریها منجر به شناخت در جامعه شد و در نتیجه حاصل این شناخت، تنفر و شناخت عاملان دشمن بود که مرتکب جنایات بزرگی علیه ملت ایران شد.
ترور و وحشت؛ روش کهنه استکبار برای تسلیمکردن ملت ایران
دشمنان از ابتدای انقلاب با ترورهای کور سعی کردند ملت ایران را در برابر خواستههایشان به ستوه آورده و تسلیم کنند که در این مسیر همواره ناکام بوده اند.