جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۸

اسدالله علم نخست‌وزیر رژیم پهلوی: "تعداد بیسواد‌های کشور وحشتناک است! "

اسدالله علم نخست‌وزیر رژیم پهلوی:
روزنامه اطلاعات روز یکشنبه ۱۸ آذر ماه سال ۱۳۴۱ با یک تیتر خاص و ماندگار به نقل از اسدالله علم؛ نخست‌وزیر رژیم پهلوی منتشر شد: "تعداد بیسواد‌ها وحشتناک است. ماجرای انتشار این تیتر تاریخی چیست؟
کد خبر : ۶۰۹۷۸۵

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از تسنیم، آمار بی‌سوادان کشورمان در سال ۱۳۵۵ به این صورت بود که نزدیک به ۴۱.۱ درصد از مردان و ۶۴.۵ درصد از زنان ایرانی بی‌سواد بودند.

یکی از اعترافات تاریخی درباره بی‌سوادی جامعه در دوران پهلوی به جلسه و سمیناری باز می‌گردد که در آن اسدالله علم؛ نخست‌وزیر وقت، خانلری وزیر فرهنگ وقت و تیمسار سپهبد ریاحی؛ معاون ستاد ارتشتاران به سخنرانی پرداختند.

در روز یکشنبه ۱۸ آذر ماه سال ۱۳۴۱ ساعت ۹ بامداد سمینار مربیان سپاه دانش بوسیله آقای اسدالله علم در تالار موزه ایران باستان افتتاح شد.

در ابتدا "خانلری" وزیر فرهنگ طی سخنانی در این نشست می‌گوید: خاطر آقایان مسبوق است بر اثر فرمان مطاع شاهنشاه، وزارت فرهنگ و وزارت جنگ مأمور شدند از جوانانی که به سن مشمولیت می‌رسند و دیپلمه دبیرستان‌ها هستند بعد از طی دوره تعلیماتی مختصری که در ارتش می‌بینند برای تعلیم خواندن و نوشتن به فرزندن کشور استفاده کنند.

درباره اهمیت این موضوع شاید جای توضیح مفصل نباشد کمتر کسی است که به اهمیت این امر توجه نداشته باشد و از روی کمال علاقه به تعلیم و تربیت همنوعان خود کمر همت نبندد.
اسدالله علم نخست‌وزیر رژیم پهلوی:

روایت روزنامه فرانسوی از اوضاع فاجعه‌بار بی‌سوادی در ایران

وزیر فرهنگ وقت می‌گوید: در ایام اخیر که برای بیان همین مطلب در جلسه عمومی یونسکو شرکت داشتم، یک روزنامه فرانسوی مبحثی درباره وضع دنیای امروز و سواد نوشته بود که در هر سه دقیقه یک نشریه تازه در رشته‌های علمی در دنیا منتشر می‌شود در چنین دنیائی نصف مردم از خواندن و نوشتن محروم هستند؛ اسم مملکت خودمان را هم در این مقاله جزو مملکت‌هایی دیدم که عده بی‌سواد‌ها در آن بیشتر از باسواد‌ها است.

روایت کامل تیتر معروف "تعداد بیسواد‌ها وحشتناک است"

در ادامه "اسدالله علم" پشت تریبون می‌رود و می‌گوید: ما درد بی‌سوادی داریم و این درد را باید به هرنحوی است معالجه کنیم! ساختمان مملکت ما صورت مخروطی پیدا کرده است که نوک تیز آنرا به زمین گذاشته باشند.

جامعه ما در قسمت‌هایی که باید کمتر نمو کرده باشد، بیشتر نمو کرده و درجا‌هایی که باید بیشتر نمو کند، نموی نداشته است. در این مورد می‌توان وضع فرهنگ و نسبت تحصیلات ابتدائی و تعلیمات عالیه را مثال زد.

اسدالله علم به مسافرت شاه به یکی از استان‌های کشور اشاره کرد و گفت:در این سفر بود که نسبت باسواد‌ها به بی‌سواد‌ها بسیار وحشتناک است البته مقامات وزارت فرهنگ نیز متوجه این حقیقت بوده‌اند؛ بنده خودم در کرمانشاه هنگامی که در یک مجلسی شرکت کرده بودم گفتم که باید برای درد بی‌سوادی در مملکت درمانی تهیه کرد، اما درمان را نمی‌دانستم.

ما اگر می‌توانستیم یک مبارزه اساسی با بی‌سوادی کنیم به مبالغ هنگفتی بودجه احتیاج داشتیم که متأسفانه از قدرت مملکت خارج بود به خصوص که بودجه فوق‌العاده‌ای بر مخارج وزارت فرهنگ در مورد افزایش حقوق معلمین که بسیار هم به جا بود افزوده شده است همین اضافه بودجه چنان فشار به مالیه مملکت آورده که ما قدرت یک قدم به جلو گذاشتن را هم نداشتیم و اگر می‌خواستیم برنامه‌ای درست کنیم مجبور بودیم سال‌ها درجا بزنیم.

اعتراف تیمسار ریاحی: نداشتن سواد خواندن و نوشتن موجب سرافکندگی و شرمساری است!

در ادامه تیمسار سپهبد ریاحی؛ معاون ستاد ارتشتاران می‌گوید: در دنیای پرآشوب کنونی ملتی می‌تواند به سلامت خود را به سرمنزل مقصود برساند و هستی و حیات خود را نگهداری کند و پا‌به‌پای ملل مترقی جهان به جلو رود که ریشه جهل و نادانی را از بیخ‌و‌بن بر کند و با یک تلاش همگانی و پیگیر و با تنظیم طرح‌های عملی و مؤثر برای بالا بردن سطح دانش ملی مجدانه اقدام یا بهتر بگویم فداکاری کند. در روزگاری که دانش و فرهنگ به بشر اجازه داده به اکتشاف کرات سماوی پرداخته و انسانی را بِگرد کره ماه بگرداند، نداشتن سواد خواندن و نوشتن یا عدم آشنایی با ابتدائی‌ترین مظاهر تمدن موجب سرافکندگی و شرمساری است!